Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
potshot
U
گلوله هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bombardment
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardments
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
Other Matches
miss
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends
U
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
missed
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trend
U
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sensing
U
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
misses
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot
U
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
fire ball
U
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues
U
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue
U
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet
U
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
ogive
U
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
dud
U
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof
U
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump
U
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
nuclear stalemate
U
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory
U
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
square base
U
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
side spray
U
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
ballistics of penetration
U
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
angle of arrival
U
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course
U
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
country cover diagram
U
دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
air defense action area
U
منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
chalk commander
U
فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk number
U
شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
air position
U
موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
gunshots
U
گلوله
shell proof
U
ضد گلوله
gunshot
U
گلوله
bullets
U
گلوله
fire ball
U
گلوله
pellet
U
گلوله
glomerule
U
گلوله رگ
cannon proof
U
ضد گلوله
ball
U
گلوله
projectile
U
گلوله
round
U
گلوله
roundest
U
گلوله
bullet
گلوله
rounds
U
گلوله ها
bullet-proof
U
ضد گلوله
globe
U
گلوله
clues
U
گلوله نخ
clue
U
گلوله نخ
globes
U
گلوله
cartridges
U
گلوله
line shot
U
گلوله در خط
shots
U
گلوله
shot
U
گلوله
cartridge
U
گلوله
burst center
U
مرکز گلوله
bulletproof
U
ضد یا مانع گلوله
blank catridge
U
گلوله سلام
cannon balls
U
گلوله توپ
beehives
U
گلوله ضد نفر
snow ball
U
گلوله برف
beehive
U
گلوله ضد نفر
line of impact
U
خط اصابت گلوله
can , not observe
U
گلوله ناپیدا
slug
U
گلوله بی شکل
slugged
U
گلوله بی شکل
plummet
U
گلوله سربی
cannonball
U
گلوله توپ
gun shot
U
گلوله توپ
cannon proof
U
ضد گلوله توپ
cannon ball
U
گلوله توپ
cannon shot
U
گلوله توپ
slugs
U
گلوله بی شکل
fragments
U
بسک گلوله
live round
U
گلوله جنگی
missile
U
گلوله موشک
missiles
U
گلوله موشک
number of rounds
U
تعداد گلوله ها
shrapnel
U
گلوله نارنجکی
incendiary
U
گلوله اتش زا
shrapnel
U
گلوله ضد نفر
shrapnel
U
گلوله افشان
ballistic trajectory
U
خط سیربالیستیکی گلوله
shrapnel
U
گلوله انفجاری
bombarding
U
گلوله باران
base fuze
U
ماسوره ته گلوله
ditto
U
گلوله در راه
base spray
U
بسکهای ته گلوله
loading tray
U
سینی پر کن گلوله
blank cartridge
U
فشنگ بی گلوله
ounce of lead
U
گلوله سربی
clew
U
گلوله نخ گره
shells
U
گلوله توپ
shelling
U
گلوله توپ
shell
U
گلوله توپ
bombardments
U
گلوله باران
bombardment
U
گلوله باران
buckshot
U
گلوله سربی
fixed shell
U
گلوله متصل
center of burst
U
مرکزاصابت گلوله
gas shell
U
گلوله دودانگیز
fragmenting
U
بسک گلوله
fragment
U
بسک گلوله
conglobate
U
گلوله شدن
clew
U
گلوله کردن
lost
U
گلوله ناپیدا
drill ammunition
U
گلوله مشقی
trajectory
U
خط سیر گلوله
trajectory
U
مسیر گلوله
trajectories
U
خط سیر گلوله
trajectories
U
مسیر گلوله
equivalent service rounds
U
گلوله معادل
gilding metal
U
روکش گلوله
globus hystericus
U
گلوله هیستریایی
cease loading
U
گلوله را پرنکنید
starshell
U
گلوله منور
bombards
U
گلوله باران
plumb
U
گلوله سربی
illumination round
U
گلوله منور
bombarded
U
گلوله باران
bombard
U
گلوله باران
plummets
U
گلوله سربی
plummeting
U
گلوله سربی
plummeted
U
گلوله سربی
illuminating shell
U
گلوله منور
cartouch
U
گلوله توپ
graupel
U
گلوله برف
cartouche
U
گلوله توپ
gun stone
U
گلوله توپ
shafts
U
خدنگ گلوله
shaft
U
خدنگ گلوله
snowballs
U
گلوله برف
gunshot wound
U
زخم گلوله
snowballed
U
گلوله برف
snowball
U
گلوله برف
canon ball
U
گلوله توپ
piercing shell
U
گلوله ثاقب
to round up
U
گلوله کردن
shell fragments
U
قطعات گلوله
impact
U
اصابت گلوله
deliveries
U
پرتاب گلوله
bullet-proof
U
پاد گلوله
lead
U
شاقول گلوله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com