English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 99 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
insightful learning U یادگیری بینش افرین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sight U بینش
sights U بینش
intuitions U بینش
intuition U بینش
insights U بینش
insight U بینش
eyesight U بینش
ken U بینش
emotional insight U بینش هیجانی
seaman's eye U بینش ملوانی
percipience U بینش وادراک
insight therapy U بینش درمانی
seeing U بینش رویت
intelligence U فهم بینش
faculty of observation U بینش مشاهدات جوی
visionless U فاقد حس بینش ومال اندیشی
huzzah U افرین
hurrary U افرین
acclamation U افرین
huzza U افرین
bravo U افرین
well done U افرین
acclamable U شایان افرین
hurrah U مرحبا افرین
taste maker U سلیقه افرین
creator the world U جهان افرین
demiurge U جهان افرین
hurray U افرین مرحبا
accaimer U افرین کننده
world creating U جهان افرین
acclaims U افرین گفتن
acclaim U افرین گفتن
acclaimed U افرین گفتن
acclaiming U افرین گفتن
applaud U افرین گفتن
applauded U افرین گفتن
applauding U افرین گفتن
applauds U افرین گفتن
catastrophic U فاجعه افرین
cheers U فریادوهلهله افرین هورا
plaudit U صدای افرین تمجید
problem behavior U رفتار مشکل افرین
cheered U فریادوهلهله افرین هورا
cheer U فریادوهلهله افرین هورا
problem child U کودک مشکل افرین
salvoes of applause U فریادهای افرین ازچند سو
omnific U همه چیز افرین
demiurgeous U وابسته به جهان افرین یااهریمن
demiurgic U وابسته به جهان افرین یااهریمن
learning U یادگیری
one trial learning U یادگیری یک کوششی
mastery learning U یادگیری در حدتسلط
motor learning U یادگیری حرکتی
perceptual learning U یادگیری ادراکی
probability learning U یادگیری احتمالاتی
whole learning U یادگیری سرتاسری
verbal learning U یادگیری کلامی
serial learning U یادگیری زنجیرهای
social learning U یادگیری اجتماعی
vicarious learning U یادگیری مشاهدهای
transfer of learning U انتقال یادگیری
maze learning U یادگیری در ماز
massed learning U یادگیری بی وقفه
learning to learn U یادگیری اموزی
incentive learning U یادگیری با مشوق
rate of learning U سرعت یادگیری
heuristic learning U یادگیری ذهنی
global learning U یادگیری یکپارچه
discrimination learning U یادگیری افتراقی
avoidance learning U یادگیری اجتنابی
unlearning U یادگیری زدایی
learning U دانش یادگیری
subliminal learning U یادگیری زیراستانهای
incidental learning U یادگیری اتفاقی
latent learning U یادگیری نهفته
learning set U امایه یادگیری
learning curve U منحنی یادگیری
learning rate U سرعت یادگیری
learning theory U نظریه یادگیری
means end learning U یادگیری وسیله- هدف
computer based learning U یادگیری بر پایه کامپیوتر
mathematical learning theory U نظریه ریاضی یادگیری
statistical learning theory U نظریه اماری یادگیری
distributed learning U یادگیری فاصله دار
rote learning U یادگیری طوطی وار
trial and error learning U یادگیری از راه کوشش و خطا
cat U استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
advanced U بسیار پیچیده و مشکل برای یادگیری
how can I learn English U چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی
cats U استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
research U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researched U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researching U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
policy maker U سیاست ساز و سیاست افرین تعیین کننده خط مشی سیاسی
c U استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
neural network U سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
part learning U یادگیری بخش بخش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com