English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reg U گرده لقاح
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
autogamous U مربوط به لقاح یا باروری گل بوسیله گرده خودش
autogamy U لقاح وباروری بوسیله گرده خودگل
cross polinize U بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
cross pollinate U بطورمصنوعی گرده افشانی کردن لقاح
interfruitful U قابل گرده افشانی یا لقاح با یکدیگر
Other Matches
cross fertilization U لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
conceptions U لقاح
fecundation U لقاح
fertilization U لقاح
conception U لقاح
zygosis U لقاح
autoeroticism U لقاح با خود
autoerotism U لقاح با خود
oosperm U تخم لقاح شده
anemophilous U لقاح شونده در اثرباد
self fertility U لقاح خود بخود
autoerotic U مربوط به لقاح با خود
self U وضع لقاح کردن
crossfertilize U لقاح متقابل کردن
interfertile U قابل لقاح در داخل خود
parthenocarpy U میوه اوری بدون لقاح
cross fertile U اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
conception U لقاح تخم وشروع رشد جنین
gametogenesis U ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
crossfertilize U پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
conceptions U لقاح تخم وشروع رشد جنین
zygosity U کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
gametophore U سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
apomixis U تکثیر بوسیلهء بافتهای تناسلی ولی بدون لقاح
parthenogenesis U ایجاد مولود بوسیله جنس مونث بدون عمل لقاح
apomict U کسی یا چیزی که بوسیلهء تکثیر بدون لقاح بوجود امده باشد
apogamy U رشد و نمو گیاه هاگدار بدون عمل لقاح ازسلول جنسی
pronucleus U هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
feuilleton U گرده
kidneys U گرده
kidney U گرده
discs U گرده
haunch U گرده
haunches U گرده
granules U گرده
huckle U گرده
hunkers U گرده
granule U گرده
cambers U گرده
coxa U گرده
pollen U گرده
camber U گرده
disks U گرده
disk U گرده
loins U گرده
loin U گرده
disc U گرده
coxarthritis U نقرس گرده
color disk U گرده رنگها
disk pack U گرده بسته
nephrotomy U گرده بری
paranephric U نزدیک گرده
platelet U گرده خون
pollinator U گرده افشان
ridgewise U گرده ماهی
polliniferous U گرده افشان
pollinizer U گرده افشان
ridgeways U گرده ماهی
round timber U گرده بینه
rolls U گرده نان
nephroid U گرده مانند
nephritis U اماس گرده
nephritic U دچارناخوشی گرده
disk platter U گرده سینی
disk unit U واحد گرده
diskette U گرده کوچک
fish backed U گرده ماهی
induction disk U گرده القائی
nephroptosis U گرده جنبنده
magnetic disk U گرده مغناطیسی
nephralgia U درد گرده
nephrectomy U برش گرده
nephrectomy U دراوردن گرده
pounced U گرده نقاش
floppy disks U گرده لرزان
floppy disks U گرده لغزان
floppy discs U گرده لرزان
convex U گرده ماهی
vault U گرده ماهی
vaults U گرده ماهی
camber U گرده ماهی
cambers U گرده ماهی
pounces U گرده نقاش
pounce U گرده نقاش
disk drives U گرده چرخان
disk drives U گرده ران
disk drive U گرده چرخان
disk drive U گرده ران
ridge U گرده ماهی
floppy disk U گرده لغزان
floppy disk U گرده لرزان
domes U گرده ماهی
disk U گرده قرص
pollination U گرده افشانی
disks U گرده قرص
pollenation U گرده افشانی
floppy discs U گرده لغزان
pouncing U گرده نقاش
reg U گشن گرده
pollen U دانه گرده
ridges U گرده ماهی
ridged U گرده ماهی
dome U گرده ماهی
palynology U مبحث گرده افشانی
palynology U گرده افشانی شناسی
paranephros U دژ پیه روی گرده
plolinate U با گرده تلقیح کردن
pollenizer U درخت گرده افشان
pollenizer U درخت نر گرده افشان
pollinates U گرده افشانی کردن
pollinium U توده ذرات گرده گل
pollinose U شبیه گرده گیاهی
puffball U سماروق گرده افشان
puffballs U سماروق گرده افشان
loculus U حفره کیسه گرده
disk controller U کنترل کننده گرده
pollinating U گرده افشانی کردن
pollinate U گرده افشانی کردن
pollen U گرده افشانی کردن
pollinated U گرده افشانی کردن
gibbous U گرده ماهی گوژپشت
farinose U شبیه گرده گیاه
fixed head disk U گرده با نوک ثابت
hip roof U پشت بام گرده ماهی
hydrophilous U گرده افشانی کننده بوسیله اب
his kidnegs have gone w U گرده هایش درست کارنمیکنند
nephritic U درمان کننده ناخوشی گرده
paranephritis U اماس غده روی گرده
cross pollination U گرده افشانی از گلی بگل دیگر
self fruitful U تولید مثل بوسیله گرده خود
self pollination U گرده افشانی خود بخود گیاه
sori U خوشههای گرده گیاهی خوشه هاگی
styloipodium U گرده بالای میوه گیاهان چتری
leaf fat U لایه پیه دور گرده خوک
wind pollinated U گرده افشانی شده بوسیله باد
superfecundation U لقاح دویاچند تخم در یک تخم ریزی
integrated U ای که حاوی گرده وسایل جانبی است که با هم سیستم کامپیوتری را تشکیل می دهند
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
fertilized U حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilizes U حاصلخیز کردن لقاح کردن
impregnate U لقاح کردن اشباع کردن
fertilising U حاصلخیز کردن لقاح کردن
impregnates U لقاح کردن اشباع کردن
impregnating U لقاح کردن اشباع کردن
fertilises U حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilised U حاصلخیز کردن لقاح کردن
fertilize U حاصلخیز کردن لقاح کردن
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
log U گرد بینه گرده بینه
logs U گرد بینه گرده بینه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com