Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
A cat has nine lives .
<proverb>
U
گربه هفت جان دارد .
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
genet
U
جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
feline
U
وابسته به تیره گربه گربه صفت
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
cat
گربه
cats
U
گربه
the cat has nine lives
U
گربه
flues
U
گربه رو
air drain
U
گربه رو
ventus's shell
U
کس گربه
felid
U
گربه
tomcats
U
گربه نر
tomcat
U
گربه نر
tom cat
U
گربه نر
malkin
U
گربه
neko
U
گربه
flue
U
گربه رو
grimalkin
U
گربه
moggy
U
گربه
gib cat
U
گربه نر
puss
U
گربه
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
tom
U
جنس نر گربه نر
ailurophobia
U
گربه هراسی
grimalkin
U
گربه ماده
cathead
U
کله گربه
meaow
U
صدای گربه
meow
U
صدای گربه
toms
U
جنس نر گربه نر
catlike
U
گربه وار
cattish
U
گربه وار
cats eye
U
چشم گربه
cattily
U
گربه وار
cattiness
U
گربه صفتی
catty
U
شبیه گربه
Persian cat
U
گربه ایرانی
lead one a dance
U
گربه رقصاندن
to lead one a dance
U
گربه رقصاندن
cattiest
U
گربه صفت
lemon grass
U
گربه دشتی
catty
U
گربه صفت
cattiest
U
شبیه گربه
cattier
U
گربه صفت
catfish
U
گربه ماهی
cattier
U
شبیه گربه
galeophobia
U
گربه هراسی
gatophobia
U
گربه هراسی
kitling
U
بچه گربه
pussy
U
گربه وار
caracal
U
گربه صحرایی
pussies
U
گربه وار
felinity
U
گربه صفتی
kitty
U
بچه گربه
gib cat
U
گربه اخته
tabbies
U
گربه ماده
kit
U
بچه گربه
kits
U
بچه گربه
foumart
U
گربه شمالی
mewing
U
صدای گربه
mewed
U
صدای گربه
mew
U
صدای گربه
cowrie
U
نوعی کس گربه
felid
U
گربه مانند
foumart
U
گربه قطبی
gib
U
گوه گربه نر
kitten
U
بچه گربه
reflecting stud
U
چشم گربه
sheat fish
U
گربه ماهی
kittens
U
بچه گربه
tabby cat
U
گربه خط دار
tabby
U
گربه ماده
fitchet
U
گربه قطبی
heating flue
U
تنوره گربه رو
wildcat
U
گربه وحشی
kitties
U
بچه گربه
civet
U
گربه زباد
to pull the strings
U
گربه رقصاندن
cri du chat
U
گربه اوایی
cat's paws
U
پنجه گربه
cat's paw
U
پنجه گربه
tiger cat
U
گربه وحشی
catling
U
بچه گربه
silure
U
گربه ماهی
abyssinian
U
نژادی از گربه
cowries
U
نوعی کس گربه
cowry
U
نوعی کس گربه
felidae
U
تیره گربه
wildcats
U
گربه وحشی
gib
U
گربه صفت بودن
beom seogi
U
گربه سان ایستادن
catamountain
U
یکجور گربه دشتی
catamount
U
یکجور گربه دشتی
caterwauling
U
صدای شیون گربه
miaou
U
صدای گربه میومیو
They fight like cat and dog.
U
مانند سگ و گربه به هم می پرند.
leopards
U
پلنگ گربه وحشی
viverrine
U
خانواده گربه زباد
viverrine
U
شبیه گربه زباد
leopard
U
پلنگ گربه وحشی
to pull the wires
U
گربه رقصانی کردن
cat gets one's tongue
<idiom>
U
گربه زبونش را خورده
kittenish
U
مثل بچه گربه
tabby cat
U
گربه ببری یا پلنگی
caterwauls
U
صدای شیون گربه
caterwauled
U
صدای شیون گربه
caterwaul
U
صدای شیون گربه
pussies
U
ریم الود گربه
neko ashi dachi
U
ایستادن گربه سان
miaow
U
صدای گربه میومیو
pussy
U
ریم الود گربه
miaowed
U
صدای گربه میومیو
miaowing
U
صدای گربه میومیو
serval
U
گربه دشتی افریقایی
miaows
U
صدای گربه میومیو
fitchew
U
پوست راسو یا گربه قطبی
hemp nettle
U
گیاهان جنس کله گربه
margay
U
گربه پلنگی امریکای جنوبی
There is not room no swing a cat .
<proverb>
U
گربه را مجال گذز نیست .
play cat and mouse with someone
<idiom>
U
موش و گربه بازی کردن
linsang
U
گربه زباد برمه وجاوه
Siamese cats
U
گربه چشم ابی ولاغرسیامی
Siamese cat
U
گربه چشم ابی ولاغرسیامی
The cat dreams of mice.
<proverb>
U
گربه در خواب موش بیند.
fisch
U
پوست راسو یا گربه قطبی
fleas i. doges and cats
U
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
rumpy
U
یکجور گربه بی دم در جزیره man of isle
cougars
U
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
wire pulling
U
گربه رقصانی تحریک سیاست بازی
cougar
U
گربه وحشی پشمالو یوزپلنگ امریکایی
manx cat
U
گربه اهلی موکوتاه ودم کوتاه
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
The cat ate the whole mouse.
U
گربه تمام موش راخورد ( گوشت ،استخوان وغیره )
Two cas and a mouse , two wives in one house , two.
<proverb>
U
دو گربه و یک موش ,دو زن در یک خانه و دو سگ و یک استخوان هرگز سلوکشان نشود .
catgut
U
روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
No matter which way you fling a cat, it will light.
<proverb>
U
گربه را هر طورى بیندازند روى چهار دست و پا پائین مى آید.
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
returns
U
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
return
U
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returning
U
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
returned
U
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
hast
U
او دارد
there is a time for everything
U
دارد
he has a rage for money
U
دارد
chain
U
دارد.
has
U
دارد
are there any remarks?
U
دارد
he has worms
U
دارد
heavy fighting is in progress
U
دارد
he is ill with fever
U
تب دارد
chains
U
دارد.
figure on
<idiom>
U
بستگی دارد به
what the odds
U
چه اهمیت دارد
he speaks to the purpose
U
قصدی دارد
he tops .0 metres
U
یک مترونیم قد دارد
there is a rumour that
U
شهرت دارد که
There is something wrong with the ...
... عیب دارد.
our library is well stocked
U
خوبی دارد
Windows GDI
U
بیتی دارد
the probability is
U
احتمال دارد
leek d;
[,vjvi ;i fv'ihd \ik ,
U
بزرگ دارد
I owe him a dept of gratitude.
U
حق بگردنم دارد
There is a knack in it .
U
یک فنی دارد
the reason is manifold
U
چنددلیل دارد
the reason is two fold
U
دودلیل دارد
what hurt is there in that
U
چه زیانی دارد
it has sides
U
سه پهلو دارد
it is sufficiently stamped
U
کسرتمبر دارد
not a patch on
U
چه دخلی دارد
he is 0 years old
U
او ده سال دارد
multungulate
U
که بیش از دو سم دارد
he has an a. to grind
U
مقصود دارد
it is usual with him
U
عادت دارد
virus
U
وجود دارد
he has a maggot in his head
U
وسواس دارد
he has a spite against me
U
بامن لج دارد
he has an axe to grind
U
غرض دارد
it depends
[on]
U
بستگی دارد
[به]
viruses
U
وجود دارد
god is
U
خداوجود دارد
walls have ears
U
گوش دارد
Buttonhole
U
کتی که در دو طرف دکمه دارد
he is fifty
U
تمام دارد
what matter?
U
چه اهمیت دارد
He has a day off.
U
او مرخصی دارد.
But one leg to the fowl.
<proverb>
U
مرغ یک پا دارد .
bigamists
U
زنی که دوشوهر دارد
it stand well with him
U
بامن نظرمساعدی دارد
There is only one condition attached to it .
U
فقط یک شرط دارد
it is very important
U
بسیار اهمیت دارد
it needs to be done carefully
U
اینکارتوجه لازم دارد
She has a lovely (nice) voice.
U
صدای قشنگه دارد
it is worth 0 rials
U
ده ریال ارزش دارد
it speaks well for him
U
بامن نظرمساعد دارد
it is wringing
U
خیلی تراست یا اب دارد
She has a subtle charm.
U
جذابیت ظریفی دارد
the party is led by him
U
او بر ان حزب ریاست دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.
U
شهوت کلام دارد
She has got regular teeth .
U
دندانهای منظمی دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com