English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 89 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
moving screen U گشتی ممانعتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
preemptive attack U تک ممانعتی تک پیشگیری کننده از شروع تک دشمن تک ممانعتی
waiting position U ایستگاه انتظار قایقهای گشتی سریع السیر حالت انتظار یااماده باش قایقهای گشتی
combat air patrol U هواپیمای گشتی رزمی گشتی رزمی هوایی
spoiling attack U تک ممانعتی
prohibitive tariff U تعرفه ممانعتی
moving screen U پوشش ممانعتی
denial operations U عملیات ممانعتی
denial U ممانعت ازدشمن عملیات ممانعتی
denials U ممانعت ازدشمن عملیات ممانعتی
denial operations U عملیات ممانعتی در مقابل نفوذدشمن
interdict U ممانعت کردن اجرای عملیات ممانعتی
interdiction U ممانعت کردن عملیات یا اتش ممانعتی
flad suppression U تیر ممانعتی روی جنگ افزارهای پدافند هوایی
feedback U گشتی
patrols U گشتی
patrolman U گشتی
patrolling U گشتی
patrolled U گشتی
patrol U گشتی
out guard U گشتی
patrolmen U گشتی
confusion U گم گشتی
combat patrol U گشتی رزمی
end around U دور گشتی
coastal patrol U گشتی ساحلی
contact patrol U گشتی اخذتماس
combat air patrol U گشتی هوایی
fighting patrol U گشتی رزمی
contact patrol U گشتی تماس
fanal U چراغ گشتی
inshorepatrol U گشتی ساحلی
patrol cars U اتومبیل گشتی
patrol U قسمت گشتی
service craft U قایق گشتی
roundsman U افسرپلیس گشتی
reconnaissance patrol U گشتی شناسایی
out guard U گشتی صحرایی
patrol car U اتومبیل گشتی
inshorepatrol U گشتی مرزساحلی
standing patrol U گشتی ثابت
runner U گردنده گشتی
patrolling U قسمت گشتی
patrolled U قسمت گشتی
patrol boats U ناوچه گشتی
patrol boat U ناوچه گشتی
patrolmen U پلیس گشتی
patrolman U پلیس گشتی
vessels U ناو گشتی
vessel U ناو گشتی
runners U گردنده گشتی
patrols U قسمت گشتی
flatfoot U پلیس گشتی
beach patrol U گشتی ساحلی
air guard U گشتی هوایی
barrier patrol U گشتی مامور موانع
black Maria U اتومبیل گشتی پلیس
barrier patrol U ناو گشتی سد کننده
black Marias U اتومبیل گشتی پلیس
screwdriver U پیچ گشتی [ابزار]
barrier combat air patrol U گشتی مرزی هوایی
turnscrew U پیچ گشتی [ابزار]
fire patrol U گشتی اتش نشان
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
scout helicopter U هلی کوپتر شناسایی یا گشتی
end around carry U رقم نقلی دور گشتی
night cap U گشتی رزمی هوایی شبانه
end around borrow U رقم قرضی دور گشتی
barrier combat air patrol U گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
lightening bug ship U هلی کوپتر روشن کننده گشتی
milk walk U گشتی که شیر فروش میزند گشت
zippers U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
zipper U گشتی رزمی هوایی 42 ساعته در منطقه هدف
locap U گشتی رزمی هوایی مخصوص ارتفاع پست
air raid reporting control ship U گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
target cap U گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
barrage jamming U تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
igo U علامت من پست گشتی خود راترک می کنم در درگیری هوایی
closure minefield U میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
resumes U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
picket U ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picketed U ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
pickets U ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
shore patrol U انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com