Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
streak
U
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaked
U
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaking
U
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaks
U
یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
advance course
U
دوره عالی
advanced course
U
دوره عالی
figure skate
U
اسکیت با انجام حرکات مختلف
mouse
U
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses
U
توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
trick ski
U
اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
cycle time
U
مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
sergeanty
U
انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
out argue
U
در استدلال عقب گذاشتن یاشکست دادن
advanced level
U
پایه مهارت عالی در سطح عالی
on an even keel
<idiom>
U
به ترتیب عالی یا محیطی عالی
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
victoriousness
U
پیروزی
victory
U
پیروزی
victories
U
پیروزی
conquests
U
پیروزی
conquest
U
پیروزی
achievement
پیروزی
victoriously
U
با پیروزی
triumphs
U
پیروزی
triumphing
U
پیروزی
scored
U
پیروزی
scores
U
پیروزی
triumphed
U
پیروزی
beat
U
پیروزی
takes
U
پیروزی
beats
U
پیروزی
take
U
پیروزی
triumph
U
پیروزی
win
U
پیروزی
score
U
پیروزی
wins
U
پیروزی
secure of victory
U
مطمئن به پیروزی
V-sign
U
علامت پیروزی
V-signs
U
علامت پیروزی
success
U
پیروزی نتیجه
garrison finish
U
پیروزی غیرمنتظره
successes
U
پیروزی نتیجه
v day
U
روز پیروزی
victory day
U
روز پیروزی
victory stele
U
لوح پیروزی
triumphal cloumn
U
برج پیروزی
winnable
U
شایسته پیروزی
win on points
U
پیروزی با امتیاز
triumphal
U
حاکی از پیروزی
steal
U
پیروزی غیرمنتظره
nike
U
الهه پیروزی
paean
U
پیروزی نامه
trophy
U
یادگاری پیروزی
trophies
U
نشان پیروزی
paeans
U
پیروزی نامه
wins
U
پیروزی برد
trophies
U
یادگاری پیروزی
steals
U
پیروزی غیرمنتظره
conquer
U
پیروزی یافتن بر
win
U
پیروزی برد
trophy
U
نشان پیروزی
conquers
U
پیروزی یافتن بر
conquering
U
پیروزی یافتن بر
pull it out
U
پیروزی در واپسین لحظات
paean
U
پیروزی نامه نوشتن
paeans
U
پیروزی نامه نوشتن
triumphantly
U
فاتحانه فریاد پیروزی
triumphant
U
فاتحانه فریاد پیروزی
achievements
U
پیروزی کار بزرگ
sudden victory
U
پیروزی در وقت اضافی
win by knockout
U
پیروزی با ناک اوت
pewter
U
جام پیروزی جایزه
failed
U
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
fails
U
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
fail
U
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
like a duck takes the water
[Idiom]
U
کاری را تند یاد بگیرند انجام بدهند و از انجام دادن آن لذت ببرند
qui facit per alium facit perse
U
کسی که کاری را بوسیله دیگری انجام بدهد خودش ان را انجام داده است
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
to overcrow one's rival
U
از پیروزی بر حریف شادی کردن
win by retirement
U
پیروزی با کنار رفتن حریف
occupation authority
U
اقتدار ناشی از فتح و پیروزی
pyrrhic victory
U
پیروزی ای که بی اندازه گران تمام شد
shut out
U
مانع پیروزی حریف شدن
save the day
<idiom>
U
به پیروزی وموفقیت دست یافتن
palms
U
نخل خرما نشانه پیروزی
palm
U
نخل خرما نشانه پیروزی
automating
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automate
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automated
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
automates
U
نصب ماشین هایی که کار نهایی را که قبلاگ افراد انجام می دادند انجام دهند
brushes
U
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
edge
U
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
brush
U
دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
edges
U
پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
failures
U
انجام ندادن کاری که باید انجام شود
failure
U
انجام ندادن کاری که باید انجام شود
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
movements
U
حرکات
long shot
U
شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
tactical movement
U
حرکات تاکتیکی
gestures
U
حرکات بیانگر
puerilism
U
حرکات کودکانه
air movements
U
حرکات هوایی
pumps
U
حرکات فریبنده
play marking
U
حرکات تهاجمی
peristalsis
U
حرکات حلقوی
calisthenics
U
حرکات سوئدی
rings
U
حرکات دارحلقه
pumped
U
حرکات فریبنده
movements
U
حرکات یکانها
motion analysis
U
تحلیل حرکات
optional
U
حرکات اختیاری
eurythmics
U
تناسب حرکات
eye movements
U
حرکات چشم
pump
U
حرکات فریبنده
prescribed exercise
U
حرکات اجباری
compulsory freestyle
U
حرکات اجباری
compulsory
U
حرکات اجباری
cadence
U
موزونی حرکات
voluntary exercise
U
حرکات اختیاری
calisthenics
U
حرکات نرمشی
school figures
U
حرکات اسب
cadences
U
موزونی حرکات
retrograde movement
U
حرکات به عقب
gurantee
U
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
robot
U
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
robots
U
وسیلهای که برای انجام یک سری امور تولیدی که مشابه کارهای انجام شده توسط افراد است برنامه ریزی میشود
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
turn the tide
<idiom>
U
چیزی که بنظر شکست خورده بود به پیروزی رساندن
head hunt
U
بریدن سردشمن وبردن ان بعنوان غنیمت ونشانه پیروزی
eurythmics
U
حرکات بدنی موزون
lip key
[دستگاه ثبت حرکات لب]
eurhythmics
U
حرکات بدنی موزون
surged
U
حرکات افقی اب دریا
lateral and sway bracing
U
حرکات جانبی و نوسانی
circulation control
U
مدار کنترل حرکات
floor exercise
U
حرکات زمینی ژیمناستیک
composite attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
appeasement gestures
U
حرکات صلح جویانه
air register
U
تنظیم حرکات هوایی
air movement section
U
قسمت حرکات هوایی
girlishness
U
حرکات یا حالات دخترانه
adiadokinesis
U
زوال حرکات تناوبی
surge
U
حرکات افقی اب دریا
compound attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
aerobatic
U
حرکات آکروباتی با هواپیما
lunes
U
حرکات جنون امیز
surges
U
حرکات افقی اب دریا
transposition
U
تبدیل حرکات شطرنج
notation
U
ثبت حرکات شطرنج
piaffe
U
نمایش حرکات یورتمهای
position of attention
U
حرکات و احترامات نظامی
disported
U
حرکات نشاط انگیزکردن
gestural
U
متضمن حرکات واشارات
notations
U
ثبت حرکات شطرنج
disport
U
حرکات نشاط انگیزکردن
by-play
U
حرکات یا مکالمات فرعی
music of the spheres
U
اهنگ حرکات افلاک
maneuvering board
U
تابلوی حرکات ناوها
disports
U
حرکات نشاط انگیزکردن
mass of maneuver
U
سنگینی حرکات یکان
road movement
U
حرکات روی جاده
disporting
U
حرکات نشاط انگیزکردن
rapid eye movements
U
حرکات سریع چشم
Vistory was dearly bought .
U
پیروزی بقیمت گرانی بدست آمد ( تلفات جانی فراوان )
outrunning
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outruns
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
outrun
U
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
jujitsu
U
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
jiujutsu
U
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
jiujitsu
U
مبارزه ژاپنی با استفاده ازنیروی حریف برای پیروزی براو
kinesiology
U
تشریح حرکات بدنی انسان
pattern
U
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
theatrical gestures
U
حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
patterns
U
گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
combatdrill
U
تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
by-play
U
حرکات یا مکالمات کنار صحنه
screwing
U
حرکات دورانی یخهای دریایی
tic
U
حرکات غیر ارادی اندامها
tics
U
حرکات غیر ارادی اندامها
air control ship
U
ناو کنترل حرکات هوایی
lip read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
percentages
U
نسبت حرکات موفقیت امیز
percentage
U
نسبت حرکات موفقیت امیز
lip-reads
U
کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
cardiography
U
ثبت حرکات وضربان قلب
die
U
ماندن در پایگاه در پایان بازی بیس بال دو سرعت جنگ تا پیروزی
score
U
گرم کردن اسب ثبت حرکات
free skating
U
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
degree of difficulty
U
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
scores
U
گرم کردن اسب ثبت حرکات
pinning combination
U
مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
progressive attack
U
پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
paragraph three
U
هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
myocardiograph
U
اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
movement control
U
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
scored
U
گرم کردن اسب ثبت حرکات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com