English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
globe like U گوی مانند دارای گلولههای ریز
globy U گوی مانند دارای گلولههای ریز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
settling rounds U گلولههای نشست دهنده توپ گلولههای مستقر کننده توپ
runcinate U دارای دندانههای اره مانند
asteriated U دارای اشعهء ستاره مانند
saw toothed U دارای دندانه اره مانند
crutched U دارای تکهای که مانند چلیپاباشد
sawtooth U دارای دندانه اره مانند
mammilary U دارای برامدگیهای پستان مانند
discifloral U دارای گلهای صفحه مانند
vulviform U دارای شکاف فرج مانند
xylocarpous U دارای میوه چوب مانند
gramineous U علف مانند دارای غلات
acids U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
bicornuate U دارای دوشاخ یا زوائد شاخ مانند
acid U سرکه مانند دارای خاصیت اسید
rhizomatous U دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
mooned U دارای نشان هلال ماه مانند
doughface U دارای صورتی مانند خمیر گوشت الود
high octane U دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
equivalent service rounds U گلولههای معادل گلوله جنگی
jato unit U موتورموشکی یدکی گلولههای توپخانه
stabilizing sleeve U پرده متعادل کننده گلولههای منور
gunrack U مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
grape shot U گلولههای بهم چسبیده چون خوشه انگورکه یکباردرتوپ گذارند
corposant U گلولههای روشنایی که گاهی درهوای طوفانی بردکلهای کشتی دیده م
scabbiest U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabby U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
scabbier U جرب دار دارای خالهای جرب مانند
thermate U نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
actinoid U دارای شعاع مانند شعاع
papillary U مانند برامدگی دارای برامدگی
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
baton rounds U گلولههای لاستیکی ضداغتشاش فشنگهای لاستیکی
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
anthoid U گل مانند
unapproachable U بی مانند
analogous U مانند
unparalleled U بی مانند
simulant U مانند
toughest U پی مانند
aquiform U اب مانند
unequalled U بی مانند
argillaceous U گل مانند
unique U بی مانند
uniquely U بی مانند
capillaceous U مانند نخ
arundinaceous U نی مانند
capitate U مانند سر
neared U مانند
lambdoid U مانند
argillaceous U رس مانند
pipelike U نی مانند
analog U مانند
incomparable U بی مانند
inimitable U بی مانند
after the example of U مانند
tougher U پی مانند
unprecedentedly U بی مانند
tough U پی مانند
inapproachable U بی مانند
vide U مانند
unequaled U بی مانند
plumose U پر مانند
and so on U و مانند ان
reedy U نی مانند
goatish U بز مانند
reediest U نی مانند
reedier U نی مانند
frothy U کف مانند
unprecedented U بی مانند
fulidal U اب مانند
tendinous U بی مانند
similiar U مانند
liplike U لب مانند
womanlike U زن مانند
without an e. U بی مانند
mammilliform U مانند
analogue U مانند
threadlike U نخ مانند
foggiest U مانند مه
nears U مانند
etcetera U و مانند ان
mammilary U مانند
near- U مانند
castellated U دژ مانند
blotchy U لک مانند
gypsiferous U گچ مانند
encephaloid U مخ مانند
string U نخ مانند
analogues U مانند
impish U جن مانند
foggy U مانند مه
filiform U نخ مانند
feathery U پر مانند
nearer U مانند
near U مانند
myrtle formed U اس مانند
as U مانند
icily U یخ مانند
floriform U گل مانند
plumelike U پر مانند
fluty U نی مانند
similar U مانند
penniform U پر مانند
foggier U مانند مه
etc U و مانند آن
nearest U مانند
thready U نخ مانند
nearing U مانند
crusty U پوسته مانند
negroid U زنگی مانند
platelike U بشقاب مانند
sacciform U کیسه مانند
pouchy U کیسه مانند
prurigmous U مانند خنش
pterygoid U بال مانند
puppyish U توله سگ مانند
nummary U سکه مانند
nephroid U گرده مانند
puriform U چرک مانند
pyramidic U اهرام مانند
nummular U سکه مانند
niveous U برف مانند
nunlike U راهبه مانند
phyline U برگ مانند
odontoid U مانند دندان
perispheric U گوی مانند
granitic U خارا مانند
ogr U غول مانند
earthy U خاک مانند
oldish U پیر مانند
ornithoid U مرغ مانند
peer to each other U مانند همدیگر
exemplars U مانند مثال
palpiform U شاخک مانند
painting and the like U نقاشی و مانند ان
owlish U جغد مانند
oculate U چشم مانند
piggish U خوک مانند
mulish U قاطر مانند
nymphish U حور مانند
porky U مانند خوک
porcelainlike U چینی مانند
nymphlike U حور مانند
ochraceous U مانند گل اخری
ochry U مانند گل پرش
pituitous U مخاط مانند
pisciform U ماهی مانند
pipelike U لوله مانند
pipelike U پیپ مانند
piny U کاج مانند
exemplar U مانند مثال
owlishly U جغد مانند
starlike U ستاره مانند
talcky U طلق مانند
talcose U طلق مانند
talcous U طلق مانند
tallowy U پیه مانند
fungoid U قارچ مانند
tartarous U درده مانند
testiculate U بیضه مانند
theomorphic U مانند خدا
downy U مانند پر ریز
vermiform U کرم مانند
swordlike U شمشیر مانند
stellate U ستاره مانند
stpular U نقطه مانند
stratiform U طبقه مانند
strawy U کاه مانند
styliform U نیزه مانند
suety U پیه مانند
sulphureous U گوگرد مانند
sulphury U مانند گوگرد
sunlike U مانند افتاب
thickety U بیشه مانند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com