Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
impost
U
گمرک ورودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
import duties
U
حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
Other Matches
custom's appraisor
U
مامور گمرک ارزیاب گمرک
to declare
[customs]
U
گمرک دادن
[گمرک]
queue
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
U
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
JK flip flop
U
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate
U
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash
U
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
drop down list box
U
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
hash
U
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
list
U
لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
input preamplifier
U
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
customs
U
گمرک
customs agent
U
واسطه گمرک
To get it through the custome.
U
از گمرک رد کردن
custom house
U
اداره گمرک
ware room
U
انبار گمرک
customable
U
گمرک بردار
customhouse
U
اداره گمرک
customs agent
U
کارگزار گمرک
customs appraisor
U
مامور گمرک
clearer
U
از گمرک دراوردن
clearest
U
از گمرک دراوردن
clears
U
از گمرک دراوردن
warehouse
U
انبار گمرک
free trader
U
بدون گمرک
levy duties
U
گمرک بستن
duty paid
U
گمرک پرداخته
duty paid
U
گمرک شده
dutiable
U
گمرک بردار
customs officer
U
مامور گمرک
customs house
U
اداره گمرک
customs clearance
U
ترخیص از گمرک
clear
U
از گمرک دراوردن
warehouses
U
انبار گمرک
inland duty
U
گمرک داخلی
customs
U
اداره گمرک
customs
U
دفتر گمرک
duty-free
U
معاف از گمرک
bonded store
U
انبار گمرک
bonded warehouse
U
انبار گمرک
custom assersor
U
مامور گمرک
custom house
U
گمرک خانه
dac
U
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
d/a converter
U
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
approach channel
U
کانال ورودی- نهر ورودی
input
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
inputted
U
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adder
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adder
U
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
custom assersor
U
گمرکچی ارزیاب گمرک
import duties
U
گمرک اجناس وارداتی
custom
U
حقوق گمرکی گمرک
the free list
U
صورت کالای بی گمرک
levy duties
U
گمرک بستن به جنسی
free list
U
صورت کالاهای بی گمرک
tidewaiter
U
مامور گمرک لب دریا
analog
U
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chain
U
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chains
U
فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
full
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest
U
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
bond
U
به انبار گمرک تحویل دادن
clearance inwards
U
اعلامیه ورود کشتی به گمرک
customs entry
U
افهار یا اعلام ورود به گمرک
bonded goods
U
کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
in bond
U
تحت کنترل اداره گمرک
clearance inwards
U
ورود کشتی به محوطه گمرک
anti-
U
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
I have nothing to declare.
چیزی برای گمرک دادن ندارم.
transire
U
اجازه گمرک جهت انتقال محموله
bonded goods
U
کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
Do you have nothing to declare?
U
آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
analogues
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue
U
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
out of bond
U
کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
dense index
U
اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
inputted
U
توان ورودی ورودی
input
U
توان ورودی ورودی
fullest
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full
U
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
input output processor
U
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
clearance in ward
U
گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
half
U
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
transire
U
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
clear
U
ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearest
U
ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearer
U
ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clears
U
ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
access
U
ورودی
input queue
U
صف ورودی
propylaeum
U
سر در ورودی
entrancing
U
ورودی
entrances
U
ورودی
entranced
U
ورودی
entrance
U
ورودی
gateway
U
ورودی
primary
U
ورودی
entrance door
U
ورودی
front door
[of house]
U
ورودی
entrance door
U
در ورودی
entrance
U
در ورودی
input
U
ورودی
entry door
U
در ورودی
front door
[of house]
U
در ورودی
intake
U
ورودی
inflow
U
ورودی
entry door
U
ورودی
inlets
U
ورودی
inlet
U
ورودی
intakes
U
ورودی
inputted
U
ورودی
control of access
ایین ورودی ها
columniation
U
رواق ورودی
doorway
U
درگاه ورودی
Gate
U
ورودی به باند
bill of entry
U
افهارنامه ورودی
lane
U
راه ورودی
entrance doors
U
در های ورودی
two input adder
U
افزایشگر با دو ورودی
two input subtractor
U
کاهشگر با دو ورودی
port
U
بندر ورودی
voice input
U
ورودی صوتی
driveways
U
راه ورودی
input
U
توان ورودی
entry doors
U
در های ورودی
gable-entry
U
راهروی ورودی
inputted
U
توان ورودی
doorway
U
درگاه ورودی
hallway
U
تالار ورودی
lanes
U
راه ورودی
inputted
U
وسیله ورودی
inputted
U
دادن ورودی
hallways
U
تالار ورودی
actual water income
U
اب ورودی موثر
admission port
U
سوپاپ ورودی
input
U
وسیله ورودی
approach wall
U
دیواره ورودی
approach transition
U
تبدیل ورودی
approach ramp
U
شیب ورودی
approach ramp
U
سربالائی ورودی
input
U
دادن ورودی
doorways
U
درگاه ورودی
input drift
U
رانش ورودی
input electrode
U
الکترود ورودی
input field
U
میدان ورودی
input frequency
U
فرکانس ورودی
input impedance
U
امپدانس ورودی
input information
U
اطلاعات ورودی
input job queue
U
صف برنامه ورودی
input level
U
سطح ورودی
input diode
U
دیود ورودی
input device
U
دستگاه ورودی
input data
U
داده ورودی
input capacitor
U
خازن ورودی
input card
U
کارت ورودی
input circuit
U
مدار ورودی
input control
U
کنترل ورودی
intake air
U
هوای ورودی
input coupling
U
پیوست ورودی
input current
U
جریان ورودی
input data
U
معطیات ورودی
input media
U
رسانه ورودی
input mode
U
حالت ورودی
input reactor
U
پیچک ورودی
input register
U
ثبات ورودی
input resistance
U
مقاومت ورودی
input signal
U
سیگنال ورودی
input socket
ساکت ورودی
input spectrum
U
طیف ورودی
input stage
U
طبقه ورودی
input terminal
U
ترمینال ورودی
input translator
U
مترجم ورودی
input unit
U
واحد ورودی
input work queue
U
صف کار ورودی
input mode
U
وضعیت ورودی
input noise
U
پارازیت ورودی
input output
U
ورودی خروجی
input parameter
U
پارامتر ورودی
input power
U
توان ورودی
input power
U
قدرت ورودی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com