Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sand iron
U
یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
newmarket
U
یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
bandying
U
چوگان بازی کچ
bandied
U
چوگان بازی کچ
polo
U
چوگان بازی
bandies
U
چوگان بازی کچ
bandy
U
چوگان بازی کچ
golf club
U
چوگان گلف بازی
golf
U
بازی چوگان یا گلف
hockey
U
چوگان بازی با اصول فوتبال
chukkar
U
زمان 5/7 دقیقهای بازی چوگان
chukker
U
زمان 5/7 دقیقهای بازی چوگان
muslin
U
یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
pall mall
U
چوگان مخصوص بازی پال مال
polo
U
بازی یا مسابقه چوگان بین دو تیم چهارنفره و شش زمان 5/7 دقیقهای
kick about
U
فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
muggins
U
یکجور بازی دومینو
lansquenet
U
یکجور بازی گنجفه
omber or ber
U
یکجور بازی گنجفه
cricket
U
زنجره یکجور گوی بازی
crickets
U
زنجره یکجور گوی بازی
rounders
U
یکجور بازی گوی وچوگان
lewis
U
یکجور اسباب سنگ بلند کنی که زبانه دم فاختهای دارد
following my lead
U
یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
cribbage
U
یکجور بازی ورق شبیه رامی
piquet
U
یکجور بازی ورق که برکهای از7دران بکارنمیرود
rackets
U
یکجور توپ بازی با چوگانی که انرا racket میگویند
noughts and crosses
U
یکجور دوز بازی که نشانهای صفرو چلیپادران بکارمیرود
halt back
U
میان بازی کن
half back
U
میان بازی کن
halma
U
یکجور بازی روی صفحهای که 652 خانه چارگوش دارد
to blast something
U
با صدای خیلی بلند بازی کردن
[آلت موسیقی]
jack pot
U
دربازی پوکر) پول میان که بازی کردن دست رامنوط بداشتن ....میسازد
ninepins
U
یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
net ball
U
یکجور توپ بازی که توپ بایداز حلقهای که توری درزیران گذاشته اندردشود
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
maud
U
یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
cable weft
U
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
medoterranean
U
واقع در میان چند زمین میان زمینی
clackvalve
U
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
polo stick
U
چوگان
batted
U
چوگان
wicket
U
چوگان
wickets
U
چوگان
bats
U
چوگان
bat
U
چوگان
mallet
U
چوگان
intervenient
U
در میان اینده واقع در میان
futtock
U
میان چوب میان تیر
batty
U
چوگان مانند
battledore
U
چوگان پهن
bat
U
چوگان زدن
pall mall
U
گوی چوگان
batted
U
چوگان زدن
mallet field
U
زمین چوگان
lacrosse
U
چوگان سرپهن
cleek
U
چوگان سراهنی
bats
U
چوگان زدن
battier
U
چوگان مانند
battiest
U
چوگان مانند
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
bandy
U
بحث کردن چوگان سر کج
bandies
U
بحث کردن چوگان سر کج
indoor polo
U
چوگان در تالار سرپوشیده
putters
U
چوگان دسته کوتاه
bandied
U
بحث کردن چوگان سر کج
mallet
U
کلوخ کوب چوگان
strike zone
U
سیرمجاز گوی چوگان زن
bandying
U
بحث کردن چوگان سر کج
putter
U
چوگان دسته کوتاه
backhand stroke
U
ضربت چوگان از پشت سر
puttered
U
چوگان دسته کوتاه
hosel
U
سرپیچ چوگان گلف
play club
U
دربازی گلف چوگان
puttering
U
چوگان دسته کوتاه
sclaff
U
سیلی نرم برزمین خوردن چوگان گلف
crosse
U
چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
pitches
U
توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
pitch
U
توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
high goal polo
U
چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
sclaff
U
تماس چوگان بازمین قبل از خوردن به توپ ضربت مختصر
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
to catch out a batsman
U
گوی رادرهواگرفتن وبدین وسیله نوبت را ازدست چوگان زن بیرون کرد
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
betting shop
U
جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
lamplighter
U
با ان چراغ را روشن میکنند
barbette
U
سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
trampoline
U
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
airbed
U
تشکی که آنرا با باد پر میکنند
bisk
U
ماهی وغیره درست میکنند
trampolines
U
توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
drainpipe
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
Havana
U
سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
aeroscope
U
اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
drainpipes
U
لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
coffee mills
U
دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
kumiss
U
قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
skipjack
U
بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
bedbug
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
endoparasite
U
انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
moulding board
U
تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
they overtax our strength
U
بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
bedbugs
U
ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
they are under serveillance
U
انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
Plants store up the sun's energy.
U
گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
gilded youth
U
جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
collarette
U
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
needleful
U
نخی که یکبار درته سوزن میکنند
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
bacillus
U
باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
wimble
U
هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
gabionade
U
خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
rolling
U
نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
Bantu
U
عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
halophile
U
موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
injection engine
U
ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
promenade concert
U
مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
racket ball
U
گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
there is a rush for the papers
U
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
reference librery
U
کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
circular dispersion
U
قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
gridiron
U
اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
hasty pudding
U
خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
library paste
U
نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
crazing mill
U
اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
coach dog
U
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
durometer
U
اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
littering
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
embrasures
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
clearinghouse
U
سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
figure head
مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند
[رئیس پوشالی]
litters
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
fog curing room
U
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
littered
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
litter
U
محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
embrasure
U
مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
G-strings
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
camp follower
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp followers
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
kermis
U
جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
brainstorming
U
گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
G-string
U
پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
bloody marys
U
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
bloody mary
U
مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
american plan
U
مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
gingall
U
یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
songfest
U
دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
bowling alley
U
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
bowling alleys
U
مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
happy family
U
دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
creme
U
نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
live box
U
جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
fitting shop
U
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
matriculated students
U
شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
energetics
U
رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
moleskin
U
جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
vasculum
U
کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
psychophysics
U
علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
telescopic chimney
U
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
chopsticks
U
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
clobbers
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbering
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbered
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobber
U
خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
autoharp
U
سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
nowel
U
کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
churchwardens
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
churchwarden
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
bandstands
U
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
bandstand
U
تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
get a word in
<idiom>
U
یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
islets of langerhans
U
دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
quiot
U
حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
pan pipe
U
یکجور نی
alike
U
یکجور
homogeneous
U
یکجور
pandean pipe
U
یکجور نی
beanpoles
U
چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
brace
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
etna
U
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
braced
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
funeral home
U
محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com