English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nail knot U گره بین نخ فرعی و اصلی ماهیگیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
leaders U قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
leader U قطعه ریسمان بین نخ اصلی و قلاب ماهیگیری
maintenance U بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
compound complex U دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
emerging traffic U جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic U ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
original and derivative estate U مال اصلی و مال فرعی
secondary landing U منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
subspecies U قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass U بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass U گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype U بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
minor border U حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stbtitle U عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
sublease U اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
fishing U ماهیگیری
angling U ماهیگیری
fishing U ماهیگیری حق ماهیگیری
angle U ماهیگیری
angles U ماهیگیری
handline U ماهیگیری با نخ
piscary U حق ماهیگیری
reels U قرقره ماهیگیری
chums U طعمه ماهیگیری
reeling U قرقره ماهیگیری
reel U قرقره ماهیگیری
fouls U نخ ماهیگیری اشفته
reeled U قرقره ماهیگیری
trawlers U کرجی ماهیگیری
angle U قلاب ماهیگیری
casting rod U چوب ماهیگیری
fishing rod U چوب ماهیگیری
fisheries U محل ماهیگیری
fisheries U شیلات ماهیگیری
fishery U محل ماهیگیری
fishery U شیلات ماهیگیری
angling U ورزش ماهیگیری
bait U طعمه ماهیگیری
baited U طعمه ماهیگیری
baits U طعمه ماهیگیری
chum U طعمه ماهیگیری
angles U قلاب ماهیگیری
trawler U کرجی ماهیگیری
fishing U ورزش ماهیگیری
foulest U نخ ماهیگیری اشفته
piscatory U وابسته به ماهیگیری
fishing rods U چوب ماهیگیری
fishable U قابل ماهیگیری
snell U بندقلاب ماهیگیری
forward cast U پرتاب نخ ماهیگیری
fish hook U قلاب ماهیگیری
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
fisherman's bend U گره ماهیگیری
fishhook U قلاب ماهیگیری
fishline U ریسمان ماهیگیری
sport fish U ماهیگیری تفریحی
fishing gear U اسباب ماهیگیری
surf fishing U ماهیگیری در موج
ice fishing U ماهیگیری از سوراخهای یخ
fouler U نخ ماهیگیری اشفته
fouled U نخ ماهیگیری اشفته
foul U نخ ماهیگیری اشفته
jug fishing U ماهیگیری با بطری
monofilament U نخ نایلونی ماهیگیری
fishing tackle U ابزار ماهیگیری
piscary U محل ماهیگیری
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
spin U ماهیگیری با وسایل چرخان
line haul U کشیدن نخ در شروع ماهیگیری
seasons U فصل ازادشکار یا ماهیگیری
match fishing U مسابقه ماهیگیری درانگلستان
popper U طعمه شناور ماهیگیری
spins U ماهیگیری با وسایل چرخان
spearfish U ماهیگیری با پرتاب نیزه
seasoned U فصل ازادشکار یا ماهیگیری
popping plug U طعمه ماهیگیری شناور
worming U ماهیگیری بااستفاده از کرم
wet fly U طعمه ماهیگیری زیرابی
treble hook U قلاب ماهیگیری سه طرفه
spin casting reel U قرقره چرخان ماهیگیری
spinning reel U قرقره چرخان ماهیگیری
tackle U وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackled U وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackles U وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackling U وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
spearfishing U ماهیگیری با پرتاب نیزه
stock U دسته چوب ماهیگیری
stocked U دسته چوب ماهیگیری
season U فصل ازادشکار یا ماهیگیری
level wind U وسیله پیچیدن نخ ماهیگیری
ledgering U ماهیگیری بااستفاده از وزنه
drift fishing U ماهیگیری از قایق شناور
nymph U طعمه مصنوعی ماهیگیری
nymphs U طعمه مصنوعی ماهیگیری
june bug U نوعی قرقره ماهیگیری
double hook U قلاب ماهیگیری دو طرفه
dory U کرجی ته پهن ماهیگیری
colorado U تیغه دوار ماهیگیری
fly fishing U ماهیگیری با طعمه مصنوعی
fly-fishing U ماهیگیری با طعمه مصنوعی
boat net U تور ماهیگیری با قایق
bay reel U قرقره کوچک ماهیگیری
automatic reel U قرقره خودکار ماهیگیری
bail lock U قفل قرقره ماهیگیری
bait casting U پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
bow fishing U ماهیگیری با تیر و کمان
sinkers U وزنه سربی ماهیگیری
sinker U وزنه سربی ماهیگیری
keep out U تور ماهیگیری زیر اب
jacklight U نورافکن مخصوص ماهیگیری
indiana U نوعی قرقره ماهیگیری
handtwist retrieve U طرز برگرداندن نخ ماهیگیری
barb U انحنای قلاب ماهیگیری
barbs U انحنای قلاب ماهیگیری
backlash U پیچ خوردن نخ ماهیگیری
fly reel U قرقره ساده ماهیگیری
fly line U ریسمان کلفت ماهیگیری
float fishing U ماهیگیری با قایق متحرک
poppers U طعمه شناور ماهیگیری
squid U قلاب سنگین ماهیگیری
squids U قلاب سنگین ماهیگیری
fishing chair U صندلی در قایق ماهیگیری
bank line U نخ ماهیگیری وصل به ساحل
butt U دسته چوب ماهیگیری
butted U دسته چوب ماهیگیری
butts U دسته چوب ماهیگیری
fisher U جانور ماهیخوار کرجی ماهیگیری
spear gun U وسیله پرتاب نیزه ماهیگیری
clicks U گیر کردن قرقره ماهیگیری
boat rod U چوب کلفت ماهیگیری با قایق
click U گیر کردن قرقره ماهیگیری
whips U شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
whipped U شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
bird's nest U قسمت عقبی قرقره ماهیگیری
snell U وصل کردن نخ به قلاب ماهیگیری
whip U شلاق ماهیگیری باطعمه مصنوعی
handline U نخ ماهیگیری بدون چوب وقرقره
bottom rig U وسیله حفظ طعمه ماهیگیری در اب
gang hook U دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
tip-top U حلقه انتهای چوب ماهیگیری
sportfishing U ورزش ماهیگیری با قلاب ونخ
free spool U چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
spinner U نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
spinning rod U چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
still hunt U ماهیگیری بطور قاچاق وغیرمجاز
spin casting rod U چوب ماهیگیری با قرقره چرخان
fixed spool U قسمت ثابت قرقره ماهیگیری
skittering U ماهیگیری با نخ و چوب به میزان مساوی
fishes U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
fishable U مناسب یا مجاز برای ماهیگیری
trolling U ماهیگیری با حرکت قایق و ازعقب ان
fished U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
still hunt U بطور قاچاقی ماهیگیری کردن
pound net U تور ماهیگیری دهانه باریک
open season U فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
closed season U فصل منع ماهیگیری یا شکار
fly rod U چوب مجوف دراز ماهیگیری
strip U نخ را با دست از قرقره ماهیگیری کشیدن
setline U رسن چند قلابی ماهیگیری
fishermen U صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
fisherman U صیاد ماهی کرجی ماهیگیری
fish U بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
dropper fly U طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
false cast U پرتاب تمرینی قلاب ماهیگیری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com