Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
balance earth works
U
یک اندازه بودن حجم خاک برداری با حجم خاک ریزی در یک کارگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bench check
U
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
operating bridge
U
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
horizontal control
U
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
grey scale
U
سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
loose yards
U
اندازه گیری حجم خاک پس ازکنده شدن از محل خاک برداری
selenodesy
U
اندازه گیری مکانهای ماه یانقشه برداری محاسباتی کره ماه
fits
U
اندازه بودن
fit
U
اندازه بودن
fittest
U
اندازه بودن
to fit like a glove
U
درست اندازه بودن
overabound
U
بیش از اندازه فراوان بودن
to be
[as]
poor as a church mouse
<idiom>
U
بیش از اندازه تنگدست بودن
relative humidity
U
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
resident engineer
U
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
incommensurateness
U
بی اندازه بودن عدم مقیاس مشترک
Being an actor has a certain amount of kudos attached to it.
U
بازیگر بودن خودش تا اندازه ای جلال دربردارد .
to be at full stretch
U
تا اندازه امکان پذیر کشیده شده بودن
bathyconductograph
U
وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
to walk on eggshells
<idiom>
U
در برخورد با فردی یا موقعیتی بیش از اندازه مراقب بودن
linear programming
U
برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
xerographic
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography
U
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stenciled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
U
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph
U
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
moulting
U
پر ریزی موی ریزی
angle
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
If the cap fit,wear it.
<proverb>
U
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
geodesy
U
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
typeface
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typefaces
U
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
planning comission
U
هیات برنامه ریزی کمیسیون برنامه ریزی
planning factor
U
معیارهای طرح ریزی عوامل طرح ریزی
planning directive
U
دستورالعمل طرح ریزی راهنمای طرح ریزی
analogues
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
U
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
orifice meter
U
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
common control
U
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum
U
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
simplex method
U
روش سیمپلکس در برنامه ریزی خطی روش سیستماتیک و منظم برای حل مسائل برنامه ریزی خطی
bench mark
U
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
processor
U
ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage
U
اندازه گیر اندازه گرفتن
gage
U
اندازه وسیله اندازه گیری
sculptoris
U
کارگاه
shopboard
U
کارگاه
engineering workshop
U
کارگاه
establishments
U
کارگاه
shops
U
کارگاه
workhouse
U
کارگاه
workhouses
U
کارگاه
plant
U
کارگاه
industrial unit
U
کارگاه
shop
U
کارگاه
establishment
U
کارگاه
plants
U
کارگاه
shopped
U
کارگاه
detectives
U
کارگاه
field
U
کارگاه
atelier
U
کارگاه
fields
U
کارگاه
sculptors
U
کارگاه
fielded
U
کارگاه
workshop
U
کارگاه
workshops
U
کارگاه
detective
U
کارگاه
sculptor
U
کارگاه
sizes
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size
U
1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
building site
U
کارگاه ساختمانی
building sites
U
کارگاه ساختمانی
studio
U
کارگاه کارخانه
studio
U
کارگاه هنری
studios
U
کارگاه کارخانه
studios
U
کارگاه هنری
plant
U
تجهیزات کارگاه
welding shop
U
کارگاه جوشکاری
lathe shop
U
کارگاه تراشکاری
job office
U
دفتر کارگاه
manufactory
U
کاردستی کارگاه
production
U
فرآورده کارگاه
exhaust fan
U
هواکش کارگاه
milling shop
U
کارگاه فرزکاری
plants
U
تجهیزات کارگاه
shops
U
کارگاه تعمیرگاه
sited
U
کارگاه ساختمانی
carpet workshop
U
کارگاه قالیبافی
cottage industries
U
کارگاه خانگی
loom
U
کارگاه بافندگی
cottage industry
U
کارگاه خانگی
loomed
U
کارگاه بافندگی
looming
U
کارگاه بافندگی
looms
U
کارگاه بافندگی
site
U
کارگاه ساختمانی
smith's shop
U
کارگاه اهنگری
deadman
U
کارگاه برفی
site manager
U
رئیس کارگاه
site clearance
U
تخلیه کارگاه
sites
U
کارگاه ساختمانی
automatic turning shop
U
کارگاه تراشکاری
shop
U
کارگاه تعمیرگاه
shopped
U
کارگاه تعمیرگاه
field shop
U
کارگاه صحرایی
works inspector
U
بازرس کارگاه
artist's workshop studio
U
کارگاه هنری
atelier
U
کارگاه هنری
pilot plant
U
کارگاه نمونه
assembly shop
U
کارگاه مونتاژ
engineering workshop
U
کارگاه صنعتی
acid recovery plant
U
کارگاه بازیابی اسید
acid restoring plant
U
کارگاه بازیابی اسید
sweatshop
U
کارگاه بهره کشی
winding shop
U
کارگاه سیم پیچی
workroom
U
اتاق کار کارگاه
plants
U
محل کارخانه یا کارگاه
plant
U
محل کارخانه یا کارگاه
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
shipyard
U
کارگاه کشتی سازی
sweatshops
U
کارگاه بهره کشی
shipyards
U
کارگاه کشتی سازی
pattern shop
U
کارگاه مدل سازی
workshop
U
اتاق کار کارگاه
storage pile
U
انبار مصالح در کارگاه
molding shop
U
کارگاه قالب گیری
workshops
U
اتاق کار کارگاه
ball joint vise
U
گیره ساچمهای کارگاه
machine shop
U
کارگاه محاسبات ماشینی
pullery
U
کارگاه پوست تراشی
electroplating shop
U
کارگاه عملیات گالوانیزهای
forge
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
mix in place
U
تهیه بتن در خود کارگاه
pouring bay
U
کارگاه کوچک ریخته گری
forges
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
craftshop
U
کارگاه هنرهای دستی تفریحی
maintenance shop
U
کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
ex works
U
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
trig list
U
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
hauls
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
stance
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
hauled
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
dockyards
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
stances
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
dockyard
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
lithography
U
کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
haul road
U
راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
planning guidance
U
راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
fitting shop
U
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
gauged
U
اندازه اندازه گیر
gauges
U
اندازه اندازه گیر
gauge
U
اندازه اندازه گیر
survey station
U
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
angular momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
measuring converter
U
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
stream gaging
U
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
moment of momentum
U
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
free haul
U
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person .
U
مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
peregrinate
U
سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
to have short views
U
د راندیشه حال بودن وبس کوته نظر بودن
contains
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
outnumbering
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
to be in one's right mind
U
دارای عقل سلیم بودن بهوش بودن
corresponded
U
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
outnumbers
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
correspond
U
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
outnumbered
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
to mind
U
مراقب بودن
[مواظب بودن]
[احتیاط کردن]
up to it/the job
<idiom>
U
مناسب بودن ،برابربودن ،قادربه انجام بودن
outnumber
U
از حیث شماره بیشتر بودن افزون بودن بر
corresponds
U
بهم مربوط بودن مانند یا مشابه بودن
shrouding
U
شن ریزی
tininess
U
ریزی
gravelling
U
شن ریزی
foundation
U
پی ریزی
molt
U
پر ریزی
deplumation
U
پر ریزی
inpouring
U
تو ریزی
gravelling
U
سنگ ریزی
projection
U
طرح ریزی
projections
U
طرح ریزی
placing concrete
U
بتن ریزی
libation
U
ساغر ریزی
outflow
U
بیرون ریزی
sweat
U
عرق ریزی
sweating
U
عرق ریزی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com