English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
shoptald U گفتگو درباره وضع کسب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
to negotiate [about; on; for] something [with somebody] U گفتگو و معامله کردن [با کسی درباره چیزی]
Other Matches
to make a complaint [about] U شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
conversations U گفتگو
conversing U گفتگو
talks U گفتگو
parle U گفتگو
negotiation U گفتگو ها
chit-chat U گفتگو
negotiations U گفتگو
negotiations U گفتگو ها
chitchat U گفتگو
talked U گفتگو
talk U گفتگو
chit chat U گفتگو
dialog U گفتگو
colloquies U گفتگو
discussions U گفتگو
tractarian U گفتگو
negotiation U گفتگو
parlance U گفتگو
converse U گفتگو
discussion U گفتگو
conversed U گفتگو
conversation U گفتگو
colloquy U گفتگو
converses U گفتگو
indisputable U بی گفتگو
intertalk U گفتگو کردن
monology U گفتگو باخود
to make overtures U گفتگو اغازکردن
debatable U قابل گفتگو
negotiated U گفتگو کردن
negotiates U گفتگو کردن
speak U گفتگو کردن
speaks U گفتگو کردن
conferences U گفتگو مذاکره
conference U گفتگو مذاکره
negotiating U گفتگو کردن
interlocutress U طرف گفتگو
negotiate U گفتگو کردن
tractate U بحث گفتگو
dialogues U گفتگو صحبت
out of one's shell <idiom> U گفتگو دوستانه
debate U گفتگو کردن
discussions U گفتگو منافره
dialogue U گفتگو صحبت
discussion U گفتگو منافره
discuss U گفتگو کردن
to talk [to] U گفتگو کردن [با]
to toughen one's tone U در گفتگو سخت شدن
negotiatory U مبنی بر معامله یا گفتگو
soliloquize U باخود گفتگو کردن
upsetting conversation U گفتگو ناراحت کننده
mime U تقلید نمایش بدون گفتگو
mimed U تقلید نمایش بدون گفتگو
to have an i. with any one U باکسی دیدار و گفتگو کردن
mimes U تقلید نمایش بدون گفتگو
miming U تقلید نمایش بدون گفتگو
treater U مذاکره کننده طرف گفتگو
chime in <idiom> U ملحق شدن (آهنگ یا گفتگو)
palor U اطاق برای گفتگو خصوصی
lambency U ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
interlocutress U زنی که طرف گفتگو باشد
commune U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communing U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communes U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communed U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
locutory U تالاریا اطاق گفتگو در خانقاه راهبان
collogue U توط ئه چیدن محرمانه گفتگو کردن
to negotiate for something U گفتگو و معامله کردن برای چیزی
to off negotiations U اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن
soliloquies U گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquy U گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
to talk something over with somebody U با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
pediatrics or pae U شاخهای از علم طب که ازبهداشت و ناخوشیهای کودکان گفتگو میکند
photomagnetism U شاخهای از فیزیک که ازرابطه مقناطیس بروشنایی گفتگو میکند
aeromedicine U قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
counselled U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsels U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselling U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsel U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counseled U در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
in re U درباره
re- U درباره .....
touching U درباره
toward U درباره
quoad U درباره
on U درباره
re U درباره
re U درباره .....
about U درباره
re- U درباره
concerning U درباره
ideologies U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
to reflect [on] U فکرکردن [درباره]
respecting U درخصوص درباره
my sentiment toward him U عقیده من درباره او
of U در سوی درباره
towards U درباره مقارن
to nag [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
attend to U نظر دادن درباره
to gripe U نق نق زدن [درباره چیزی]
book review U مقاله درباره کتاب
gospels U بشارت درباره مسیح
gospel U بشارت درباره مسیح
to grouse [about somt.] U نق نق زدن [درباره چیزی]
to grouch U نق نق زدن [درباره چیزی]
to reflect [on] U تامل کردن [درباره]
traversabel U سخنرانی درباره مسافرت
I am hopeful about the future. U درباره آینده امیدوارهستم
price expectation U انتظارات درباره قیمت
monograph U رساله درباره یک موضوع
travelogues U سخنرانی درباره مسافرت
travelogue U سخنرانی درباره مسافرت
travelogs U سخنرانی درباره مسافرت
as respects ... U درباره ... [با توجه به اینکه... ]
all about U همه چیز درباره
monographs U رساله درباره یک موضوع
to think [of] U فکر کردن [درباره]
nomographer U نویسنده کتاب درباره
to moan U نق نق زدن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
to gripe U قر زدن [درباره چیزی]
to moan U قر زدن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
to grouch U قر زدن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] U قر زدن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
to nag [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] U قر زدن [درباره چیزی]
I am certain of it. U من درباره اش مطمئن هستم.
to crab [American E] [about something] U نق نق زدن [درباره چیزی]
To put something to the vote. U درباره چیزی رأی گرفتن
To investigate something. U درباره چیزی تحقیق کردن
symposia U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposium U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
to put something to the vote U درباره چیزی رای دادن
to obtaini. on anything U درباره چیزی اگاهی یافتن
to grouse [about somt.] U غرغر کردن [درباره چیزی]
render judgement on U حکم کردن درباره کسی
To comment on something ( someone ) . U درباره چیزی ( کسی ) نظردادن
I am not aware of that. <idiom> U درباره اش آگاه نیستم. [اصطلاح]
to sit U درباره موضوعی جلسه کردن
symposiums U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
to grouch U گله کردن [درباره چیزی]
to gripe U گله کردن [درباره چیزی]
to moan U گله کردن [درباره چیزی]
to nag [about something] U گله کردن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U گله کردن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] U گله کردن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] U گله کردن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] U ناله کردن [درباره چیزی]
to grouch U ناله کردن [درباره چیزی]
to gripe U ناله کردن [درباره چیزی]
to moan U ناله کردن [درباره چیزی]
to nag [about something] U ناله کردن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] U ناله کردن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] U گله کردن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U ناله کردن [درباره چیزی]
to grouch U غرغر کردن [درباره چیزی]
to gripe U غرغر کردن [درباره چیزی]
to moan U غرغر کردن [درباره چیزی]
to nag [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] U غرغر کردن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] U ناله کردن [درباره چیزی]
idyl U چکامه درباره زندگی روستایی
kailyard school U مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
leaders U درباره سایر رکوردهای فایل
in qviries r. to the accident پرسش هایی درباره آن رویداد
leader U درباره سایر رکوردهای فایل
parleys U مذاکره درباره صلح موقت
idyll U چکامه درباره زندگی روستایی
idylls U چکامه درباره زندگی روستایی
parleying U مذاکره درباره صلح موقت
parleyed U مذاکره درباره صلح موقت
parley U مذاکره درباره صلح موقت
global U همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار
vent for surplus theory of trade U نظریه تجارت "درباره استفاده از مازاد "
bespeak U قبلا درباره چیزی صحبت کردن
experts U شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
dopes U اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
She is very particular ( specific ) about her appearance . U درباره سرووضعش خیلی مقید است
dope U اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
seventh heaven <idiom> U شرح دادن درباره خوش بودنت
cycle U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycled U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
operational U اطلاعات درباره عملیات طبیعی سیستم
specification U ی درباره تواناییهای برنامه , مشخصات و روش ها
globally U همه اطلاعات درباره یک شکل یا کار
to think well of a person U درباره کسی خوش گمان بودن
expert U شخصی که درباره موضوعی بسیار می داند
to fancy oneself U عقیده خوب درباره خود داشتن
helps U نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
help U نمایش اطلاعات درباره یک برنامه یا تابع
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com