Perdic | گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	slab U	گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
	slabs U	گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	byte U	گروهی از بیتها یا ارقام باینری
	bytes U	گروهی از بیتها یا ارقام باینری
	packs U	ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
	pack U	ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
	binary coded decimal U	سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
	authoritarainism U	نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
	pack U	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
	packs U	گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
	DSW U	WORD STATUS DEVICE
	macbinary U	مک باینری
	wp U	Processing Word پردازش کلمه
	the inherent U	text or word a of indirectsense and مفهوم
	psw U	Word Status Program کلمه وضعیت برنامه
	WordPad U	امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
	redundant code U	یک مقدار دهدهی کدشده به باینری با یک بیت اضافی تست
	exponents U	کلمهای که حاوی علامت و توان یک عدد باینری است
	exponent U	کلمهای که حاوی علامت و توان یک عدد باینری است
	shank U	ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
	beach group U	گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
	commodity groups U	گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
	beach party U	گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
	wordperfect U	برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود
	voters U	عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
	voter U	عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
	ebcdic U	کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
	numerics U	ارقام
	data U	ارقام
	statistics U	ارقام
	civil reserve air fleet U	گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
	task component U	بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
	framing U	یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
	Roman numerals U	ارقام رومی
	raw data U	ارقام خام
	aggregates U	ارقام کلی
	aggregate U	ارقام کلی
	figures shift U	مبدله ارقام
	check digits U	ارقام تست
	sales figure U	ارقام فروش
	the above figures U	ارقام بالا
	clean up party U	گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
	digit U	محل ارقام در عدد
	precision U	تعداد ارقام یک عدد
	decimal digit U	ارقام دستگاه دهدهی
	equivalent binary digits U	ارقام دودویی هم ارز
	equivalent binary digits U	ارقام دودویی معادل
	significant digits U	ارقام معنی دار
	manipulation U	ارقام راجابجا کردن
	sequences U	مجموعهای از ارقام دودویی
	digits U	محل ارقام در عدد
	sequence U	مجموعهای از ارقام دودویی
	digit span test U	ازمون فراخنای ارقام
	documented plan figures U	ارقام مستند برنامه
	items U	تعداد حروف و ارقام در داده
	item U	تعداد حروف و ارقام در داده
	notations U	نمایش داده پایه با ارقام 0 و 1
	notation U	نمایش داده پایه با ارقام 0 و 1
	task force U	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
	task forces U	گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
	countervailing power U	قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
	stat [on something] U	ارقام [مربوط به چیزی] [اصطلاح روزمره]
	tick U	نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
	natural U	نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
	naturals U	نمایش ارقام دهدهی به صورت الگوبیتی
	ticked U	نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
	check book U	کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده
	ticks U	نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
	kaldor criterion U	ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
	normalization U	تابع نرمالساز عدد اعشاری که ارقام زیادی
	notations U	سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
	notation U	سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
	landing group U	گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
	amphibious task group U	گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
	exiguity U	کوچکی
	smallness U	کوچکی
	littleness U	کوچکی
	tininess U	کوچکی
	pettiness U	کوچکی
	erasing U	قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
	erase U	قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
	erases U	قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
	erased U	قرار دادن تمام ارقام در فضای ذخیره سازی به صفر
	bcd U	نمایش ارقام دهدهی به صورت الگویی از چهار رقم دودویی
	check sum U	جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
	emigration U	درون کوچکی
	stable U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	stables U	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
	horde U	گروه بیشمار گروه
	hordes U	گروه بیشمار گروه
	texts U	فایل ذخیره شده روی کامپیوتر حاوی متن و نه ارقام یا داده
	file U	به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
	filed U	به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
	scalogram U	نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
	text U	فایل ذخیره شده روی کامپیوتر حاوی متن و نه ارقام یا داده
	scallywag U	نمایش وارائه ارقام واشکال از صور ساده بصور مشکل تدریجی
	overlaying U	بخش کوچکی از برنامه
	microcephalia U	سر کوچکی جمجمه کوچک
	epsilon U	مقدار کوچکی از هر چیز
	detailing U	بخش کوچکی از یک شرح
	detail U	بخش کوچکی از یک شرح
	overlay U	بخش کوچکی از برنامه
	(not a) ghost of a chance <idiom> U	حتی یک شانس کوچکی
	overlays U	بخش کوچکی از برنامه
	parcels U	دسته قطعه کوچکی از زمین
	landaulet n U	گردونه کوچکی که پوششی دارد
	card U	قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
	parcel U	دسته قطعه کوچکی از زمین
	puniness U	تازه کاری جوانی کوچکی
	dolly U	چرخ کوچکی شبیه قرقره
	dollies U	چرخ کوچکی شبیه قرقره
	lobular U	شبیه قطعه کوچکی از چیزی
	he has a small p in shimran U	او ملک کوچکی درشمیران دارد
	cards U	قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
	personal U	ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند.
	kit or kit violon U	ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند
	vestries U	نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
	vestry U	نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
	doodad U	مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
	centriole U	ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
	flocculus U	دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
	locket U	قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
	lockets U	قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
	doodads U	مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
	coppice wood U	بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
	leprechaun U	جن کوچکی که هرکس انراگرفتارمیساخت گنجهای نهفته راپیدامیکرد
	salami technique U	سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
	copsewood U	بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
	racket ball U	گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
	partial carry U	فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم
	battery of tests U	گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
	water level U	سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
	holm U	جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
	superscript U	ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
	vacuole U	گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
	ligule U	زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
	fescue U	چوب کوچکی که بوسیله ان اموزگار چیزی را به شاگردنشان میدهد
	undergrowth U	بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
	hypodermic syringe U	کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
	altar-niche U	[تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
	bronchial tubes U	برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
	credit union U	موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
	gablet U	[سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند] [معماری]
	triplex U	سه قسمتی
	partite U	قسمتی
	portion U	قسمتی
	portions U	قسمتی
	triploidy U	سه قسمتی
	junction U	جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
	pin U	میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
	lanternpinion U	چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
	clipboards U	تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
	junctions U	جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
	kilderkin U	چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
	pinned U	میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
	vanity boxŠcaseŠor bag U	قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
	swagger cane U	عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
	pinning U	میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
	clipboard U	تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
	estuary U	دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
	estuaries U	دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
	rockoon U	پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
	esprit de corps U	روحیه قسمتی
	haxamerous U	شش بخشی شش قسمتی
	tripartition U	سه قسمتی کردن
	pate U	سر یا قسمتی از سرانسان
	triploid U	سه قسمتی سه بخشی
	esprit U	حمیت قسمتی
	esprit de corps U	حمیت قسمتی
	spirit de corps U	حمیت قسمتی
	spirit de corps U	روحیه قسمتی
	spirit U	حمیت قسمتی
	sectors U	قسمتی ازجبهه
	leg U	قسمتی از مسابقه
	plank U	قسمتی ازبرنامه
	flat U	قسمتی از یک عمارت
	another guess U	قسمتی دیگر
	sector U	قسمتی ازجبهه
	spiriting U	حمیت قسمتی
	split second U	قسمتی از ثانیه
	partial U	بخشی قسمتی
	legs U	قسمتی از مسابقه
	flattest U	قسمتی از یک عمارت
	double cloister U	راهرو دو قسمتی
	fixed point notation = U	نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
	arrow pointer U	پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
	sachets U	بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
	epicanthus U	لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
	sachet U	بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
	vaude U	نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
	handcar U	چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
	mask U	الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
	masks U	الگوی ارقام دودویی برای انتخاب بیتهای مختلف از کلمه دودویی
	truncates U	انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
	truncate U	انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
	truncated U	انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
	truncating U	انتساب مقدار تقریبی به یک عدد با کاهش آن به یک عدد ارقام مشخص
	crease U	قسمتی از زمین کریکت
	wing U	قسمتی از یک بخش یا ناحیه
	striking out pleading U	حذف قسمتی از مدافعات
	winging U	قسمتی از یک بخش یا ناحیه
	creasing U	قسمتی از زمین کریکت