English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
opah U یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
saury U ماهی باریک اندام ودراز منقار اقیانوس اطلس
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
atlantic U وابسته به کوه اطلس اقیانوس اطلس
escolar U نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
miller thumb U یکجور ماهی قنات که کله بزرگی دارد
mackerel U ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
ichthyosaurus U یکجور خزندهء بزرگ ماهی مانند در دورهء دوم طبقات الارضی
atlantic ocean U اقیانوس اطلس
transatlantic U انطرف اقیانوس اطلس
scomber U ماهی خال مخالی
finback U بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
pampero U باد سردی که از کوههای سوی اقیانوس اطلس می وزد
saturated colour U رنگهای روشن
porbeagle U کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
shovelhead U کوسه ماهی باریک سر اقیانوس
pavonazzo U مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
lampereel U یکجور ماهی
pollack or lock U یکجور ماهی روغن
orfe U یکجور ماهی طلایی
weever U یکجور ماهی خاردار
kernel U تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernels U تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
matchet U یکجور کارد بزرگ درامریکا
sleuth hound U یکجور سگ شکاری که شامه بسیارتیزی دارد
bird of paradise U یکجور مرغ که پرهای بسیارزیبایی دارد
birds of paradise U یکجور مرغ که پرهای بسیارزیبایی دارد
matelote U یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
albatross U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
albatrosses U یکجور مرغابی بزرگ دریایی از خانواده diomedeidae
nautilus U حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
puff adder U یکجور افعی بزرگ افریقایی که چون برانگیخته شودتنش بادمیکند
petronel U یکجور تپانچه بزرگ که سواره نظام شدههای 61و 71بکارمیبردند
megascope U یکجور فانوس شعبده که تصویرهای بزرگ روی پرده می اندازد
halma U یکجور بازی روی صفحهای که 652 خانه چارگوش دارد
lewis U یکجور اسباب سنگ بلند کنی که زبانه دم فاختهای دارد
ivy geranium U یکجور شمعدانی عطر که برگهایی مانند برگهای پاپیتال دارد
megapode U یکجور مرغ بزرگ پاکه شیوه اش ساختن پشههای خاک است
lignum vi tae U یکجور درخت گرمسیری صمغ دار درامریکاکه چوب سختی دارد
the pacific ocean U اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
the pacific U اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
luce U اردک ماهی بزرگ
marlin U ماهی شکاری بزرگ
shoal U دسته بزرگ ماهی
rosefish U ماهی بزرگ وخوراکی دریایی
halibut U نوعی ماهی پهن بزرگ
halibuts U نوعی ماهی پهن بزرگ
tarpon U ماهی بزرگ وباریک مدیترانه
seine U تور بزرگ ماهی گیری
bistable U که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
electric eel U یکنوع ماهی بزرگ شبیه مارماهی
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , U بزرگ دارد
aeolist U انسانی غلط انداز که ادعای روشن فکری دارد
A big head has a big ache. <proverb> U سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
pantone matching system U روش استاندارد تط بیق رنگهای جوهر روی صفحه و خروجی چاپ شده با استفاده از کتاب رنگهای از پیش تعریف شده
addax U یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
long sea U دریایی که خیزابهای بزرگ ومنظم دارد
keepers U ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keeper U ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
hypostyle hall U [اتاق بزرگ با سقف صافی که ردیفی از ستون ها در آن قرار دارد.]
labyrinthodon U سنگواره یکی از جانوران دوزیست بزرگ که دندانهای پیچ درپیچ دارد
reset U سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
resets U سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
maud U یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
fractal <adv.> <noun> O شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
newmarket U یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
atlas U اطلس
atlases U اطلس
satin U اطلس
illumination by diffusion U روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
figured satin U اطلس گلدار
satine U اطلس نما
sateen U اطلس نما
atlas U مهرهء اطلس
astronomic atlas U اطلس اخترشناسی
atlases U مهرهء اطلس
stainwood U چوب اطلس
satinette U پارچه اطلس ما روح الاطلس
satinet U پارچه اطلس ما روح الاطلس
sea horse U موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck U ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
Joshegan U جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
maderia U نام جزیرهای است دراقیانوس اطلس
hyades U حوریان دریایی دختران اطلس وپرستاران دیونیسوس
guppy U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fish U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fished U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
guppies U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fishes U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock U ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
daylight U روز روشن روشن کردن
illuminati U روشن ضمیران روشن فکران
daylit U روز روشن روشن کردن
oceans U اقیانوس
high seas <idiom> U اقیانوس
ocean U اقیانوس
grayfish U نوعی ماهی روغن سگ ماهی
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
ocean floor U بستر اقیانوس
archibenthal enviroment U ژرفمون اقیانوس
archibenthal enviroment U ژرفاگاه اقیانوس
oceanography U اقیانوس نگاری
neptune U الهه اقیانوس
oceangoing U اقیانوس پیما
oceanology U اقیانوس شناسی
transoceanic U عبور از اقیانوس
the indian ocean U اقیانوس هند
ocean current U جریان اقیانوس
indian ocean U اقیانوس هند
oceanography U اقیانوس شناسی
oceanography U شرح اقیانوس ها
seabed U بستر اقیانوس
pacific U اقیانوس ساکن
oceanpgraphy U اقیانوس نگاری
oceanographer U اقیانوس شناس
half tone screen U صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
oceanic troposphere U گرم -کره اقیانوس
ocean convoy U کاروان اقیانوس پیما
oceanographic U مربوط به اقیانوس شناسی
ocean vessel U کشتی اقیانوس پیما
benthic U وابسته به اعماق اقیانوس
ocean lane U راه کشتی رو در اقیانوس
benthal U وابسته به اعماق اقیانوس
raydit U رادار اقیانوس نگار
transoceanic U در سراسراقیانوس اقیانوس پیما
aphotic stratum U طبقه تاریک اقیانوس
oceanic troposphere U گرم - سپهر اقیانوس
suboceanic U واقع درعمق اقیانوس
aphotic zone U لایه تاریک اقیانوس
archibenthal enviroment U محیط ژرف اقیانوس
aphotic zone U طبقه تاریک اقیانوس
oceanward U سوی اقیانوس یا دریا
interoceanic U ولقع در میان اقیانوس
aphotic stratum U لایه تاریک اقیانوس
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
principal colors U رنگهای اصلی
spectral colours U رنگهای طیفی
vat dyes U رنگهای خمرهای
coal tar dyes U رنگهای قطرانی
primary colors U رنگهای نخستین
prism U رنگهای شوشه
spectral colours U رنگهای طیف
complementary colors U رنگهای مکمل
color antagonists U رنگهای متضاد
fundamental colors U رنگهای اصلی
primary colors U رنگهای اصلی
variegated colours U رنگهای گوناگون
dye vat U رنگهای خمرهای
primary colours U رنگهای اصلی
scumble U رنگهای نقاشی
prisms U رنگهای شوشه
chromatic colors U رنگهای فامی
metallic paints U رنگهای فلزی
hard colors U رنگهای سنگین
transpacific U وابسته بسرتاسر اقیانوس ارام
ground swell U طغیان شدید و وسیع اب اقیانوس
transpacific U واقع درانسوی اقیانوس ارام
homochromatic U دارای رنگهای مشابه
pastel shades U سایه رنگهای خفیف
pyronine U رنگهای قلیایی زرد
ready mixed paints U رنگهای مخلوط اماده
heterochromatic U دارای رنگهای مختلف
heterochromous U دارای رنگهای گوناگون
the prismatic colours U رنگهای هفتگانه شوسه
varicolored U دارای رنگهای متغیر
metamers U رنگهای همسان نما
vignetting U سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
meadowlark U مرغ اقیانوس امریکاشبیه پری شاهرخ
surfbird U مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
mallemuck U مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
varied U دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
spectrum U رنگهای مریی درطیف بین
pastel <adj.> U رنگهای خفیف [با مداد رنگی]
I dislike dull colors . U رنگهای مات را دوست ندارم
sienna U که برای رنگهای روغنی بکارمیرود
auklet U جنسی از پنگوئنهای کوچک سواحل اقیانوس ارام
blurring U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurs U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blurred U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
blur U مبهم کردن لبه ها و رنگهای یک تصویر
kinemacolour U سینماتوگرافی که رنگهای اصلی رانشان دهد
collage U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
illuminating U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
illuminates U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
illuminate U چراغانی کردن موضوعی را روشن کردن روشن
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
cameos U رنگهای مابین قرمز مایل به ابی یاقرمزمایل به زرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com