English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
customs U گمرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
import duties U حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
custom's appraisor U مامور گمرک ارزیاب گمرک
to declare [customs] U گمرک دادن [گمرک]
duty paid U گمرک پرداخته
dutiable U گمرک بردار
customs officer U مامور گمرک
duty paid U گمرک شده
customs house U اداره گمرک
customs clearance U ترخیص از گمرک
customs appraisor U مامور گمرک
customs agent U کارگزار گمرک
free trader U بدون گمرک
impost U گمرک ورودی
To get it through the custome. U از گمرک رد کردن
ware room U انبار گمرک
levy duties U گمرک بستن
inland duty U گمرک داخلی
customs agent U واسطه گمرک
customhouse U اداره گمرک
duty-free U معاف از گمرک
customs U دفتر گمرک
clears U از گمرک دراوردن
clearest U از گمرک دراوردن
clear U از گمرک دراوردن
bonded store U انبار گمرک
customs U اداره گمرک
clearer U از گمرک دراوردن
custom house U اداره گمرک
warehouses U انبار گمرک
custom assersor U مامور گمرک
bonded warehouse U انبار گمرک
warehouse U انبار گمرک
custom house U گمرک خانه
customable U گمرک بردار
custom U حقوق گمرکی گمرک
the free list U صورت کالای بی گمرک
tidewaiter U مامور گمرک لب دریا
import duties U گمرک اجناس وارداتی
levy duties U گمرک بستن به جنسی
custom assersor U گمرکچی ارزیاب گمرک
free list U صورت کالاهای بی گمرک
bond U به انبار گمرک تحویل دادن
clearance inwards U اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance inwards U ورود کشتی به محوطه گمرک
customs entry U افهار یا اعلام ورود به گمرک
in bond U تحت کنترل اداره گمرک
bonded goods U کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
transire U اجازه گمرک جهت انتقال محموله
I have nothing to declare. چیزی برای گمرک دادن ندارم.
bonded goods U کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
Do you have nothing to declare? U آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
out of bond U کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
clearance in ward U گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
clearer U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clear U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clears U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
clearest U ترخیص کردن از گمرک تسویه کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com