Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mending
U
گردآوری شده برای تعمیر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deadlines
U
منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر
deadline
U
منتظر تعمیر متوقف کردن وسایل برای تعمیر
dock receipt
U
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
overhauled
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
maintenance window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
overhauling
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
overhaul
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
service time window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
overhauls
U
پیاده کردن کامل قطعات برای تعمیر
mean
U
متوسط زمان لازم برای تعمیر یک قطعه خراب
meaner
U
متوسط زمان لازم برای تعمیر یک قطعه خراب
meanest
U
متوسط زمان لازم برای تعمیر یک قطعه خراب
utilities'man
U
متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
Short of replacing the engine, I have tried everything to fix the car.
U
به غیر از تعویض موتور برای تعمیر ماشین من همه کاری را تلاش کردم .
preventive
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventative
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
roundups
U
گردآوری
roundup
U
گردآوری
fund-raising
U
گردآوری اعانه
disrepair
U
احتیاج به تعمیر نیازمند تعمیر
roundup
U
گردآوری گلهی گاو
roundups
U
گردآوری گلهی گاو
toolbox
U
جعبه حاوی قط عات لازم برای تعمیر , نگهداری و نصب قط عات
overhauling
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauls
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhaul
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
overhauled
U
برای تعمیر پیاده کردن ومجددا" سوار کردن
roundups
U
دام های گردآوری شده
roundup
U
دام های گردآوری شده
roundups
U
سواران و اسبهایی که در این گردآوری شرکت دارند
roundup
U
سواران و اسبهایی که در این گردآوری شرکت دارند
repairs
U
تعمیر
renovation
U
تعمیر
instauration
U
تعمیر
upkeep
U
تعمیر
repair
U
تعمیر
service
U
تعمیر
serviced
U
تعمیر
maintenance
U
تعمیر
repairing
U
تعمیر
remaking
U
تعمیر
mending
U
تعمیر
face lifting
U
تعمیر
repaired
U
تعمیر
spot repair
U
تعمیر در جا
patch up
<idiom>
U
تعمیر کردن
in disrepair
U
محتاج تعمیر
serviceman
U
تعمیر کار
out of repair
U
نیازمند تعمیر
fix
U
تعمیر کردن
repaired
U
تعمیر کردن
maintenance
U
نگهداری و تعمیر
reconditioning
U
تعمیر مجدد
maintenance
U
تعمیر و نگهداری
darn
[conservate]
U
تعمیر کردن
darner
U
تعمیر کننده
fixes
U
تعمیر کردن
to do up
U
تعمیر رکدن
to patch up
U
تعمیر کردن
serviceability
U
تعمیر پذیری
serviceability
U
قابلیت تعمیر
under repair
U
تحت تعمیر
restoring
U
تعمیر کردن
serviced
U
تعمیر کردن
restores
U
تعمیر کردن
rehash
U
تعمیر کردن
field service
U
تعمیر در محل
emergency repair
U
تعمیر اضطراری
rehashed
U
تعمیر کردن
rehashes
U
تعمیر کردن
restored
U
تعمیر کردن
service
U
تعمیر کردن
repair
U
تعمیر کردن
restore
U
تعمیر کردن
reparation
U
تعمیر عوض
retread process
U
تعمیر مجدد
under repair
U
در دست تعمیر
refashion
U
تعمیر کردن
refit
U
تعمیر کردن
mends
U
تعمیر کردن
refits
U
تعمیر کردن
gunner's mate
U
تعمیر کارتوپ
over haul
U
تعمیر اساسی
refitted
U
تعمیر کردن
refitting
U
تعمیر کردن
repair kit
U
جعبه تعمیر
base repair
U
تعمیر اساسی
patches
U
تعمیر کردن
mended
U
تعمیر کردن
aircraft repair
U
تعمیر هواپیما
under repairing
U
دردست تعمیر
repair time
U
مدت تعمیر
spot repair
U
تعمیر در محل
in bad repair
U
نیازمند تعمیر
patch
U
تعمیر کردن
mend
U
تعمیر کردن
servicemen
U
تعمیر کار
maintenance routine
U
روال تعمیر و نگهداری
mean time to repair
U
زمان میانگین تعمیر
maintenance work
U
کار تعمیر و نگهداری
dry dock
U
محل تعمیر کشتی
dry docks
U
محل تعمیر کشتی
mean repair time
U
زمان میانگین تعمیر
vamp
U
وصله تعمیر کردن
upkeep
U
هزینه نگهداری و تعمیر
docking report
U
گزارش تعمیر ناو
dock
U
حوضچه تعمیر ناو
steam fitter
U
تعمیر کارلوله بخار
plate layer
U
متصدی تعمیر خط اهن
rebuilds
U
نوسازی تعمیر مجدد
rebuild
U
نوسازی تعمیر مجدد
repair kit
U
دست ابزاروسایل تعمیر
communication technician
U
تعمیر کارفنی مخابرات
docks
U
حوضچه تعمیر ناو
docked
U
حوضچه تعمیر ناو
pattern generator
U
مولد تعمیر کار
repair pit
U
چاهک تعمیر اتومبیل
to repair the roof
U
بام
[خانه]
را تعمیر کردن
maintenance shop
U
کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
dry docks
U
استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
dry dock
U
استخر تعمیر کشتی در لنگرگاه
deffered maintenance
U
تعمیر ونگهداری غیر معمولی
maintenance programmer
U
برنامه نویس تعمیر ونگهداری
awaiting aircraft availability
U
زمان انتظار درخط تعمیر
customers
U
نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
terminal
U
خرابی که قابل تعمیر نیست
fit call
U
رده یکم تعمیر و نگهداری
motor tool
U
ابزار و وسایل تعمیر اتومبیل
serviced
U
بررسی یا تعمیر یا نگهداری سیستم
floating dock
U
حوضچه شناور تعمیر کشتی
service
U
بررسی یا تعمیر یا نگهداری سیستم
remote servicing
U
تعمیر و نگهداری از راه دور
terminals
U
خرابی که قابل تعمیر نیست
customer
U
نگهداری و تعمیر یک وسیله مشتری
remote maintenance
U
تعمیر و نگهداری از راه دور
kiosk
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
U
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
unserviceable
U
غیرقابل تعمیر غیر قابل توزیع
accumulation time
U
زمان تحت تعمیر بودن وسیله
awaiting aircraft availability
U
زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
to repair a flat tire
U
لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
Can you repair my car?
آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
green run
U
اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر
to mend a puncture
U
لاستیک پنچر شده را تعمیر کردن
relaying
U
برداشتن و دوباره جاگذاری سنگفرشهابرای تعمیر
bodywork
U
ساختن یا تعمیر اتاق و بدنهی اتومبیل
Can you get it repaired?
U
آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
problem
U
یافتن علامت و روش رفع و تعمیر خطا یا مشکل
steeplejack
U
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
Can you mend this puncture?
U
آیا میتوانید این پنچری تایر را تعمیر کنید؟
problems
U
یافتن علامت و روش رفع و تعمیر خطا یا مشکل
dock trials
U
ازمایشهای بعد از تعمیر ناو ازمایش قبل از دریانوردی
steeplejacks
U
بنا یا تعمیر کار برج و مناره و دود کش بخاری
shipyard
U
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
shipyards
U
کارخانه کشتی سازی کارخانجات دریایی قسمت تعمیر ناوها
graving dock
U
اسکله مخصوص تمیز کردن ویا تعمیر نمودن کشتی
custodian
U
فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
custodians
U
فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
air man
U
کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
maintenance
U
قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
heaps
U
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heap
U
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
heaping
U
مدت زمان که نور نوار یا ویدیو پیش از سرویس شدن تا تعمیر میتواند کار کند
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
U
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
U
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
U
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
murage
U
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
gas fitter
U
فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند
docking plan
U
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
service area
U
منطقه تعمیر و نگهداری منطقه عقب یکانهای نظامی
drives
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
U
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
splices
U
تعمیر سیم بست زدن طناب یا سیم
splice
U
تعمیر سیم بست زدن طناب یا سیم
spliced
U
تعمیر سیم بست زدن طناب یا سیم
splicing
U
تعمیر سیم بست زدن طناب یا سیم
strategies
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
U
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link
U
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
U
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
repaired
U
درست کردن جبران کردن تعمیر
repair
U
درست کردن جبران کردن تعمیر
recall
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
Ackerman's function
U
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
narrative
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narratives
U
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalls
U
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c
U
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
bins
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloth
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths
U
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
no show
U
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
permanent
U
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
revenue tax
U
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
bin
U
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
iil
U
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com