Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 147 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
star sapphire
U
یاقوت کبود درخشان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sapphire
U
یاقوت کبود
asteria
U
یاقوت کبود
beryl
U
یاقوت کبود
sapphires
U
یاقوت کبود
SOS
U
Sapphire On Silicon فرایند ساخت تراشههای مجتمع روی لایههای سیلیکان و یاقوت کبود
ruby
U
یاقوت
rose lipped
U
یاقوت لب
rubies
U
یاقوت
hyacinths
U
یاقوت
sapphire
U
یاقوت
hyacinth
U
یاقوت
sapphires
U
یاقوت
corundum
U
سنگ یاقوت
above rubies
U
بهتر از یاقوت
amethyst
U
یاقوت ارغوانی
amethysts
U
یاقوت ارغوانی
jacinth
U
یاقوت زعفرانی
rubies
U
یاقوت سرخ
rubicelle
U
یکجور یاقوت
ruby
U
یاقوت سرخ
topaz
U
یاقوت زرد
carbuncle
U
یاقوت اتشی
carbuncles
U
یاقوت اتشی
topazes
U
یاقوت زرد
spinel ruby
U
یاقوت سرخ
balas
U
یکنوع یاقوت سرخ
anthrax
U
نوعی سنگ یاقوت
carbuncled
U
مزین به یاقوت قرمز
chrysolite
U
یاقوت سبز الیوین
chrysoprase
U
یکجور یاقوت زرد
balas
U
یاقوت پوست پیازی
blue mud
U
گل کبود
navy blue
U
کبود
livid
U
کبود
light blue
U
کبود
bruises
U
کبود کردن
blue jay
U
زاغ کبود
sulphate of copper
U
کات کبود
sulphate of copper
U
زاج کبود
blue vitriol
U
کات کبود
bruising
U
کبود کردن
jay
U
زاغ کبود
bluestone
U
کات کبود
roman vitriol
U
زاج کبود
blue or copper vitriol
U
کات کبود
blue or copper vitriol
U
زاج کبود
roman vitriol
U
کات کبود
bruised
U
کبود کردن
bruise
U
کبود کردن
jays
U
زاغ کبود
aquamarines
U
کبود فام
sapphire
U
صفیر کبود
sapphire
U
رنگ کبود
cyanosis
U
رنج کبود
sapphires
U
صفیر کبود
sapphires
U
رنگ کبود
jaybird
U
زاغ کبود
gray
U
کبود سفید
the vault of heaven
U
گنبد کبود
black and blue
U
کبود و سیاه
aquamarine
U
کبود فام
ringtail
U
باز کبود ماده
livid
U
کبود شده کوفته
blueness
U
رنگ ابی یا کبود
sapphirine
U
ساخته شده ازیاقوت کبود
to bruise a part of the body
U
کبود شدن یک قسمت از بدن
[پزشکی]
He fell off his bike and bruised his knee.
U
او
[مرد]
از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته
[کبود]
شد.
glitzy
U
درخشان
glitziest
U
درخشان
glitzier
U
درخشان
shiner
U
درخشان
eyebright
U
درخشان
luminescent
U
درخشان
fulgent
U
درخشان
fulgid
U
درخشان
brilliancy
U
درخشان
lightsome
U
درخشان
luminiferous
U
درخشان
mirror finish
U
درخشان
prismatic
U
درخشان
refulgent
U
درخشان
florestant
U
درخشان در شب
brighter
U
درخشان
luminous
U
درخشان
gloss
U
درخشان
glittery
U
درخشان
shining
U
درخشان
brightest
U
درخشان
ablaze
درخشان
stellar
U
درخشان
bright
U
درخشان
glaring
U
درخشان
beamy
U
درخشان
meteoric
U
درخشان وزودگذر
brightest
U
درخشان تابان
luminously
U
بطور درخشان
shiny
U
افتابی درخشان
beaming
U
درخشان پرتودار
lumine
U
درخشان کردن
sparkler
U
گوهر درخشان
semigloss
U
نیمه درخشان
sparklers
U
گوهر درخشان
brilliant
U
الماس درخشان
brilliant
U
بسیار درخشان
brilliantly
U
بطور درخشان
luciferous
U
شب تاب درخشان
bright
U
درخشان تابان
illustrious
U
درخشان ممتاز
irradiated
U
درخشان کردن
irradiates
U
درخشان کردن
irradiate
U
درخشان کردن
starry
U
درخشان معروف
adamantine
U
سخت و درخشان
irradiating
U
درخشان کردن
glisteningly
U
بطور درخشان
bertha
U
درخشان روشن
brighter
U
درخشان تابان
phosphorescent
U
شب تاب درخشان
lucid
U
واضح درخشان
bright
U
درخشان بدون روکش
brighter
U
درخشان بدون روکش
brightest
U
درخشان بدون روکش
radiant
U
شعاع گستر درخشان
brilliancy
U
بازی درخشان شطرنج
giant star
U
ستاره بزرگ و درخشان
brightened
U
زرنگ کردن درخشان شدن
brightens
U
زرنگ کردن درخشان شدن
brighten
U
زرنگ کردن درخشان شدن
brightening
U
زرنگ کردن درخشان شدن
blazes
U
شعله درخشان یا اتش مشتعل
blazed
U
شعله درخشان یا اتش مشتعل
blaze
U
شعله درخشان یا اتش مشتعل
illuminates
U
درخشان ساختن زرنما کردن
illuminate
U
درخشان ساختن زرنما کردن
soiuthern cross
U
چهارستاره درخشان نیمکره جنوبی
illuminating
U
درخشان ساختن زرنما کردن
high beam
U
نقطه درخشان ونورانی جلووسایل نقلیه
glared
U
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glare
U
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
glares
U
انعکاس نور بسیار درخشان به ویژه روی صفحه نمایش VDU
flame tree
U
درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
burn in
U
علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
semilustrous
U
نیمه درخشان نیمه مجلل
blips
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blip
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
paper white monitor
U
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com