English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
gipsy U گردونه هرزگرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
leadscrew U هرزگرد
spindle nose U سر هرزگرد
spindle head U سر هرزگرد
loose roller bearing U رولبرینگ هرزگرد
driving spindle U هرزگرد محرک
idler wheel U چرخ هرزگرد
loose pulley U پولی هرزگرد
cutter spindle U هرزگرد کاتر
camlock spindle nose U هرزگرد بادامکی شکل
cutter spindle bearing U یاطاقان هرزگرد کاتر
loose gear U چرخ دندانه هرزگرد
spindle U هرزگرد ماشین تراش
spindles U هرزگرد ماشین تراش
multi spindle drilling machine U ماشین مته با چند هرزگرد
eight spindle automatic machine U دستگاه خودکار با هشت هرزگرد
rotors U گردونه
rotor U گردونه
carrousel U گردونه
porte cochere U در گردونه ور
locomobile U گردونه خودرو
pass U گردونه گدوک
elevator gear U گردونه در ارتفاع
gipsy U گردونه دوار
memory drum U گردونه یاد
training gear U گردونه در سمت
activity wheel U گردونه فعالیت
motor cars U گردونه خودرو
motor car U گردونه خودرو
passes U گردونه گدوک
passed U گردونه گدوک
turntables U صفحه گردونه
turntable U صفحه گردونه
knobs U پیچ گردونه
drummed U گردونه دوار
knob U پیچ گردونه
drum U گردونه دوار
trailer U یدک گردونه
trailers U یدک گردونه
smoked drum U گردونه ثبت کننده
pill box U قوطی گردونه کوچک
color wheel U گردونه رنگ امیزی
wagonette U گردونه چهار چرخه یک یا چنداسبه
slug U جانور تنبل گردونه کندرو
flyers U درحال پرواز گردونه تیزرو
flyer U درحال پرواز گردونه تیزرو
fliers U درحال پرواز گردونه تیزرو
flier U درحال پرواز گردونه تیزرو
slugs U جانور تنبل گردونه کندرو
slugged U جانور تنبل گردونه کندرو
landaulet n U گردونه کوچکی که پوششی دارد
traction engine U لوکوموتیوی که گردونه هارادرجادههای بی ریل می کشد
to p a vehicle or horse U جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
traction engines U لوکوموتیوی که گردونه هارادرجادههای بی ریل می کشد
ralliear U یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
porte cochere U در بزرگ برای دخول گردونه هابحیاط خانه
flying ambulance U گردونه تندروبرای بردن زخم خوردگان جنگ
four in hand U گردونه چهار اسبه که یک راننده داشته باشد
universal joints U اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
kittereen U یکجور گردونه تک اسبه که درwest indies بکار میبرند
landdau U یکجور گردونه چهارچرخه که پوشش ان دارای دو قسمت است
waggonette U گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
ferris wheel U گردونه صندلی دار مخصوص تفریح وچرخ زدن اطفال وغیره
capstan U میله گردان گردونه دوار لنگر قرقره دوار لنگر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com