Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
jog trot
U
یورتمه کوتاه
piaffer
U
یورتمه کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trotter
U
یورتمه ران اسب یورتمه رو
trotters
U
یورتمه ران اسب یورتمه رو
trots
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
pacer
U
یورتمه رو
trotters
U
یورتمه رو
three gaited
U
یورتمه رو
jogged
U
یورتمه
jogging
U
یورتمه
jog
U
یورتمه
trot
U
یورتمه
trotted
U
یورتمه
trotting
U
یورتمه
trots
U
یورتمه
trotter
U
یورتمه رو
jogs
U
یورتمه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
trot
U
یورتمه روی
trotted
U
یورتمه روی
dogtrot
U
یورتمه اهسته
gait
U
یورتمه روی
pace
U
یورتمه رفتن
pacing
U
گام یورتمه
canter
U
یورتمه رفتن
sidewheeler
U
اسب یورتمه رو
canters
U
یورتمه رفتن
cantering
U
یورتمه رفتن
cantered
U
یورتمه رفتن
trots
U
یورتمه روی
trotting
U
یورتمه روی
paces
U
یورتمه رفتن
paced
U
یورتمه رفتن
piaffer
U
یورتمه اهسته
dogtrot
U
یورتمه رفتن
jogging
U
دویدن بصورت یورتمه
ambles
U
یورتمه رفتن اسب
amble
U
یورتمه رفتن اسب
fox trot
U
یورتمه اهسته اسب
jog
U
دویدن بصورت یورتمه
ambled
U
یورتمه رفتن اسب
jogged
U
دویدن بصورت یورتمه
jogs
U
دویدن بصورت یورتمه
ambling
U
یورتمه رفتن اسب
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
scalps
U
با نوک پای جلو ضربه زدن به سم پای عقب در یورتمه
scalp
U
با نوک پای جلو ضربه زدن به سم پای عقب در یورتمه
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
linter
U
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
pygmy
U
قد کوتاه
miniature
U
کوتاه
miniatures
U
کوتاه
dwarfish
U
کوتاه
scut
U
دم کوتاه
pigmy
U
کوتاه
pigmy
U
قد کوتاه
puny
U
قد کوتاه
curtal
U
کوتاه
of short duration
U
کوتاه
shorter
U
کوتاه
little
U
کوتاه
short
U
کوتاه
stunt
U
کوتاه
shortest
U
کوتاه
stunting
U
کوتاه
succinct
U
کوتاه
liliputian
U
قد کوتاه
concise
U
کوتاه
stunts
U
کوتاه
bas relif
U
کوتاه
pygmy
U
کوتاه
down
U
کوتاه
succinct
<adj.>
U
کوتاه
low
U
کوتاه
short
<adj.>
U
کوتاه
fleeting
<adj.>
U
کوتاه
curt
<adj.>
U
کوتاه
stockiest
U
کوتاه
synoptic
U
کوتاه
concise
<adj.>
U
کوتاه
pigmies
U
کوتاه
pigmies
U
قد کوتاه
dumpy
U
کوتاه
pygmies
U
قد کوتاه
pygmies
U
کوتاه
stocky
U
کوتاه
stockier
U
کوتاه
bas relief
U
برجسته کوتاه
scurry
U
مسابقه کوتاه
unabridged
U
کوتاه نشده
stag
U
کوتاه کردن
novelettes
U
داستان کوتاه
lie-down
U
استراحت کوتاه
scurrying
U
مسابقه کوتاه
term paper
U
رساله کوتاه
lie down
U
استراحت کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
abridge
U
کوتاه کردن
chiton
U
قبای کوتاه
clipping
U
کوتاه کردن
chitchat
U
صحبت کوتاه
chip shot
U
ضربه کوتاه
by pass
U
اتصال کوتاه
bunny hop
U
پرش کوتاه
scurried
U
مسابقه کوتاه
scurries
U
مسابقه کوتاه
britches
U
شلوار کوتاه
breeks
U
شلوار کوتاه
brachydactyly
U
کوتاه انگشتی
apophthegm
U
گفتار لب و کوتاه
basso relief
U
برجسته کوتاه
an incomprehensive report
U
گزارش کوتاه
coatee
U
دامن کوتاه
bas-relief
U
برجسته کوتاه
short-circuit
U
اتصال کوتاه
short-haul
U
خط سیر کوتاه
short haul
U
خط سیر کوتاه
poop
U
صدای کوتاه
poops
U
صدای کوتاه
short-wave
U
موج کوتاه
short wave
U
موج کوتاه
idylls
U
قصیده کوتاه
pigmies
U
ادم کوتاه قد
idylls
U
چکامه کوتاه
idyll
U
قصیده کوتاه
curt
U
کوتاه ومختصر
pygmy
U
ادم کوتاه قد
shortening
U
کوتاه شدگی
abbreviated
U
کوتاه شده
low
U
کوتاه دون
short story
داستان کوتاه
bas-reliefs
U
برجسته کوتاه
short stories
U
داستان کوتاه
idyll
U
چکامه کوتاه
shuffling
U
گام کوتاه
shuffles
U
گام کوتاه
shuffled
U
گام کوتاه
shuffle
U
گام کوتاه
stags
U
کوتاه کردن
short-circuits
U
اتصال کوتاه
aphorism
U
سخن کوتاه
aphorisms
U
سخن کوتاه
pygmies
U
ادم کوتاه قد
shortening in
U
کوتاه کردن
wool of short staple
U
پشم نخ کوتاه
mini-skirt
U
دامن کوتاه
mini-skirts
U
دامن کوتاه
short-list
U
فهرست کوتاه
short-listed
U
فهرست کوتاه
short-listing
U
فهرست کوتاه
short-lists
U
فهرست کوتاه
tutu
U
دامن کوتاه
tutus
U
دامن کوتاه
To back down .
U
کوتاه آمدن
drop in
<idiom>
U
دیدار کوتاه
whiffet
U
سوت یا پف کوتاه
vamp
U
جوراب کوتاه
shortwave
U
موج کوتاه
spontoon
U
نیزه کوتاه
steep taper
U
مخروط کوتاه
stichomythia
U
مکالمات کوتاه
strop
U
طناب کوتاه
curtly
<adv.>
U
بصورت کوتاه
to cut short
U
کوتاه کردن
to fall short
U
کوتاه امدن
to look in
U
کوتاه کردن
truncation
U
کوتاه سازی
tunicle
U
لباس کوتاه
undersize
U
اندازه کوتاه
briefly
<adv.>
U
بصورت کوتاه
simply stated
U
به بیان کوتاه
in the short run
U
در کوتاه مدت
brief description
U
شرح کوتاه
corner-brace
U
حایل کوتاه
dwarf gallery
U
دالان کوتاه
compendiously
<adv.>
U
بصورت کوتاه
short time
U
کوتاه مدت
conte
U
داستان کوتاه
hare sighted
U
کوتاه بین
hide bound
U
کوتاه فکر
idyl
U
چکامه کوتاه
idyl
U
قصیده کوتاه
intrim
U
کوتاه مدت
knurly
U
کوتاه قد کوتوله
let us be brief
U
کوتاه کنیم
line to line fault
U
اتصال کوتاه خط به خط
lop sided
U
کوتاه و بلند
low frequency wave
U
موج کوتاه
mackinaw
U
کت کوتاه و سنگین
manakin
U
ادم کوتاه قد
half timber
U
الوار کوتاه
half pint
U
کوتاه تر از مقدارمتوسط
correption
U
کوتاه کردن
cutty sark
U
دامن کوتاه
cut off
U
کوتاه کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com