English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
farrier U گروهبان اصطبل
farriers U گروهبان اصطبل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mess sergeant U گروهبان اشپزخانه گروهبان غذا
mewed U اصطبل
mew U اصطبل
mewing U اصطبل
ostler U مهتر اصطبل
stabler U اصطبل دار
equerry U اصطبل بزرگ
stable-boys U کارگر اصطبل
equerries U اصطبل بزرگ
stable-boy U کارگر اصطبل
equerry U اصطبل سلطنتی میراخور
stable U اصطبل در طویله بستن
stables U اصطبل در طویله بستن
equerries U اصطبل سلطنتی میراخور
sergeant U گروهبان
serjeant U گروهبان
sarge U گروهبان
gunnery sergeant U گروهبان دو
sergeants U گروهبان
sergeant first class U گروهبان دوم
sergeant of the guard U گروهبان پاسدار
sergeant of the guard U گروهبان نگهبان
staff sergeant U گروهبان دوم
supply sergeant U گروهبان اماد
Sgt U مخفف گروهبان
first sergeant U گروهبان یکم
platoon sergeant U گروهبان دسته
platoon sergeant U گروهبان دوم
sergeant major U گروهبان یکم
top sergeant U گروهبان یکم
sergeant majors U گروهبان یکم
relief commander U گروهبان پاسدار یا پاسبخش
livery stable U اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
drill sergeant U گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com