Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hygrology
U
گفتار در رطوبت هوا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
relative humidity
U
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
optimum moisture
U
رطوبت بهینه رطوبت مناسب
speech
U
گفتار
taciturn
U
کم گفتار
sermons
U
گفتار
word
U
گفتار
sermon
U
گفتار
speeches
U
گفتار
worded
U
گفتار
labiophobia
U
گفتار هراسی
organs of speech
U
اندامهای گفتار
part of speech
U
بخش گفتار
prolegomenon
U
پیش گفتار
areology
U
گفتار در بهرام
speech recogintion
U
تشخیص گفتار
apophthegm
U
گفتار لب و کوتاه
anthotaxy
U
گفتار در ارایش گل
claver
U
گفتار بیهوده
jargon
U
گفتار نامفهوم
speech therapy
U
گفتار درمانی
logopedics
U
گفتار درمانی
digital speech
U
گفتار دیجیتالی
front matter
U
پیش گفتار
haplology
U
هجااندازی در گفتار
hysterology
U
گفتار در زهدان
inarticulation
U
گفتار ناشمرده
articles
U
مقاله گفتار
inner speech
U
گفتار درونی
ventriloquism
U
گفتار بطنی
subvocal speech
U
گفتار ناملفوظ
forewords
U
پیش گفتار
foreword
U
پیش گفتار
saying
U
گفتار مشهور
sayings
U
گفتار مشهور
article
U
مقاله گفتار
therology
U
گفتار در پستانداران
uraniscolalia
U
گفتار پریشی کامی
prefaces
U
اغاز پیش گفتار
methodologies
U
گفتار در روش واسلوب
methodology
U
گفتار در روش واسلوب
gaffes
U
اشتباه در گفتار یاکردار
sarcology
U
گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
gaffe
U
اشتباه در گفتار یاکردار
prologues
U
مقدمه پیش گفتار
prologue
U
مقدمه پیش گفتار
prefaced
U
اغاز پیش گفتار
preface
U
اغاز پیش گفتار
pharyngology
U
گفتار در گلوگاه و ناخوشیهای ان
pedologia
U
گفتار بچه گانه
ovology
U
گفتار در پیدایش تخم
voice grade channel
U
کانال ارسال گفتار
acyrology
U
انشاء و گفتار غلط
barylalia
U
گفتار بیخ حلقی
barbaralalia
U
گفتار پریشی لهجهای
leprology
U
گفتار در برص یا پیسی
posology
U
گفتار در مقادیر داروها
prologize
U
پیش گفتار گفتن
prologuize
U
پیش گفتار گفتن
prefacing
U
اغاز پیش گفتار
articulation
U
تلفظ شمرده طرز گفتار
simile
[rhetorical figure of speech]
U
تشبیه
[استعاره ]
[گفتار لفظی]
Humidifier
U
رطوبت زن
moistness
U
رطوبت
moisteness
U
رطوبت
miosture
U
رطوبت
humidity of the atmosphere
U
رطوبت جو
dewiness
U
رطوبت
dampest
U
رطوبت
humidity
U
رطوبت
wetted
U
رطوبت
precipitation
U
در صد رطوبت
moisture
U
رطوبت
dampers
U
رطوبت
damp
U
رطوبت
wets
U
رطوبت
wet
U
رطوبت
dampness
U
رطوبت
wettest
U
رطوبت
precipitation
U
رطوبت
swan song
U
واپسین عمل یا اثر یا گفتار صدای قو
mind your p's and qs
U
در گفتار و کردار خود بهوش باشید
gravitas
U
موقع سنجی و خوش طبعی در گفتار
faux pas
U
اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
gaffe
U
اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
oratorio
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
embarrassing blunder
U
اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
embarrassing clanger
[British E]
U
اشتباه در گفتار یا کردار در جمعی از مردم
oratorios
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
hydrology
U
گفتار درچگونگی ابهای روی زمین
psychrometer
U
رطوبت سنج
relative humidity
U
رطوبت نسبی
precipitation
U
میزان رطوبت
permeable
U
رطوبت پذیر
desicant
U
رطوبت گیر
mustiness
U
بوی رطوبت
hygrosensitive
U
حساس به رطوبت
air humidity
U
رطوبت هوا
water proof
U
رطوبت ناپذیر
the vitreoud humour
U
رطوبت زجاجیه
synovia
U
رطوبت مفصلی
surface moisture
U
رطوبت سطحی
water content
U
درصد رطوبت
specific humidity
U
رطوبت ویژه
soil moisture
U
رطوبت خاک
sebaceous humour
U
رطوبت شحمی
impermeable
U
رطوبت ناپذیر
moisture determination
U
تعیین رطوبت
moisture content
U
مقدار رطوبت
hygroscope
U
رطوبت نما
free moisture
U
رطوبت ازاد
free moisture
U
رطوبت سطحی
hygrometry
U
رطوبت سنجی
humidity
U
میزان رطوبت
hygrometer
U
رطوبت سنج
humidity
U
غلظت رطوبت
humidification
U
رطوبت افزایی
hydrometer
U
رطوبت سنج
air dry
U
بدون رطوبت
humidity
U
چگالی رطوبت
dehumidify
U
رطوبت گرفتن
dehumidification
U
رطوبت زدایی
capillary
U
رطوبت موئینهای
absolute humidity
U
رطوبت مطلق
air moisture
U
رطوبت هوا
mesic
U
نیازمند به رطوبت
capillaries
U
رطوبت موئینهای
wettish
U
رطوبت دار خیس
absolute humidity of gas
U
رطوبت مطلق گاز
aqueous corrosion
U
پوسیدگی در اثر رطوبت
equilibrium moisture content
U
درصد رطوبت متعادل
groundsheets
U
فرش رطوبت ناپذیر
groundsheet
U
فرش رطوبت ناپذیر
hyalitis
U
اماس رطوبت شیشهای
hyalitis
U
ورم رطوبت زجاجی
hygrophyte
U
گیاه رطوبت گرای
hygroscopic moisture
U
رطوبت موجود در هوا
to fog off
U
دراثر رطوبت پوسیدن
dampening
U
رطوبت پیدا کردن
dampened
U
رطوبت پیدا کردن
dampen
U
رطوبت پیدا کردن
dampens
U
رطوبت پیدا کردن
silica gel
U
ماده جاذب رطوبت
isoperimetry
U
گفتار در شکل هایی که محیط هاشان برابر است
permeability
U
قابلیت عبور دادن رطوبت
humectant
U
مادهای که رطوبت را بخودجذب میکند
optimum moisture content
U
درصد رطوبت مناسب خاک
moisture content
U
درصد رطوبت موجود در خاک
permeable
U
قابل عبور دادن رطوبت
unavailable water
U
رطوبت غیر قابل استفاده
intravitreous
U
واقع در درون رطوبت شیشهای
worid
U
کلمه لغت لفظ الفاظ واژه سخن گفتار حرف
deformation due to moisture and tempratu
U
تغییر شکل ناشی از رطوبت وحرارت
hygrometer
U
الات وادوات سنجش رطوبت هوا
ret
U
در معرض رطوبت قرار دادن خیس کردن
cold wet clothing
U
لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
isagogics
U
گفتار در تاریخ ادبی کتاب مقدس و شرح گرداوری یاالهام شدن موادان
damp land pit curing
U
نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
mags
U
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
mag
U
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست
humidistat
U
اسبابی برای تنظیم ونگاهداری درجه رطوبت درحد معینی
hygrograph
U
دستگاه خود کاری برای اندازه گیری رطوبت جوی
hibernicism
U
ضرب المثل یا گفتار ایرلندی ملیت ایرلندی
ethnogeny
U
گفتار در پیدایش نژادها مبحث مبادی نژادها
rainout
U
ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
immersion proof
U
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
psychrometer
U
دستگاه بخار سنج هوا رطوبت سنج
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
controlled environment
U
محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
hydrotropism
U
اب گرایی یا هیدروتربیسم رطوبت گرایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com