Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quassia
U
یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phlorizin
U
ماده تلخی که ازپوست ریشه درخت سیب ومانندان گرفته میشود
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
laurustinus
U
یکجور درخت بی خزان که ماننداست به بداغ
laurustine
U
یکجور درخت بی خزان که مانند است به بداغ
lignum vi tae
U
یکجور درخت گرمسیری صمغ دار درامریکاکه چوب سختی دارد
matelote
U
یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
muslin
U
یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
cascara
U
قایقی که از پوست درخت درست شده
moorstone
U
یکجور سنگ خاراکه درcornwallیافت میشود
pyroxilin
U
یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
dispensary
U
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
lupulin
U
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
dispensaries
U
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
logoriph
U
یکجور جدول معمایی که باقلب حروف پیدا میشود
percheron
U
یکجور اسب نیرومندو تندروکه درنواحی فرانسه پرورده میشود
propylite
U
یکجور خاره اتش فشانی که در برخی کانهای سیم خیزیافت میشود
benzocaine
U
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
beechen
U
ازچوب الش یاجنگلی
stickhandler
U
شخص ماهر در استفاده ازچوب هاکی
sponge cakes
U
کیکی که با روغن نباتی درست میشود
sponge cake
U
کیکی که با روغن نباتی درست میشود
haycock
U
کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
seidlitz powder
U
سدلیس :کارکن ملینی که ازدو گرد درست میشود
maud
U
یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
exsiccant
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
defected
U
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defects
U
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defect
U
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
defecting
U
آنچه غلط است یا مانع درست کارکرد نماشین میشود
rope chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
newmarket
U
یکجور بالاپوش چسبان یکجور بازی گنجفه
just in time
U
روشی درتدارک مواد که در ان کالاهای مورد نظر درست در زمان نیاز دریافت میشود
barbiturate
U
نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
trace
U
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traced
U
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traces
U
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
rootery
U
توده ریشه وکنده درخت درباغها که درخت روی ان میکارند
antimalarial
U
داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
ceiba
U
درخت گل ابریشم گرمسیری درخت پنبه هندی
papaw
U
درخت پاپااو یا درخت نخل امریکای جنوبی
acrimoniousness
U
تلخی
poignancy
U
تلخی
bitterness
U
تلخی
errors
U
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error
U
خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
asperity
U
تلخی وخشونت
tantrum
U
اوقات تلخی
tantrums
U
اوقات تلخی
virulence
U
تلخی تندی
glumness
U
اوقات تلخی
bad blood
U
تلخی تندی
bitterish
U
مایل به تلخی
galls
U
تلخی گستاخی
gall
U
تلخی گستاخی
underbrush
U
درخت کوچک روینده درزیر درخت
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
scolds
U
اوقات تلخی کردن
indignantly
U
از روی اوقات تلخی
scolded
U
اوقات تلخی کردن
scold
U
اوقات تلخی کردن
huff
U
اوقات تلخی کردن
wrath
U
اوقات تلخی زیاد
bitters of life
U
تلخی ها یامرارتهای زندگی
His failure was a bitter experience.
U
شکستن تجربه تلخی شد
He is antipathetic( a sourpuss).
U
آدم تلخی است
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
top
U
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
dudgeon
U
اوقات تلخی دسته خنجر
the fat is in the fire
U
اوقات تلخی پیش خواهدامد
chafing
U
اوقات تلخی کردن به عصبانیت
chafe
U
اوقات تلخی کردن به عصبانیت
exasperatingly
U
از روی خشم و اوقات تلخی
chafes
U
اوقات تلخی کردن به عصبانیت
to snap one's nose or head off
U
بکسی پریدن واوقات تلخی کردن
myrica
U
درخت شیشعان درخت موم
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
picamar
U
روغن تلخی که از قیر چوب بدست می اید
labdanum
U
ماده معطر تلخی که از انواع لادن بدست میاید
sectors
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
U
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
U
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
gambier
U
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
gambir
U
درخت کاد هندی درخت کاد اصفر
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
Cypress design
U
طرح درخت سرو
[سرو بعنوان اسطوره سرسبزی و سرافرازی و قامت بلند در اکثر طرح های ایران خصوصا فرش، جای خاص خود را داشته و عده ای طرح بته جقه را جلوه ای از درخت سرو دانسته اند.]
exasperating
U
ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
exasperates
U
ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
exasperate
U
ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
exasperated
U
ازجادربردن اوقات تلخی کردن کردن برانگیختن
antifebrine
U
داروی تب بر
pyretic
U
داروی تب بر
antipyretic
U
داروی تب بر
febrifnge
U
داروی تب بر
pulmonic
U
داروی شش
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
perfoliate
U
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
forms
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
form
U
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
trace
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging
U
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
traced
U
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
loads
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
load
U
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
softer
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
softest
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft
U
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
pep pill
U
داروی انگیزان
patent medicines
U
داروی اختصاصی
pep pills
U
داروی انگیزان
pain killer
U
داروی درد کش
stimulant drug
U
داروی محرک
digestant
U
داروی گوارنده
galenical
U
داروی گیاهی
psychedelic
U
داروی توهم زا
miticide
U
داروی موش کش
nepenthe
U
داروی غمزدا
relaxant
U
داروی بیحالی
drugging
U
داروی مخدر
drugged
U
داروی مخدر
drug
U
داروی مخدر
ataractic
U
داروی مسکن
tickicide
U
داروی کنه کش
bute
U
داروی ضد درد
ataraxic
U
داروی مسکن
patent medicine
U
داروی اختصاصی
obstruent
U
داروی قابض
liverwort
U
داروی جگر
corrobrant
U
داروی نیروبخش
anorexic
U
داروی اشتها کم کن
toxicant
U
داروی سمی
downers
U
داروی مسکن
downer
U
داروی مسکن
patent medicines
U
داروی اسپسیالیته
narcitic
U
داروی مخدر
jalap
U
داروی مسهل
carminative
U
داروی ضد نفخ
galactopoietic
U
داروی شیرزا
patent medicine
U
داروی اسپسیالیته
rubella
U
داروی محمره
drugs
U
داروی مخدر
depilatory
U
داروی ازاله مو
cephalalgic
U
داروی سردرد
eyewash
U
داروی چشم
cholagogue
U
داروی زرداب کش
roborant
U
داروی نیروبخش
vomitoryt
U
داروی قی اور
anticonvulsive
U
داروی ضد تشنج
aperient
U
داروی ملین
wormseed
U
داروی ضد کرم
anesthetic
U
داروی بیهوشی
allheal
U
داروی هر درد
anesthetic
U
داروی بیحسی
wormroot
U
داروی ضد کرم
haematogen
U
داروی خون زا
antidepressant
U
داروی ضد افسردگی
antidepressive
U
داروی ضد افسردگی
antihistamine
U
داروی ضد هیستامین
nepenthes
U
داروی غمزدا
antimanic ru
U
داروی ضد شیدایی
antiparalytic
U
داروی ضدفلج
anodyne
U
داروی دردزا
eye wash
U
داروی چشم
psychoactive drug
U
داروی روانگردان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com