Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
A transparent (blatant)lie.
U
دروغ شاخدار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blatant
U
رسوا
blatant
U
خشن
blatant
U
شلوغ کننده خودنما
blatant
U
پرسروصدا
blatant violation
U
نقض آشکار
transparent
U
پشت نما ترانشپارنت
transparent
U
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
U
برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparent
U
روشن
transparent
U
شفاف
transparent
U
ناپیدا
transparent
U
نورگذران
transparent
U
فرانما
transparent
U
نور گذران
transparent
U
سو گذران
transparent
U
پشت نما
transparent color
U
رنگ شفاف
transparent color
U
رنگ روشن
transparent pockets
U
جیبهایمخفی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com