English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stylography U گراور سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dry point U گراور سازی با سیاه قلم
line engraving U گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
photoengrave U بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
photoengraving U گراور سازی بوسیله عکاسی
photogravure U گراور سازی از روی شیشه عکاسی
steel engraving U گراور سازی با فولاد
stylet U قلم گراور سازی وحکاکی
tusche U جوهر چاپ مخصوص طراحی و گراور سازی
wood engraving U گراور سازی روی چوب باسمه کاری با چوب
zincography U گراور سازی روی فلز روی قلمزنی روی
Other Matches
engravings U گراور
gravure U گراور
engraving U گراور
line engraving U گراور مخطط
rotogravure U تهیه گراور غلتکی
superscribe U روی صفحهای گراور کردن
engraved U گراور کردن نشاندن جایگیر ساختن
engraves U گراور کردن نشاندن جایگیر ساختن
engrave U گراور کردن نشاندن جایگیر ساختن
mekeready U تهیه واماده کردن فرم وصفحه و گراور
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
insculp U حکاکی کردن گراور کردن
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
retortion U خم سازی
repk lection U پر سازی
stylization U مد سازی
retortion U کج سازی
idolization U بت سازی
compaction U تو پر سازی
pavement U کف سازی
padding U له سازی
flection U خم سازی
individualizing U تک سازی
individualizes U تک سازی
individualized U تک سازی
individualize U تک سازی
individualising U تک سازی
individualises U تک سازی
individualised U تک سازی
local anasthesia U سر سازی
flooring U کف سازی
deflexion U خم سازی
pavements U کف سازی
bridge building U پل سازی
bridgework U پل سازی
individuation U تک سازی
truncation U بی سر سازی
individualization U تک سازی
levigation U نرم سازی
formulation U قاعده سازی
latticing U شبکه سازی
miniaturization U کوچک سازی
industrialization U صنعتی سازی
pacification U ارام سازی
exclusion U محروم سازی
fading U محو سازی
substructures U زیر سازی
enrichment U غنی سازی
humanization U مردمی سازی
nationalization U ملی سازی
milling U ارد سازی
doping U ناخالص سازی
magnifcation U بزرگ سازی
synchronizing U همزمان سازی
inceration U موم سازی
inculcation U جایگیر سازی
integration U مجتمع سازی
impregnation U ابستن سازی
refreshments U تازه سازی
refreshment U تازه سازی
machine building U ماشین سازی
machicolation U مزغل سازی
cooling U خنک سازی
individualization U منفرد سازی
individualization U فرد سازی
liquefaction U ابگونه سازی
insulate U عایق سازی
insulates U عایق سازی
bookbinding U کتاب سازی
irreticence U فاش سازی
beautification U زیبا سازی
strangling U خفه سازی
wearisomeness U کسل سازی
irksomeness U کسل سازی
invalidation U باطل سازی
incavation U پوک سازی
inurement U معتاد سازی
inebriation U مست سازی
inflexion U خم سازی خمیدگی
infuriation U خشمگین سازی
intensification U پر قوت سازی
afforestation U جنگل سازی
inspissation U غلیظ سازی
bedding U کف سازی بسترسازی
bedding U ثابت سازی
lamponery U هجونامه سازی
individuation U جدا سازی
substructure U زیر سازی
insulating U عایق سازی
lancination U مجروح سازی
neutralization U خنثی سازی
brewing U ابجو سازی
equating U هم ارز سازی
neutralization U بی اثر سازی
lapidification U سنگ سازی
lapidation U سنگسار سازی
fitting U جفت سازی
landscape painting U منظره سازی
lancination U پاره سازی
seduction U گمراه سازی
reclamation U اباد سازی
bedding U محکم سازی
assimilation U همگون سازی
relocation U جابجا سازی
forgery U سند سازی
forgeries U صورت سازی
forgeries U سند سازی
optimization U بهینه سازی
solutions U چاره سازی
solution U چاره سازی
forgery U صورت سازی
nonlinear optimization U بهینه سازی
oblieration U پاک سازی
obliteration U پاک سازی
obscuration U تیره سازی
reductions U ساده سازی
reduction U ساده سازی
roofing U سقف سازی
implementation U پیاده سازی
abbreviations U کوته سازی
optimality U بهینه سازی
stripping U برهنه سازی
paling U نرده سازی
panel work U تنکه سازی
paneling U قاب سازی
panification U نان سازی
paralysation U فلج سازی
paralyzation U فلج سازی
pattern making U نمونه سازی
pattern making U مدل سازی
pedogenesis U جلگه سازی
vaporization U بخار سازی
overconditioning U پرشرطی سازی
extinction U خاموش سازی
optimize U بهینه سازی
optometry U عینک سازی
curtailment U کوتاه سازی
mutilation U معیوب سازی
separating U جدا سازی
abbreviation U کوته سازی
replacements U جانشین سازی
replacement U جانشین سازی
ostosis U استخوان سازی
maximization U بیشینه سازی
assimilation U درون سازی
microminiaturization U ریز سازی
microsoft U بهنگام سازی
minimalization U کمینه سازی
minimization U کمینه سازی
miseenscene U صحنه سازی
modeller U قالب سازی
oscillations U نوسان سازی
oscillation U نوسان سازی
resolving U برطرف سازی
mortar mixing U ملات سازی
wording U عبارت سازی
mealing U نرم سازی
packing U فشرده سازی
malting U مالت سازی
smoothing U صاف سازی
arching U طاق سازی
manumission U ازاد سازی
materialization U مادی سازی
rejuvenation U جوان سازی
depletion U تهی سازی
displacement U جانشین سازی
municipalize U شهر سازی
mutualization U دو طرفه سازی
simulation U همانند سازی
simulation U فاهر سازی
simulation U شبیه سازی
networking U شبکه سازی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com