Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
herbal
U
گیاه نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
flora
U
کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
Other Matches
isomorph
U
جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
gametophyte
U
گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
ear
U
خوشه
[بخشی از ساقه گیاه غلاتی]
[گیاه شناسی]
rhubarb
U
گیاه ریواس
[از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
madder
U
گیاه روناس
[از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
halophyte
U
گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
wildling
U
گیاه وحشی گیاه خودرو
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
U
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
U
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libels
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
U
هجو نامه یا توهین نامه افترا
hemp
U
گیاه شاهدانه
[در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
written agreement
U
موافقت نامه پیمان نامه
affidavits
U
شهادت نامه قسم نامه
certificates
U
رضایت نامه شهادت نامه
credential
U
گواهی نامه اعتبار نامه
certificate
U
رضایت نامه شهادت نامه
to a. letter
U
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy
U
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
recredential
U
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
plant
U
گیاه
herbs
U
گیاه
herb
U
گیاه
vegetable
U
گیاه
plants
U
گیاه
lungwort
U
شش گیاه
herbage
U
گیاه
greenstuff
U
گیاه
vegetive
U
گیاه پرور
aromatic
U
گیاه خوشبو
cullion
U
گیاه ثعلب
club moss
U
گیاه کبریت
exogen
U
گیاه برون رو
cutting
U
قلمه گیاه
herbivorous
U
گیاه خواری
herbalists
U
گیاه شناس
castor oil plant
U
گیاه کرچک
herbicide
U
موادسمی ضد گیاه
turnsole
U
گیاه تورنسل
herbivore
U
گیاه خوار
crytogam
U
گیاه گمزاد
sweet rush
U
گور گیاه
decumbent
U
گیاه خزنده
sensitive plant
U
گیاه حساس
crucifer
U
گیاه چلیپایی
seed plant
U
بذر گیاه
cranesbill
U
گیاه شمعدانی
saxifrage
U
گیاه سنگروی
the stem of a plant
U
ساقه گیاه
herbicides
U
موادسمی ضد گیاه
waterweed
U
گیاه ابزی
xerophyte
U
گیاه خشک زی
facets
U
سطح گیاه
facet
U
سطح گیاه
herbaceous
U
گیاه مانند
Aborigine
گیاه بومی
ornamental
U
گیاه ارایشی
vegetative
U
گیاه پرور
sheaf
U
دسته گل یا گیاه
botany
U
گیاه شناسی
botanists
U
گیاه شناس
yearling
U
گیاه یک ساله
houseplant
U
گیاه خانگی
houseplants
U
گیاه خانگی
bidental
U
گیاه دوساله
azalea
U
گیاه ازالیه
plant
U
گیاه نهال
plants
U
گیاه نهال
air plant
U
گیاه هواخوریاهواروی
agaric
U
گیاه قارچی
epiphyte
U
گیاه هوازی
aerophyte
U
گیاه هوازی
acotyledon
U
گیاه بی لپه
phytophagous
U
گیاه خوار
herblike
U
گیاه مانند
lemon grass
U
گور گیاه
herbivora
U
گیاه خواران
herbist
U
گیاه فروش
herbiferous
U
گیاه اور
overgrown with plants
U
گیاه پوش
herbiferous
U
گیاه دار
herbescent
U
گیاه مانند
hydrophyte
U
گیاه ابزی
orchis
U
گیاه ثعلب
oceanophyte
U
گیاه دریایی
herbary
U
باغ گیاه
herbary
U
گیاه زار
hedysarum
U
گیاه ترنجبین
gymnosperm
U
گیاه بازدانه
nicotiana
U
گیاه توتون
legumen
U
گیاه خوردنی
plantlike
U
گیاه مانند
phytosphere
U
گیاه- سپهر
phytogenic
U
گیاه زاد
honey dew
U
شهد گیاه
phytosphere
U
گیاه- کره
to water something
U
آب دادن
[گیاه]
phanerogam
U
گیاه گلدار
herby
U
گیاه دار
undergrowth
U
زیر گیاه
phanerogam
U
گیاه تخمدار
fungus
U
گیاه قارچی
overgrown with plants
U
پوشیده از گیاه
phytology
U
گیاه شناسی
herborist
U
گیاه شناس
herborist
U
گیاه فروش
monocotyledon
U
گیاه تک لپه
groundling
U
گیاه زمینی
graft
U
پیوند گیاه
lithophyte
U
گیاه سنگ زی
podophyllum
U
مهر گیاه
milk weed
U
شیر گیاه
manragora
U
مردم گیاه
polycotylledon
U
گیاه چندلپه
manragora
U
مهر گیاه
fuzz ball
U
گیاه قارچی
mandrake
U
مهر گیاه
husbands
U
گیاه پرطاقت
forb
U
گیاه بوته
ratoon
U
جوانه گیاه
fig marigold
U
گیاه نیمروز
microphyte
U
گیاه خرد
flowerer
U
گیاه گل دهنده
ramie
U
الیاف گیاه
husband
U
گیاه پرطاقت
mandrake
U
مردم گیاه
mandragora
U
مهر گیاه
plant food
U
غذای گیاه
geophyte
U
گیاه خاکی
graft
U
گیاه پیوندی
mucilage
U
لزوجت گیاه
grafts
U
پیوند گیاه
grafted
U
گیاه پیوندی
hybrid
U
گیاه پیوندی
grafted
U
پیوند گیاه
herbalist
U
گیاه شناس
musk root
U
گیاه مشکین
grafts
U
گیاه پیوندی
botanist
U
گیاه شناس
green meat
U
گیاه خوراکی
mimosa
U
گیاه حساس
milk weed
U
گیاه پادزهر
irrigation requirement
U
احتیاجات ابی گیاه
legume
U
گیاه خوردنی بقولات
botanical
U
وابسته به گیاه شناسی
phytogeny
U
پیدایش و تکامل گیاه
phytogenic fossil
U
فسیل گیاه زاد
phytogenesis
U
پیدایش و تکامل گیاه
botany
U
کتاب گیاه شناسی
botanist
U
متخصص گیاه شناسی
tangerine
نارنگی
[گیاه شناسی]
botanists
U
متخصص گیاه شناسی
berberis
U
زرشک
[گیاه شناسی]
farinose
U
شبیه گرده گیاه
cryptogamy
U
حالت گیاه گمزاد
cryptogam
U
گیاه نهان زاد
glycophyte
U
گیاه نمک گریز
thallus
U
ساقه بدنه گیاه
cormophyte
U
گیاه ساقه دار
tropicopolitan
U
گیاه یا جانور گرمسیری
vert
U
گیاه سبز در جنگل
phytozoon
U
جانور گیاه نما
witchgrass
U
بید گیاه مرغ
mandarin orange
نارنگی
[گیاه شناسی]
tangelo
نارنگی
[گیاه شناسی]
pulvinus
U
بالشتک ساقه گیاه
farkleberry
U
گیاه قره قاط
endogen
U
گیاه درون روییده
rareripe
U
میوه یا گیاه زود رس
flagellum
U
گیاه بالارونده وپیچی
seed plant
U
گیاه تخم دار
sprit
U
نی گیاه بوریا مانند
star grass
U
هر نوع گیاه گل ستارهای
fly trap
U
گیاه حشره گیر
cycas
U
گیاه از خانواده سیکاس
foxtail lily
U
نوعی گیاه بادوام
glove orange
نارنگی
[گیاه شناسی]
xerophylus plant
U
گیاه خشک دوست
zoophyte
U
جانور گیاه سان
herborize
U
جستجوی گیاه کردن
phytotomy
U
برش و تشریح گیاه
humus
U
خاک گیاه دار
hybridize
U
گیاه پیوندی باراوردن
botanical terms
U
اصطلاحات گیاه شناسی
herborize
U
گیاه جمع کردن
herborization
U
جمع اوری گیاه
bilberries
U
میوهی این گیاه
bilberry
U
میوهی این گیاه
botanize
U
گیاه جمع کردن
houseplant
U
گیاه توی منزل
houseplants
U
گیاه توی منزل
hygrophyte
U
گیاه رطوبت گرای
herbicides
U
مواد ضد رویش گیاه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com