Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
uniformity
U
یکنواختی متحدالشکلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
humdrum
U
یکنواختی
steadiness
U
یکنواختی
monotony
U
یکنواختی
tedium
U
یکنواختی
uniformity
U
یکنواختی یکرنگی
geometrical
<adj.>
U
یکنواختی و همگونی
heterogeneity
U
غیر یکنواختی
uniformity coefficient
U
ضریب یکنواختی
coefficient of uniformity
U
ضریب یکنواختی
orientation of fibers
U
نظم و یکنواختی الیاف در نخ
contamination
U
عدم خلوص و یکنواختی محیط
consumer's surplus
U
یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
appraisal
U
ارزش فرش که عموما با قدمت، وضعیت ظاهری، طرح، رنگ، یکنواختی و هماهنگی سنجیده می شود
warp tension
U
کشش نخ های تار
[میزان کشیدگی نخ های چله در دار که یکنواختی آن در بوجود آمدن فرشی یکنواخت و صاف امری ضروری است.]
sizing
U
آهارزنی
[گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com