Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
an intent look
U
یک نگاه مشتاقانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
forwardly
U
مشتاقانه
keenly
U
مشتاقانه
wistfully
U
مشتاقانه
desirously
U
مشتاقانه
intently
U
مشتاقانه
anxiously
U
مشتاقانه
eagerly
U
مشتاقانه
intensive
U
مشتاقانه
gloats
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek
U
باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloating
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat
U
نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
intense
U
قوی مشتاقانه
lap up
<idiom>
U
مشتاقانه گرفتن
ambitiously
U
ارزومندانه مشتاقانه
knuckle down
<idiom>
U
مشتاقانه شروع به کارکردن
anxiously
[about]
or
[for]
<adv.>
U
بطورنگران
[مشتاقانه ]
[بخاطر]
یا
[برای]
To work like a beaver .
U
مشتاقانه وتر وفرز کارکردن
look at me
U
بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
I'm really looking forward to the weekend.
U
من مشتاقانه منتظر تعطیلات آخر هفته هستم.
I'm looking forward to your next email.
U
من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
I very much look forward to meeting you soon.
U
من خیلی مشتاقانه منتظر دیدار با شما به زودی هستم.
glances
U
نگاه نگاه مختصر
glanced
U
نگاه نگاه مختصر
glance
U
نگاه نگاه مختصر
slanted
U
نگاه کج
look here
U
نگاه کن
observantion
U
نگاه
ganders
U
: نگاه
gander
U
: نگاه
look
U
نگاه
glimpse
U
نگاه کم
looked
U
نگاه
i say
U
نگاه کن
leers
U
نگاه چپ
looks
U
نگاه
glimpsing
U
نگاه کم
gloatingly
U
با نگاه
glimpses
U
نگاه کم
glimpsed
U
نگاه کم
by sight
U
از نگاه
leer
U
نگاه چپ
leering
U
نگاه کج
leering
U
نگاه چپ
regarded
U
نگاه
leer
U
نگاه کج
slant
U
نگاه کج
slants
U
نگاه کج
view
U
نگاه
regards
U
نگاه
regard
U
نگاه
leered
U
نگاه کج
leers
U
نگاه کج
leered
U
نگاه چپ
looker
U
نگاه کننده
preservatize
U
نگاه داشتن
peeper
U
نگاه کننده
parthian glance
U
اخرین نگاه
leered
U
نگاه دزدکی
look down
U
با نگاه از رو بردن
leers
U
نگاه کج کردن
leered
U
نگاه کج کردن
refrained
U
نگاه داشتن
sheep's eye
U
نگاه دزدکی
stared
U
رک نگاه کردن
to keep any one waiting
U
نگاه داشتن
stares
U
رک نگاه کردن
to keep in
U
نگاه داشتن
leering
U
نگاه کج کردن
to hang up
U
نگاه داشتن
leers
U
نگاه دزدکی
leering
U
نگاه دزدکی
to give support to
U
نگاه داشتن
to dwell on
U
نگاه کردن
to catch a glimpse of
U
نگاه مختصرکردن
squinny
U
کج کج نگاه کردن
shim
U
نظر یک نگاه
sheep's eyes
U
نگاه عاشقانه
sheep's eye
U
نگاه عاشقانه
retrospection
U
نگاه به قهقرا
pryingly
U
با نگاه دقیق
stare
U
رک نگاه کردن
leontief table
U
نگاه کنید به :
kept
U
نگاه داشته
voyeurs
U
نگاه کننده
voyeur
U
نگاه کننده
gaze
U
نگاه خیره
gazed
U
نگاه خیره
i say
U
نگاه کنید
retrospect
U
نگاه به گذشته
glaringly
U
با نگاه خیره
gloatingly
U
با نگاه خیره
gapeseed
U
نگاه خیره
gape seed
U
نگاه خیره
gazes
U
نگاه خیره
gazing
U
نگاه خیره
oeillade
U
نگاه عاشقانه
an upward glance
U
نگاه سربالا
upholder
U
نگاه دارنده
upholders
U
نگاه دارنده
keek
U
نگاه دزدانه
leer
U
نگاه کج کردن
glimpse
U
نگاه انی
tenable
U
نگاه داشتنی
glimpse
U
نگاه سریع
glimpsed
U
نگاه انی
glimpsed
U
نگاه سریع
glimpses
U
نگاه انی
glimpses
U
نگاه سریع
an am or ous glance
U
یک نگاه عاشقانه
glimpsing
U
نگاه انی
glimpsing
U
نگاه سریع
leer
U
نگاه دزدکی
holders
U
نگاه دارنده
holder
U
نگاه دارنده
at a glance
U
بیک نگاه
refrain
U
نگاه داشتن
Peeping Tom
U
نگاه دزد
Peeping Toms
U
نگاه دزد
To look askance. To give a dirty look.
U
چپ چپ نگاه کردن
squints
U
چپ نگاه کردن
tackling
U
نگاه داشتن
tackles
U
نگاه داشتن
eying
U
نگاه کردن
squinted
U
چپ نگاه کردن
come-ons
U
نگاه دعوتآمیز
peeks
U
نگاه دزدانه
squint
U
چپ نگاه کردن
to set eyes on
U
نگاه کردن
vide infara
U
را نگاه کنید
oblongs
U
نگاه ممتد
oblong
U
نگاه ممتد
come-on
U
نگاه دعوتآمیز
tackled
U
نگاه داشتن
tackle
U
نگاه داشتن
dirty look
<idiom>
U
چپ چپ نگاه کردن
stayed
U
نگاه داشتن
stay
U
نگاه داشتن
sees
U
نگاه کردن
see
U
نگاه کردن
holds
U
نگاه داشتن
hold
U
نگاه داشتن
eyes
U
نگاه کردن
to stop
[doing something]
U
نگاه داشتن
eye
U
نگاه کردن
at first sight
U
بیک نگاه
eyeing
U
نگاه کردن
stops
U
نگاه داشتن
retaining
U
نگاه داشتن
retrospectively
U
با نگاه بگذشته
retained
U
نگاه داشتن
retain
U
نگاه داشتن
to lock out
U
نگاه داشتن
stopping
U
نگاه داشتن
to lay fast
U
نگاه داشتن
to watch
U
نگاه کردن
stop
U
نگاه داشتن
stopped
U
نگاه داشتن
retains
U
نگاه داشتن
keeps
U
نگاه داشتن
retrospective view
[on]
U
نگاه به گذشته
to look on with
U
نگاه کردن
peek
U
نگاه دزدانه
peeking
U
نگاه دزدانه
refrains
U
نگاه داشتن
peeked
U
نگاه دزدانه
steely look
U
نگاه با اراده
to put to a pause
U
نگاه داشتن
regards
U
نگاه کردن
refraining
U
نگاه داشتن
regard
U
نگاه کردن
to look daggers
U
چپ چپ نگاه کردن
keep
U
نگاه داشتن
regarded
U
نگاه کردن
eye baby
U
دیگری که به او نگاه میکند
gazes
U
بادقت نگاه کردن
enwomb
U
در رحم نگاه داشتن
to look at each other
U
به یکدیگر نگاه کردن
gaze
U
خیره نگاه کردن
gazes
U
خیره نگاه کردن
gazing
U
خیره نگاه کردن
gazed
U
بادقت نگاه کردن
gazed
U
خیره نگاه کردن
to keep the pot boiling
U
کارهارادرجریان نگاه داشتن
to look at somebody askance
U
به کسی چپ چپ نگاه کردن
gaze
U
بادقت نگاه کردن
gazing
U
بادقت نگاه کردن
to keep on file
U
درپرونده نگاه داشتن
supra
U
ببالا نگاه کنید
starer
U
دارای نگاه خیره
squinny
U
زیرچشمی نگاه کردن
to look down
U
با نگاه مطیع کردن
to look forward
U
نگاه کردن انتظارداشتن
to look through ones fingers
U
نگاه دزدانه کردن
regardant
U
نگاه کننده به عقب
to make eyes at
U
عاشقانه نگاه کردن
to pick up oneself
U
خودرا نگاه داشتن
parthian glance
U
نگاه هنگام جدایی
to behave oneself
U
ادب نگاه داشتن
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...