English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pyrrhic dance U یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trireme U کشتی جنگی روم و یونان باستان
Ancient Greece U یونان باستانی [یونان جهان باستان]
hellene U یونان باستان
laconian U ولایتی از یونان باستان
achaian U اهل شهراخائیه در یونان باستان
drachmas U پول نقره یونان باستان
drachmae U پول نقره یونان باستان
drachma U پول نقره یونان باستان
achaean U اهل شهراخائیه در یونان باستان
agora U [فضای باز عمومی در یونان باستان]
Dryopic U [مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
cyzicene hall U [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
obol U سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
theoric U وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
peplos U یکجور روسری زنانه دریونان باستان
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
martial music U مزیک جنگی یا نظامی
supremacy U برتری کامل قوا سیادت جنگی یا نظامی حاکمیت بر میدان نبرد
articles of war U قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
ionic U وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
martially U بطور جنگی بطور نظامی
maud U یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
newmarket U یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
militarism U روح سربازی یا نظامی گری نظامی گری توسل به قدرت نظامی
escry U فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
facing U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings U یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
manoeuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvre U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
manoeuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvring U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvres U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
maneuvred U تمرین نظامی عملیات نظامی وجنگی راتمرین کردن
warship U کشتی جنگی ناو جنگی
warships U کشتی جنگی ناو جنگی
battle drill U مشق جنگی تمرین جنگی
rank and file U صفوف مختلف نظامی سلسله مراتب نظامی
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
military channel U چانل نظامی مجرای نظامی
military government U حکومت نظامی فرمانداری نظامی
hellas U یونان
philhellenic U یونان
philhellene U یونان
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
philhellene U دوست یونان
philhellenic U دوست یونان
Greece U کشور یونان
hellene U تبعه یونان
Hellenic U مربوط به یونان
homeric U شاعر نابینای یونان
croesus U کراسوس : پادشاه یونان
aeolus U پادشاه تسالی یونان
pythian U اهل دلفی یونان
hellenist U متخصص فرهنگ یونان
bouleuterion U [مجلس سنا در یونان]
Orinthian Order U معماری کلاسیک [در یونان و رم]
Bassae Order U [معماری یونی یونان]
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
army terminals U باراندازهای نظامی سکوهای نظامی باراندازهای نیروی زمینی
classicism U پیروی از سبکهای یونان وروم
melpomene U الهه شعر وتراژدی یونان
romaika U رقص ملی یونان امروز
romaic U زبان بومی یونان امروز
heraclidae U اولادهرکول پهلوان نامی یونان
delphian U ساکن معبد دلف یونان
delphic U ساکن معبد دلف یونان
greco U پیشوند بمعنی یونان و یونانی
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
agonistic U وابسته به مسابقات باستانی یونان
agonistical U وابسته به مسابقههای باستانی یونان
doric U بسبک معماری قدیم یونان
planeta U درروم باستان
Ancient history U تاریخ باستان
archaeologist U باستان شناس
archaeology U باستان شناسی
archeology U باستان شناسی
anciently U در عهد باستان
archeologist U باستان شناس
Ancient Egypt U مصر باستان
hoplite U سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
naos U ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
pallium U ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
nectar U شراب لذیذ خدایان یونان شهد
doric U وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
peloponnesian U وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
mycenian U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenaean U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
provincialize U تبدیل باستان کردن
civil low U سیستم حقوقی رم باستان
provenance U منبع [باستان شناسی]
archeological site U منبع [باستان شناسی]
site of the find U چشمه [باستان شناسی]
site of the find U منبع [باستان شناسی]
archeological U وابسته به باستان شناسی
provenance U چشمه [باستان شناسی]
archeological site U چشمه [باستان شناسی]
archaeological U وابسته به باستان شناسی
experimental archaeology U باستان شناسی آزمایشی
archaeological Museum U موزه باستان شناسی
the art of the Ancient world U هنر جهان باستان
geochronology U باستان شناسی زمین
antiquities U روزگار باستان قدمت
antiquity U روزگار باستان قدمت
aerial archaeology U باستان شناسی هوایی
archeological dig U حفاری باستان شناسی
cardo U خیابان اصلی [در رم باستان]
tiresias U غیب گوی نابینای شهر تبس در یونان
olympiad U جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
corinthian U اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
klepht U یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
uncial U وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
panathenaea U جشن ATHENA دریونان باستان
khekher U [کتیبه های مصر باستان]
canopus U [شهر الکساندر در مصر باستان]
conscript fathere U اعضای مجلس سنای روم باستان
impluvium U [حوض باران گیر در روم باستان]
curia U یکی ازتقسیمات کوچک قبیلهای در رم باستان
phratry U درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
humanist U دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
parnassian U نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
minoan U مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
Olympic Games U مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
lar n U در روم باستان نام یکی ازخدایان حامی خانه
iconostasis U [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
sibilline books U کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
agoines U مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
sabbatical year U در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
martial law U مقررات حکومت نظامی حکومت نظامی
hand salute U سلام نظامی دادن سلام نظامی
court martial U محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
alike U یکجور
pan pipe U یکجور نی
pandean pipe U یکجور نی
homogeneous U یکجور
onion couch U یکجور جو وحشی
osborne U یکجور بیسکویت
trebucket U یکجور ترازو
pair royal U سه برگ یکجور
pair royal U سه سر سه طاس یکجور
griffon U یکجور لاشخور
nonsuch U یکجور یونجه
moloch U یکجور سوسماراسترالیایی
trebuchet U یکجور ترازو
lambs wool U یکجور نوشابه
cold cream U یکجور مرهم
lampereel U یکجور ماهی
mignonette U یکجور گل میخک
onion grass U یکجور جو وحشی
lewis gun U یکجور مسلسل
petard U یکجور ترقه
lotos U یکجور نیلوفرابی
Jaffa U یکجور پرتغال
crackers U یکجور شیرینی
cracker U یکجور شیرینی
pandore U یکجور سه تار
elephant'sgrass U یکجور لویی
lotuses U یکجور نیلوفرابی
lotus U یکجور نیلوفرابی
sheer legs U یکجور جرثقیل
sheers U یکجور جرثقیل
aigret U یکجور ماهیخوار
costrel U یکجور قمقمه
snow flake U یکجور گل حسرت
double pair royal U چهارطاس یکجور
pippin U یکجور سیب
gleek U سه برگ یکجور
polyanthus U یکجور نرگس
custard pie U یکجور شیرینی
rubicelle U یکجور یاقوت
dutchmans U یکجور گل ساعت
chrysoprase U یکجور یاقوت زرد
meerscham U یکجور گل نرم چپق
grams U یکجور باقلا گرم
mayweed U یکجور بابونه بدبو
catbird U یکجور باسترک امریکایی
trammel U یکجور دام یا تور
custard U یکجور شیرینی یا فرنی
mountain cork U یکجور پنبه کوهی
missel U یکجور باسترک در اروپا
busby U یکجور کلاه پوستی
brandling U یکجور کرم خاکی
catamount U یکجور گربه دشتی
catamountain U یکجور گربه دشتی
marcelwave U یکجور فر یا موج که بمومیدهند
majolica U یکجور کاشی صورتی
weever U یکجور ماهی خاردار
muggins U یکجور بازی دومینو
double pair royal U چهار برگ یکجور
killdee U یکجور مرغ باران
kirschwasser U یکجور عرق البالو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com