English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
death squad U گروه کشتار
death squads U گروه کشتار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
massacre U کشتار
planter U کشتار
murdered U کشتار
massacred U کشتار
massacres U کشتار
massacring U کشتار
planters U کشتار
murder U کشتار
mort U کشتار
mactation U کشتار
slaughters U کشتار
murders U کشتار
slaughtered U کشتار
slaughter U کشتار
carnage U کشتار
murdering U کشتار
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
slaughter U کشتار فجیع
slaughter U کشتار کردن
slaughtered U کشتار فجیع
holocaust U کشتار همگانی
holocausts U کشتار همگانی
slaughters U کشتار فجیع
slaughtered U کشتار کردن
shambled U کشتار کردن
internecine U کشتار یکدیگر
massacrer U کشتار کننده
slaughterer U کشتار کننده
slaughters U کشتار کردن
shamble U کشتار کردن
shambles U قتلگاه صحنه کشتار
internecine U کشتار متقابل قاتل
genocide U کشتار دسته جمعی
overkill U کشتار چند برابر
To shed blood. Bloodshed. U خون ریختن ( کشتار )
They didnt slaughter any animals yesterday . U دیروز کشتار نکردند
slaughterous U مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes U گروه بیشمار گروه
horde U گروه بیشمار گروه
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
massing U گروه
clusters U گروه
cluster bombs U گروه
team U گروه
teams U گروه
concourses U گروه
cluster bomb U گروه
cluster U گروه
masses U گروه
herding U گروه
herded U گروه
cliques U گروه
clique U گروه
ensigns U گروه
ensign U گروه
batches U گروه
herd U گروه
herds U گروه
shoal U گروه
mass U گروه
folks U گروه
folk U گروه
multitude U گروه
multitudes U گروه
shoals U گروه
batch U گروه
host U گروه
hosted U گروه
bunch U گروه
bunched U گروه
bunches U گروه
bunching U گروه
swarm U گروه
swarmed U گروه
swarms U گروه
gangs U گروه
parcels U گروه
covey U گروه
assembly U گروه
g , series U گروه ژ
frying U گروه
fry U گروه
fries U گروه
gang U گروه
squad U گروه
flocking U گروه
flocked U گروه
flock U گروه
many U گروه
platoons U گروه
concourse U گروه
platoon U گروه
hosting U گروه
flocks U گروه
throng U گروه
squads U گروه
congregation U گروه
congregations U گروه
attack group U گروه تک
throngs U گروه
thronging U گروه
thronged U گروه
parcel U گروه
set U گروه
cohort U گروه
cohorts U گروه
crowd U گروه
group U گروه
crowds U گروه
school U گروه
sets U گروه
schools U گروه
ring U گروه
setting up U گروه
corps U گروه
hosts U گروه
t group U گروه T
company U گروه
troop U گروه
trooped U گروه
trooping U گروه
special interest group U گروه
party U گروه
companies U گروه
lot U گروه
groups U گروه
bevy U گروه
budget comittee U گروه بودجه
bridged group U گروه پل شده
adverbial group U گروه قیدی
search party U گروه پیگرد
bridging group U گروه پل شده
shop steward U رئیس گروه
shop stewards U رئیس گروه
cable party U گروه لنگر
camp color party U گروه پرچم
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
captain of the forecastle U سر گروه لنگر
carbonyl group U گروه کربونیل
search parties U گروه پیگرد
flying squad U گروه تندواکنش
flying squad U گروه تندکنش
control group U گروه گواه
flying squads U گروه ضربت
flying squads U گروه تندواکنش
commutative group U گروه جابجاپذیر
commonwealth of letters U گروه نویسندگاه
flying squads U گروه تندکنش
subgroups U خرده گروه
coacting group U گروه همکار
closed group U گروه بسته
class of suplies U گروه کالاها
contact party U گروه تماس
paratroops U گروه چترباز
chevroner U فرمانده گروه
center U گروه مرکزی
command group U گروه فرماندهی
boatswain's party U گروه ملوان
subgroups U زیر گروه
advance point U گروه نوک
air group U گروه هوایی
alkyl group U گروه الکیل
alkyl group U گروه الکیلی
amino group U گروه امینی
armor group U گروه زرهی
advance party U گروه پیشرو
acidic group U گروه اسیدی
abelian group U گروه ابلی
acid group U گروه اسید
acid group U گروه اسیدی
acidic group U گروه اسید
army group U گروه ارتش
work team U گروه کار
mass squad U گروه توده
billeting party U گروه یورتچی
billeting party U گروه پیشرو
biotype U زیست گروه
bit stream U گروه بیتی
battle group U گروه نبرد
crisis team U گروه ضد بحران
artillery group U گروه توپخانه
GEAM U گروه معماری
attack group U گروه تک به ساحل
choir U گروه خوانندگان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com