English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
peck U یک چهارم بوشل
pecked U یک چهارم بوشل
pecking U یک چهارم بوشل
pecks U یک چهارم بوشل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
biquadratic U قوه چهارم توان چهارم
quarter note U نت یک چهارم
quadrature U یک چهارم
fourths U چهارم
fourth U چهارم
quadrant U یک چهارم
three-quarter U سه چهارم
three-quarters U سه چهارم
quarter U یک چهارم
quarter-finals U یک چهارم نهایی
airt U یک چهارم وسعت
biquadrate U قوه چهارم
diatessaron U فاصله یک چهارم
quarter-final U یک چهارم نهایی
quarter final U یک چهارم نهایی
quarter of an hour U یک چهارم سده
quarterfinal U یک چهارم نهایی
quartern U یک چهارم پوند
quartern U یک چهارم پینت
qyaternary U دوران چهارم
fourth dimension U بعد چهارم
quater tone U یک چهارم پرده
subdominant U نت چهارم موسیقی
fourth generation computer U کامپیوتر نسل چهارم
fourth estate U رکن چهارم مشروطیت
center of quarter circles U مرکز یک چهارم دایره ها
ring finger U انگشت چهارم دست چپ
ring fingers U انگشت چهارم دست چپ
dee U حرف چهارم D نام
on the th prox U در روز چهارم ماه اینده
d U حرف چهارم الفبای انگلیسی
D, d (D's, d's) U حرف چهارم الفبای انگلیسی
quadrivium U سال چهارم دوره لیسانس
act ii Šscene iv U پرده دوم مجلس چهارم
deltas U حرف چهارم زبان یونانی
delta U حرف چهارم زبان یونانی
x U حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی
fastigium U راس قسمت فوقانی بطن چهارم
slow-wave sleep [SWS] U مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
deep sleep U مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
April U ماه چهارم سال فرنگی اوریل
X, x (X's, x's) U حرف بیستو چهارم الفبای انگلیسی
cleanup U توپزن چهارم که معمولا قوی است
quarterfinal U دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
quarterfinalist U کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
quarter U یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
Georgian architecture U معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
milreis U سکه زرپرتقال که 4 شیلینگ وپنج ویک چهارم پنس ارزش دارد
transported U لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transport U لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transports U لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transporting U لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
rood U مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
quadrant U ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
salor U سالور [از قدیمی ترین ایل های ترکمن که به قرن چهارم هجری شمسی باز می گردند. عده ای هم در افغانستان زندگی می کنند. نگاره خاص فرش های آنها گل های هشت ضلعی است.]
spandrel U لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com