English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flab U گوشت اضافی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
salami U گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
pomace U گوشت سیب گوشت میوه
club steak U قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
accesses U اضافی
accessed U اضافی
extension U اضافی
access U اضافی
extensions U اضافی
overtime U اضافی
surpluses U اضافی
relative U اضافی
supplementary U اضافی
accessing U اضافی
redundant U اضافی
supernumerary U اضافی
supplemantary U اضافی
overflow U اضافی
overflowed U اضافی
overflows U اضافی
accessional U اضافی
surplusage U اضافی
additional U اضافی
plus U اضافی
de trop U اضافی
excesses U اضافی
excess U اضافی
unduly U اضافی
paragogic U اضافی
floating U اضافی
surplus U اضافی
basting U گوشت
preserved meat U گوشت
pulpless U بی گوشت
flesh U گوشت
proud flesh U گوشت نو
granulation tissue U گوشت نو
meat U گوشت
meats U گوشت
brawn U گوشت
flesh and blood U گوشت
flesh-and-blood U گوشت
viand U گوشت
additional score U نمره اضافی
an a.chapter U یک باب اضافی
adscript U یادداشت اضافی
aditional service U سرویس اضافی
adduct U ترکیب اضافی
supplementary U اضافی مکمل
additional outlet آبگیر اضافی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
surplus value U ارزش اضافی
bonus U پرداخت اضافی
bonuses U پرداخت اضافی
boostes pump U پمپ اضافی
supplementary costs U هزینههای اضافی
surplus material U ماده اضافی
surplus production U تولید اضافی
beauty sleep U خواب اضافی
surplus stock U موجودی اضافی
auxiliary work U کارهای اضافی
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
overload U بار اضافی
additional charges U خرجهای اضافی
overcharges U هزینه اضافی
overcharged U هزینه اضافی
furthers U اضافی زائد
overcharge U هزینه اضافی
furthered U اضافی زائد
superimposed U اتش اضافی
surtax U مالیات اضافی
sudden-death U وقت اضافی
overcharging U هزینه اضافی
overloaded U بار اضافی
additional charges U اتهامات اضافی
overloads U بار اضافی
addition record U رکورد اضافی
surplus water U ابهای اضافی
further U اضافی زائد
furthering U اضافی زائد
the intercalary month U ماه اضافی
barrage U وقت اضافی
barrages U وقت اضافی
sudden death U وقت اضافی
surcharge U هزینه اضافی
incremental cost U هزینه اضافی
over U گذشته اضافی
over- U گذشته اضافی
overtime U ساعات اضافی
overtime U وقت اضافی
padding U متن اضافی
postiche U متن اضافی
poundage U هزینه اضافی
intercalary U اضافی افزوده
extra premium U پاداش اضافی
extra time U وقت اضافی
extra period U وقت اضافی
extra equipment U تجهیزات اضافی
overvoltage U ولتاژ اضافی
overestimation U براورد اضافی
overhand knot U گره اضافی
surcharge U مالیات اضافی
surcharge U نرخ اضافی
surcharges U هزینه اضافی
surcharges U نرخ اضافی
overhead costs U هزینههای اضافی
overirrigation U ابیاری اضافی
overpayment U پرداخت اضافی
extra duty U خدمت اضافی
surcharges U مالیات اضافی
days of grace U مهلت اضافی
shootoff U مسابقه اضافی
excess stock U مواد اضافی
excess reserves U ذخائر اضافی
excess profit U سود اضافی
excess supply U عرضه اضافی
excess pressure U فشار اضافی
excess load U بار اضافی
excess length U طول اضافی
regulating cell U پیل اضافی
slip sheet U صفحه اضافی
end cell U پیل اضافی
excess capacity U فرفیت اضافی
excess price U قیمت اضافی
spill water U ابهای اضافی
extra current U جریان اضافی
additional <adj.> U مکمل اضافی
extra cost U هزینه اضافی
sunk cost U هزینههای اضافی
redundant equation U معادله اضافی
emaciated U گوشت رفته
minces U گوشت قیمه
brisket U گوشت سینه
veal U گوشت گوساله
meatman U گوشت فروش
rib U گوشت دنده
blowfly U مگس گوشت
masher U گوشت کوب
consomme U اب گوشت تنگاب
mince U گوشت قیمه
dripping U چکیده گوشت
carneous U گوشت مانند
outgrowth U گوشت زیادی
carnification U گوشت سازی
meat fly U مگس گوشت
beefy U گوشت الو
diastasc U اب خوش گوشت
carnosity U گوشت زیاد
ham U گوشت ران
top round U گوشت کبابی
butchery business U گوشت فروشی
caruncle U گوشت پاره
murrain U گوشت مرده
lenten U بی گوشت لاغر
surloin U گوشت مازه
fuzz ball U گوشت زیادی
fruit pulp U گوشت میوه
spareribs U گوشت دنده
french chop U گوشت دنده
pulpous U گوشت دار
fleshmonger U گوشت فروش
lamb U گوشت بره
lambs U گوشت بره
the pulp of an apple U گوشت سیب
flesher U گوشت فروش
flesh hook U قلاب گوشت کش
pancreases U خوش گوشت
carrion U گوشت گندیده
flash hook U قلاب گوشت
collop U برش گوشت
gambrel U قلاب گوشت
meatier U گوشت دار
meatiest U گوشت دار
meaty U گوشت دار
leal meat U گوشت لخم
lappet U گوشت اویخته
killcalf U گوشت فروش
pemican U گوشت خشکانده
pancreas U خوش گوشت
pemmican U گوشت خشکانده
beef tea U جوهریاشیره گوشت
incarnant U گوشت نو اور
haslet U گوشت کبابی
green meat U گوشت کهنه
mangler U گوشت خرد کن
sarcophagous U گوشت خوار
leg U گوشت ران
chop U گوشت دنده
sirloin U گوشت راسته
luncheon meat U گوشت ساندویچی
beefed up U گوشت گاو
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com