Perdic | یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	collaret U	یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	collarette U	یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
	peignoir U	قطیفه لباسی زنانه لباس خانگی زنانه
	feminality U	طبیعت زنانه زیورهایاچیزهای بی بهای زنانه
	feminize U	زنانه کردن زنانه شدن
	to provoke somebody until a row breaks out <idiom> U	کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
	multiprocessing system U	سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
	noncompatibility U	دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
	multiprocessor U	تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
	When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> U	برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
	mode U	حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
	modes U	حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
	modiste U	کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
	collision detection U	پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
	CSMA CD U	پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
	MMU U	مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
	companding U	دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
	wifely U	زنانه
	femininely U	زنانه
	gynaecic U	زنانه
	womanly U	زنانه
	unmanly U	زنانه
	gynecic U	زنانه
	womanish U	زنانه
	feminine U	زنانه
	mantua maker U	خیاط زنانه
	mantua maker U	زنانه دوز
	smock U	روپوش زنانه
	distaff side U	طرف زنانه
	hairdos U	ارایشگر زنانه
	smocks U	روپوش زنانه
	pillion U	زین زنانه
	tunc U	بلوز زنانه
	seamstresses U	خیاط زنانه
	seamstress U	خیاط زنانه
	dressmakers U	خیاط زنانه
	dressmaker U	خیاط زنانه
	shirtwaist U	بلوز زنانه
	feminization U	زنانه شدن
	sidesaddle U	زین زنانه
	sidesaddle U	بازین زنانه
	scanties U	شورت زنانه
	couturier U	خیاطخانه زنانه
	couturiers U	خیاطخانه زنانه
	scanties U	تنکه زنانه
	feminineness U	حالت زنانه
	headdresses U	روسری زنانه
	headdress U	روسری زنانه
	feminity U	حالت زنانه
	head-dresses U	روسری زنانه
	pelisse U	خرقه زنانه
	dress making U	زنانه دوزی
	couture U	خیاط زنانه
	petticoat U	زیرپوش زنانه
	bandeau U	نوارکلاه زنانه
	hen parties U	مهمانی زنانه
	cosmetology U	ارایش زنانه
	couturiere U	زنانه دوز
	dress goods U	قماشهای زنانه
	cymar U	زیرپیراهنی زنانه
	camisole U	زیرپوش زنانه
	mantle U	شنل زنانه
	mantles U	شنل زنانه
	side saddle U	زین زنانه
	hairdo U	ارایشگر زنانه
	cestus U	کمربند زنانه
	side-saddle U	زین زنانه
	petticoats U	زیرپوش زنانه
	unisex U	زنانه - مردانه
	hen party U	مهمانی زنانه
	women's apartments U	قسمت زنانه
	womanliness U	صفات زنانه
	womanlike U	مثل زن زنانه
	handbag U	کیف زنانه
	handbags U	کیف زنانه
	ladies' room U	مستراح زنانه
	riding habit U	جامه سواری زنانه
	powder room U	مستراح یا توالت زنانه
	old womanish or manly U	پیر زنانه ترسو
	gynaecological U	وابسته بناخوشیهای زنانه
	powder rooms U	مستراح یا توالت زنانه
	lingerie U	زیر پوش زنانه
	paletot U	بالاپوش گشادمردانه یا زنانه
	riding habits U	جامه سواری زنانه
	smock U	روپوش زنانه دوختن
	hen party U	مجلس رقص زنانه
	kirtle U	جامه بلند زنانه
	juliet U	کفش راحتی زنانه
	poplin U	پارچه زنانه پوپلین
	gynarcologist U	ویژه کاردرناخوشیهای زنانه
	mantilla U	یک جور روسری زنانه
	gown U	جامه بلند زنانه
	smocks U	روپوش زنانه دوختن
	gowns U	جامه بلند زنانه
	corset U	شکم بند زنانه
	corsets U	شکم بند زنانه
	wifely U	دارای نگاه زنانه
	gynaecology U	علم امراض زنانه
	muliebrity U	وفایف زنانه زنانگی
	robe U	جامه بلند زنانه
	gynaecologist U	متخصص امراض زنانه
	robes U	جامه بلند زنانه
	mother hubbard U	لباس گشاد زنانه
	footstall U	رکاب زین زنانه
	manteau U	لباس روپوش زنانه
	gynecology U	دانش امراض زنانه
	pedal pushers U	شلوار کوتاه زنانه
	corsages U	نیم تنه زنانه
	bustier U	پیراهن کوتاه زنانه
	petticoat U	زیر پیراهنی زنانه
	simar U	ردا یاشنل زنانه
	to make a curtsy U	سلام زنانه کردن
	jumpers U	استین کوتاه زنانه
	habit U	لباس سواری زنانه
	sunbonnet U	کلاه افتابی زنانه
	habits U	لباس سواری زنانه
	jumper U	استین کوتاه زنانه
	surcoat U	ژاکت زنانه قرن 61
	victorine U	خز گردن بلند زنانه
	corsage U	نیم تنه زنانه
	female U	زنانه جانور ماده
	eton crop U	موی کوتاه زنانه
	petticoats U	زیر پیراهنی زنانه
	chatelain U	کمربند زنجیری زنانه
	postillion U	نوعی کلاه زنانه
	barrette U	نوعی سنجاق سر زنانه
	basque U	دامن کوتاه زنانه
	postilion U	نوعی کلاه زنانه
	hen parties U	مجلس رقص زنانه
	capeline U	نوعی کلاه زنانه
	picture hat U	کلاه زنانه لبه پهن
	coiffure U	مردی که سلمانی زنانه باشد
	stocking U	جوراب زنانه ساقه بلند
	midi U	پیراهن زنانه با دامن متوسط
	mantelet U	نوعی شنل زنانه کوتاه
	milliner U	زنی که کلاه زنانه میدوزد
	maxi U	پیراهن زنانه دامن بلند
	milliners U	زنی که کلاه زنانه میدوزد
	stockings U	جوراب زنانه ساقه بلند
	to put up U	زنانه درست کردن جادادن
	corsetiere U	فروشنده شکم بند زنانه
	feminize U	دارای خصوصیات زنانه شدن
	coiffures U	مردی که سلمانی زنانه باشد
	gynecologist U	متخصص علم ناخوشیهای زنانه
	capuchin U	جامه باشلق دار زنانه
	voile U	پارچه نازک لباسی زنانه
	toque U	کلاه زنانه کوچک و بی لبه
	chemise U	لباس خواب یا زیر پیراهن زنانه
	tiepin U	سنجاق مدال وزینت الات زنانه
	tricolette U	پارچه ابریشم مصنوعی لباس زنانه
	improver U	لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
	curvacious U	دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
	curvaceous U	دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
	pantie girdle U	کرست بند جوراب دار زنانه
	prim buffa U	سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
	stomacher U	پیش دامنی قدیمی زنانه ومردانه
	bonnet U	نوعی کلاه بی لبه زنانه ومردانه
	paris doll U	مجسمه برای ازمایش جامه زنانه
	dress improver U	لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
	peplos U	یکجور روسری زنانه دریونان باستان
	bonnets U	نوعی کلاه بی لبه زنانه ومردانه
	gold digger U	زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
	surah U	نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
	ruching U	یقه باریک توری وحاشیه دار زنانه
	ruche U	یقه باریک توری وحاشیه دار زنانه
	placket U	ژوپن یا زیر پوش زنانه چاک دامن
	hen hussy U	مردیکه زیادبکارهای زنانه وخانگی دخالت میکند
	gipsy bonnet U	کلاه زنانه که اطراف ان برگههای پهن دارد
	to panel a dress U	جامه زنانه را با تیکهای ازرنگ دیگر اراستن
	french heel U	پاشنه کفش زنانه بلند وخمیده بجلو
	pull-backs U	چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
	pull back U	چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
	pull-back U	چیزیکه بوسیله ان دامن زنانه راعقب نگاه میدارند
	paramatta U	پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
	peplum U	نوعی ردا یانیم تنه زنانه دامن کوتاه
	parramatta U	پارچه سبک وزن پشم و ابریشم لباسی زنانه
	bloomer U	شلوار گشاد و زنانه ورزشی گیاه شکوفه کرده
	tulle U	پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
	bustier U	پیراهن زیر تنگ و کرست مانند زنانه که تا کمر میآید
	corset cover U	لباس زیر زنانه که روی کرست پوشیده میشود زیرپوش
	puffs U	دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
	puff U	دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
	puffing U	دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
	jobot U	توری یا چین چینی که برای ارایش درسینه بند زنانه میگذارند
	muslin U	یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
	malines U	تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
	souffle U	خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
	soufflTs U	خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
	souffles U	خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
	PRI U	پشتیبانی کنند
	he is well spoken of U	از او تعریف می کنند
	he warned them to obey U	اطاعت کنند
	they mingle their tears U	با هم گریه می کنند
	they make much noise U	زیاد شلوق می کنند
	they make much noise U	خیلی صدا می کنند
	daisy chain U	سومین را و... فراخوانی می کنند
	they dispute about nothing U	درسرهیچ نزاع می کنند
	compatible U	با هم درست کار می کنند
	the trumpets blows U	شیپورها صدا می کنند
	had it trans ted U	بدهید ترجمه کنند
	My feet hurt. U	پاهایم درد می کنند.