English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dropping ball viscosimeter U گرانروی سنج با سقوط گلوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paradrag drop U سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
internal friction U گرانروی
flow resistance U گرانروی
viscosity U گرانروی
ogive U ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
intrinsic velocity U گرانروی ذاتی
absolute viscosity U گرانروی مکانیکی
inherent viscosity U گرانروی درونی
logarithmic viscosity number U گرانروی درونی
relative viscosity U گرانروی نسبی
viscosity number U عدد گرانروی
specific viscosity U گرانروی ویژه
kinematic viscosity U گرانروی سینماتیکی
reduced velocity U گرانروی کاهیده
visbreaking U گرانروی شکستی
dynamic viscosity U گرانروی مطلق
viscosity ratio U نسبت گرانروی
viscosity breaking U گرانروی شکستی
viscosimeter U گرانروی سنج
dynamic viscosity U گرانروی مکانیکی
limiting viscosity number U گرانروی ذاتی
shear viscosity U گرانروی برشی
absolute viscosity U گرانروی مطلق
rotation viscosimeter U گرانروی سنج چرخشی
ostwald viscosimeter U گرانروی سنج استوالد
baume viscosimeter U گرانروی سنج بومه
viscosity stabilizer U تثبیت کننده گرانروی
coefficient of kinematic viscosity U ضریب گرانروی سینماتیکی
dud U منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof U ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
nuclear stalemate U گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
side spray U بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
chute U سقوط
dropping U سقوط
collapsed U سقوط
come down U سقوط
fall U سقوط
low dwon U سقوط
collapse U سقوط
elapsing U سقوط
drop U سقوط
nosediving U سقوط
nosedived U سقوط
nosedive U سقوط
chutes U سقوط
dropped U سقوط
prolapsus U سقوط
collapsing U سقوط
collapses U سقوط
downfall U سقوط
elapses U سقوط
nosedives U سقوط
elapse U سقوط
prolapse U سقوط
crashed U سقوط
downcome U سقوط
crash U سقوط
falling U سقوط
crashes U سقوط
crack-up U سقوط
tailspin U سقوط
crashing U سقوط
crack up U سقوط
drops U سقوط
crashingly U سقوط
ballistics of penetration U شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
stumbling block U سبب سقوط
prolapse of the uterus U سقوط رحم
tailspin U سقوط کردن
free fall U سقوط ازاد
nosedived U سقوط کردن
nosedive U سقوط کردن
velocity of fall U سرعت سقوط
wipe out U سقوط کردن
arrested U جلوگیری از سقوط
arrests U جلوگیری از سقوط
termination of obligations U سقوط تعهدات
drops U افت سقوط
falling U سقوط کننده
drops U چکه سقوط
loss U گریز سقوط
arrest U جلوگیری از سقوط
dropping U افت سقوط
dropping U چکه سقوط
dropped U افت سقوط
dropped U چکه سقوط
drop U افت سقوط
drop U چکه سقوط
stumbling blocks U سبب سقوط
fall velocity U سرعت سقوط
lapse inconduct U سقوط در رفتاروکردار
crashingly U سقوط کردن
crashing U سقوط کردن
crashes U سقوط کردن
crashed U سقوط کردن
abort U سقوط کردن
crash U سقوط کردن
aborts U سقوط کردن
aborting U سقوط کردن
aborted U سقوط کردن
break down U سقوط ناگهانی
gastroptosis U سقوط معده
discharge of an obligation U سقوط تعهد
fall U افت سقوط
chute U سقوط انحطاط
chute U ریزش با سقوط
fall U سقوط کردن
chutes U سقوط انحطاط
nosedives U سقوط کردن
chutes U ریزش با سقوط
nosediving U سقوط کردن
lapse vi U سقوط کردن
crashed U سقوط کردن هواپیما
drop hammer U چکش سقوط ازاد
crash U سقوط کردن هواپیما
free type parachute U چتر سقوط ازاد
crashes U سقوط کردن هواپیما
pash U سقوط برف سنگین
crash land U سقوط کردن هواپیما
crash-land U سقوط کردن هواپیما
crash-landed U سقوط کردن هواپیما
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
crash-lands U سقوط کردن هواپیما
proctoptosis U سقوط روده راست
plumper U دروغ صرف سقوط
crashingly U سقوط کردن هواپیما
crashing U سقوط کردن هواپیما
falling of the womb U سقوط کردن پائین افتادگی
dTbGcles U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
high velocity drop U بارریزی با سرعت سقوط زیاد
plunged U سقوط سنگین فرو بردن
plunges U سقوط سنگین فرو بردن
plunge U سقوط سنگین فرو بردن
debacles U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacle U سقوط ناگهانی حکومت و غیره
meteor shower U سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
dropping U قطره سقوط کردن کم کنید
lysis U سقوط وزوال تدریجی مرض
drops U قطره سقوط کردن کم کنید
dropped U قطره سقوط کردن کم کنید
prolapse of the uterus U درامدگی سیبک سقوط زهدان
skids U راه شکست مسیر سقوط
skidding U راه شکست مسیر سقوط
skid U راه شکست مسیر سقوط
aborts U سقوط کردن موشک یا هواپیما
abort U سقوط کردن موشک یا هواپیما
skidded U راه شکست مسیر سقوط
drop U قطره سقوط کردن کم کنید
aborted U سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborting U سقوط کردن موشک یا هواپیما
meteoric shower U سقوط پیاپی شهابهای ثاقب
slumped U یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumping U یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slumps U یکباره فرو ریختن سقوط کردن
slump U یکباره فرو ریختن سقوط کردن
precipitating U سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitate U سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitated U سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
precipitates U سر اشیب تند داشتن ناگهان سقوط کردن
crashed U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crash U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashes U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashing U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
crashingly U سقوط هواپیما تصادف خودرو برخورد به چیزی
angle of arrival U زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
lead collision course U مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
late time U زمان بین سقوط بمب تا شروع انفجار اتمی
stumps U بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
gravity extraction U بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
stumped U بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
red out U از بین رفتن قدرت بینایی هنگام سقوط با شتاب منفی
stump U بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
stumping U بیخ وبن صدای افتادن چیزسنگین سقوط باصدای سنگین
gravity drop U پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
raker U تیری که پشت دیوار بطور مایل می بندند تادیوار سقوط نکند
Marxists U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist U طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
ball U گلوله
cartridge U گلوله
glomerule U گلوله رگ
clues U گلوله نخ
projectile U گلوله
clue U گلوله نخ
bullet-proof U ضد گلوله
shell proof U ضد گلوله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com