Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
yearbook
U
گزارشات سالانه
yearbooks
U
گزارشات سالانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
classic
U
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classics
U
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
feeder report
U
گزارشات تکمیلی
feeder report
U
گزارشات بعدی
predictive reports
U
گزارشات پیش گویانه
briefing
U
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
briefings
U
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
annual
U
سالانه
per annum
U
سالانه
yearly
U
سالانه
annuals
U
سالانه
anuual discharge
U
بده سالانه
annual increase
U
افزایش سالانه
annual leave
U
مرخصی سالانه
annual patent fee
U
حق الامتیاز سالانه
annual preciptation
U
ریزش سالانه
annual rainfall
U
بارش سالانه
annual report
U
گزارش سالانه
annual storage
U
مخزن سالانه
yearly profit
U
سود سالانه
tax year
مالیات سالانه
annual increase
U
رشد سالانه
annual income
U
درامد سالانه
annuities
U
مقرری سالانه
annuity
U
پرداختهای سالانه
annual wage
U
دستمزد سالانه
annual earnings
U
عواید سالانه
annual earnings
U
درامد سالانه
annual budget
U
بودجه سالانه
annual accumulation of sediment
U
ته نشست سالانه
report program generator
U
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
interest rate per annum
U
نرخ بهره سالانه
AGM
U
مجمع عمومی سالانه
AGMs
U
مجمع عمومی سالانه
fixture
U
برنامه سنتی سالانه
annual general meeting
U
مجمع عمومی سالانه
annual financial statement
U
گزارش مالی سالانه
annual rate of growth
U
نرخ رشد سالانه
annuity
U
مستمری سالانه مقرری مستمر
annuitant
U
دریافت دارنده مقرری سالانه
annual efficiency index
U
شاخص کارایی سالانه خدمتی
Bang went our annul holidays.
U
تعطیلات سالانه ماهم مالیده (ملغی شد)
derbies
U
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derby
U
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
arrendare
U
اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
tourist trophy
U
مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
periodicals
U
مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
master tournament
U
مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
west coast computer faire
U
یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
arrentation
U
پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com