Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (25 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to make a dust
U
گردو خاک بلند کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
walnuts
U
درخت گردو چوب گردو
walnut
U
درخت گردو چوب گردو
nutty
U
پر گردو
walnuts
U
گردو
walnut
U
گردو
nuttiest
U
پر گردو
nuttier
U
پر گردو
nuttree
U
درخت گردو
shell game
U
گردو بازی
nutarian
U
گردو خور
shell game
U
قمار با گردو
nutters
U
گردو جمع کن
walnut tree
U
درخت گردو
nutter
U
گردو جمع کن
He cracks walnuts with his tail .
<proverb>
U
با دمش گردو مى شکند .
To feel on top of the world.
U
با دم خود گردو شکستن
nutting
U
گردو جمع کنی
nut oil
U
روغن گردو یا فندق
sundae
U
بستنی ومغز گردو
sundaes
U
بستنی ومغز گردو
beads
U
گچبری گردو کوچک
bead
U
گچبری گردو کوچک
dust respirator
U
ماسک ضد گردو غبار
Peeled walnuts ( hazelnuts)
U
مغز گردو (فندوق )
clackvalve
U
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
goodies
U
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
goody
U
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
lifting
U
بلند کردن
elevate
U
بلند کردن
to kick up
U
با پا بلند کردن
lifts
U
بلند کردن
hoists
U
بلند کردن
hoist
U
بلند کردن
throw up
U
بلند کردن
lift
U
بلند کردن
to throw up
U
بلند کردن
exalting
U
بلند کردن
exalts
U
بلند کردن
exalt
U
بلند کردن
hoisted
U
بلند کردن
lifted
U
بلند کردن
heists
U
بلند کردن
elevating
U
بلند کردن
erect
U
بلند کردن
heave
U
بلند کردن
heaved
U
بلند کردن
heightens
U
بلند کردن
upraise
U
بلند کردن
heightening
U
بلند کردن
heightened
U
بلند کردن
erects
U
بلند کردن
heighten
U
بلند کردن
elevates
U
بلند کردن
heist
U
بلند کردن
erecting
U
بلند کردن
erected
U
بلند کردن
walk off with
U
بلند کردن
soar
U
بلند پروازی کردن
soared
U
بلند پروازی کردن
turn down
<idiom>
U
کم کردن صدای بلند
crane
وسیله بلند کردن
chairlift
U
سردست بلند کردن
cranes
U
وسیله بلند کردن
steal
U
بلند کردن چیزی
hydraulic lift
U
بلند کردن اب به نیروی اب
lift fire
U
بلند کردن اتش
hoist
U
وسیله بلند کردن
craned
U
وسیله بلند کردن
steals
U
بلند کردن چیزی
hoisted
U
وسیله بلند کردن
chairlifts
U
سردست بلند کردن
hoists
U
وسیله بلند کردن
craning
U
وسیله بلند کردن
soars
U
بلند پروازی کردن
haranguing
U
باصدای بلند نطق کردن
hoist
U
بلند کردن وسایل سنگین
hoisted
U
بلند کردن وسایل سنگین
hoists
U
بلند کردن وسایل سنگین
sound off
U
باصدای بلند صحبت کردن
to put forth
U
بلند کردن نمایش دادن
shoplifting
U
بلند کردن جنس از مغازه
harangues
U
باصدای بلند نطق کردن
bank
U
کپه کردن بلند شدن
harangued
U
باصدای بلند نطق کردن
banks
U
کپه کردن بلند شدن
harangue
U
باصدای بلند نطق کردن
pedestal
U
بلند کردن ترفیع دادن
pedestals
U
بلند کردن ترفیع دادن
raise a dust
U
گرد و خاک بلند کردن
vociferate
U
با صدای بلند ادا کردن
lift
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
craned
U
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
long ball
U
[شوت کردن بلند توپ]
[فوتبال]
bite off more than one can chew
<idiom>
U
با یک دست چندتا هندوانه بلند کردن
crane
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
lifts
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
lay hands one someone
U
دست روی کسی بلند کردن
ululate
U
باصدای بلند ناله وزاری کردن
lifting
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
to pick up women
<idiom>
U
دختر بلند کردن
[اصطلاح روزمره]
lifted
U
بلند کردن شریک رقص اززمین
cranes
U
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
craning
U
باجرثقیل بلند کردن یاتکان دادن
jabs
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
deal lift
U
بلند کردن وزنه تا کمر وپایین بردن
jabbing
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
forklift
U
ماشین مخصوص بلند کردن چیزهای سنگین
jabbed
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
too many irons in the fire
<idiom>
U
بایک دست چند هندوانه بلند کردن
jab
U
بلند کردن گوی با چوب از جلوچوب حریف
To vacate a house.
U
خانه ای را خالی کردن ( بلند شدن از محل )
to blast something
U
با صدای خیلی بلند بازی کردن
[آلت موسیقی]
collecting
U
وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
collect
U
وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
collects
U
وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
toe raise
U
تمرین ایستادن و بلند کردن بدن روی نوک پا
to go catting
[to look for sexual partners]
<idiom>
U
رفتن برای دختر بلند کردن
[اصطلاح روزمره]
spike
U
میخ بلند کف کفش فوتبالیست هاوورزشکاران میخ دار کردن میخکوب کردن
All is not gold that glitters.
<proverb>
U
هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
extending
U
وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extend
U
وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
poops
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
to call the roll
U
حاضر غایب کردن
[نام افراد در گروهی را بلند خواندن]
poop
U
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
extends
U
وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
to pick up somebody
[to find sexual partners]
U
بلند کردن کسی
[زنی]
[برای رابطه جنسی]
[اصطلاح روزمره]
lever
U
اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
levers
U
اهرم کردن بااهرم بلند کردن بااهرم تکان دادن
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
clearest
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clear
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clears
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearer
U
دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
U
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
pry
U
بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
pries
U
بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
pried
U
بادیلم یا اهرم بلند کردن اهرم
sagged
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sags
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
sag
U
یک بر شدن کوتاه و بلند شدن از باد رانده شدن تنزل کردن ته رفتن
corn-effect
U
ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
leaders
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
antilift device
U
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
soaring
U
بلند
forte
U
بلند
amplifiers
U
بلند گو
loud speaker
U
بلند گو
fortes
U
بلند
skyscraper
U
بلند
willowy
U
بلند
vociferous
U
بلند
eton collan
U
بلند
megaphones
U
بلند گو
loftily
U
بلند
aloud
U
بلند
megaphone
U
بلند گو
uplands
U
بلند
loudly
U
بلند
eminent
U
بلند
long-
U
بلند
taller
U
قد بلند
high
U
بلند
longs
U
بلند
longed
U
بلند
tallest
U
بلند
rumbustious
U
بلند
tallest
U
قد بلند
high (1 9 to 36)
U
بلند
taller
U
بلند
tall
U
قد بلند
loudspeaker
U
بلند گو
high grown
U
بلند قد
long
U
بلند
longer
U
بلند
highfalutin
U
بلند
skyscrapers
U
بلند
tall
U
بلند
lengthwise
U
بلند
upland
U
بلند
amplifier
U
بلند گو
grandiose
U
بلند
legged
U
پا بلند
talll
U
بلند
pointers
U
خط کش بلند
highest
U
بلند
mouth filling
U
بلند
talll
U
قد بلند
pointer
U
خط کش بلند
longest
U
بلند
towering
U
بلند
highs
U
بلند
buzzes
U
صدای بلند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com