English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
z 0 U یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
intel 0 U پردازنده 61 بیتی که توسط شرکت اینتل ساخته شده است و در ریزکامپیوترها بکاربرده شده است
Overdrive U قطعه پردازنده که به عنوان جانشین قدرتمند برای پردازنده Intelاست
pl/m U زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
splint U نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
extends U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend U گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
thirty two bit chip U تراشه 23 بیتی
sixteen bit chip U تراشه 61 بیتی
ebcdic U کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
processor U پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند
at U استاندارد کامپیوتر شخصی IBM که از پردازنده تک بیتی استفاده میکند
cpu U ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است
koalapad U صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
pc paint U برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
coprocessor U پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند
interface U و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
interfaces U و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
sequencer U بخشی در ریز پردازنده بیتی که حاوی آدرس ریز برنامه بعدی است
micropro U یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
field alterable control element U یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند
wait state U 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition U 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
bitmap U معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
primary products U محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
ashton tate U یک شرکت نرم افزاری درکالیفرنیا که برای ریزکامپیوترها نرم افزارتولید میکند
the smoking gun U شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
in flagrante delicto U شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
invitation U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations U عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
toluene U مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
eisa U گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است
rollpin U پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
fet U Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
streaming tape drive U دستگاهی که یک کارتریج نوارپیوسته را نگهداری کردن واساسا" به عنوان پشتیبان گردانندههای دیسک سخت بکار می رود
multiprocessor U عملیاتی که هر پردازنده در سیستم چند پردازنده با بخشی از یک یا چند پردازنده دیگر کار میکند
checked U یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check U یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
numbers U عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
number U عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
checks U یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
biochip U تلاش صنعت کامپیوتر برای تبدیل ارگانیزم زنده به ریزه تراشه ها
jaguars U -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
jaguar U -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
masks U بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
mask U بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
urban bundle U بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
numbers U پردازنده خاص برای محاسبات سریع
number U پردازنده خاص برای محاسبات سریع
adder U جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند
adders U جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند
future promissory U زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
locals U MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local U MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
units U که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
dual U سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
unit U که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
devices U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
Klamath U نام کد برای گونه کم هزینه پردازنده Intel pention
swops U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps U فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
scalar U پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر
i/o U که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
bcd U جمع کننده کامل برای جمع دو عدد 4 بیتی BCD
radix complement U متمم مبنایی
true complement U متمم مبنایی
ternary U سه مبنایی در مبنای سه
master U کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
masters U کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
mastered U کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
slave U پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slaves U پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slaving U پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slaved U پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
radix notation U نشان گذاری مبنایی
rematch U مبارزه برای کسب عنوان قهرمانی
splint U تراشه کردن تراشه
sample size U بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
DX U پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
auxiliaries U پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد
auxiliary U پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد
radix sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن مبنایی
represent U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represents U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represented U عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
stepper U چیزی که برای پله بکار می رود
micro manager U مدیر ریزکامپیوترها
object computer U OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
boring tubes U لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
polyonging U بکار بردن چند نام برای یک چیز
applied U برای هدف معین بکار رفته کاربسته
blacktop U موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
pulsatilla U شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
polyonymy U بکار بردن چند نام برای یک چیز
software mointor U برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
white line U خط سفیدی که برای تمایز وتشخیص بکار رود
wisha U برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
fucus U رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
bathometer U دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
it is of no use to us U بکار ما یا بدرد ما نمیخورد سودی برای ما ندارد
multimedia U قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
Pentium Pro U قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
presumptive address U آدرس اولیه در برنامه که به عنوان مرجعی برای تعبیه است
listerine U یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
cullet U خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
inoculum U مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
gasogene U مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
muller U سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
flag stones U تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
boasts U : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
excipient U مادهای که برای جذب یاترقیق داروئی بکار برند
balbriggan U یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
aquaplane U قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
boast U : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
boasted U : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
scratchpad U حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
references U آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
reference U آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
check sum U جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
wet blankets U پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
wet blanket U پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
stop bath U ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
nixie tube U یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
bow compass U نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
gibberish U اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
wetting U مایعی که برای تر ساختن یاخمیر کردن چیزی بکار رود
buff stick U بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
serinette U ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
poetaster is pejorative word U شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
roller bandage U نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
court plume U پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
chips U کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
chip U کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
SX U نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است
dollar sign U که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
sightscreen U دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
caliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
decking U تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
winches U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
hundreds and thousands U یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
additions U رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
gluteus U یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
addition U رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
calliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
nundinal letter U حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
slander U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
chucks U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
slandered U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
chuck U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
winch U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
winched U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
bock U یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
dipsticks U میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipstick U میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
power house building U ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
slanders U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
chucked U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
winching U پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
slandering U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
esquire U عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
floppy discs U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disk U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disks U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
baseplate U پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
floppy U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppies U دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
law calf U پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
putty powder U گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
land plaster U صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
vegetable oil U روغنهای نباتی که تا قبل ازسال 5391 برای روغنکاری بکار میرفته اند
langridge U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
monochord U الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
langrel U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
vibrator U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
jeweller's putty U گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
bolster U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolsters U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
leno U یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
langrage U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
malines U تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
vibrators U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
bolstered U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
prunella U پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
junk U ریسمان پاره که برای بافتن بور یا درست کردن پوشال بکار می رود
multiple U معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com