English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
bidirectional bus U گذرگاه دوطرفه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overpass U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
underpasses U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
overpasses U گذرگاه فوقانی گذرگاه زبرین
underpass U گذرگاه تحتانی گذرگاه زیرین
double row U دوطرفه
double ended U دوطرفه
two sided U دوطرفه
double acting U دوطرفه
two way U دوطرفه
mutual U دوطرفه
bilateral U دوطرفه
double acting cylinder U سیلندر دوطرفه
double coincidence of wants U تطابق دوطرفه
double flow route U جاده دوطرفه
double acting hammer U چکش دوطرفه
funicular railway U راه اهن دوطرفه
turn buckle U پیچ تنظیم دوطرفه
turnbuckle U پیچ تنظیم دوطرفه
dialog box U جعبه تبادل دوطرفه
knife board U نیمکت دوطرفه دربالای امنیبوس
neutral burning U سوزش دوطرفه حبههای باروت خرج
bongos U یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
bongo U یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
defiles U گذرگاه
ferried U گذرگاه
ferrying U گذرگاه
ferry U گذرگاه
ferries U گذرگاه
defile U گذرگاه
trajectory U گذرگاه
trajectories U گذرگاه
defiling U گذرگاه
defiled U گذرگاه
bypass U گذرگاه
alure U گذرگاه
alura U گذرگاه
allure U گذرگاه
run way U گذرگاه
passage way U گذرگاه
gang way U گذرگاه
pathways U گذرگاه
pathway U گذرگاه
crossing U گذرگاه
bypassing U گذرگاه
bypasses U گذرگاه
bypassed U گذرگاه
ailure U گذرگاه
path U گذرگاه
passes U گذرگاه
buses U گذرگاه
passed U گذرگاه
busing U گذرگاه
pass U گذرگاه
bussed U گذرگاه
busses U گذرگاه
bussing U گذرگاه
gateway U گذرگاه
gateways U گذرگاه
paths U گذرگاه
causeway U گذرگاه
passage U گذرگاه
road U گذرگاه
roads U گذرگاه
passageway U گذرگاه
causeways U گذرگاه
bus U گذرگاه
bused U گذرگاه
passageways U گذرگاه
passages U گذرگاه
level crossing U گذرگاه همکف
level crossings U گذرگاه همکف
data bus U گذرگاه داده
control bus U گذرگاه کنترل
cattle crossing U گذرگاه چارپایان
traject U عبور گذرگاه
exhaust passage U گذرگاه خروجی
fishway U گذرگاه ماهی
system bus U گذرگاه سیستم
shaft tunnel U گذرگاه شفت
shaft tunnel U گذرگاه محور
aisle U گذرگاه طولی
arcade U گذرگاه طاقدار
partial two level forked junction U گذرگاه زیر و رو
nerve path U گذرگاه عصبی
motor path U گذرگاه حرکتی
storm lane U گذرگاه طوفان
internal bus U گذرگاه داخلی
cart crossing U گذرگاه ارابه
archways U گذرگاه طاقدار
pedestrian crossings U گذرگاه پیاده
pedestrian crossings U گذرگاه پیادگان
pedestrian crossing U گذرگاه پیاده
channelled U گذرگاه ابی
channeling U گذرگاه ابی
pedestrian crossing U گذرگاه پیادگان
channeled U گذرگاه ابی
channel U گذرگاه ابی
channels U گذرگاه ابی
archway U گذرگاه طاقدار
narrows U گذرگاه تنگ
bus driver U محرک گذرگاه
bus system U سیستم گذرگاه
by pass U گذرگاه فرعی
bidirectional bus U گذرگاه دوسویه
gangways U راهرو گذرگاه
beach exit U گذرگاه ساحلی
association pathway U گذرگاه ارتباطی
gangway U راهرو گذرگاه
bused U بااتوبوس رفتن گذرگاه
buses U بااتوبوس رفتن گذرگاه
external auditory meatus U گذرگاه برونی گوش
bus U بااتوبوس رفتن گذرگاه
partial two level forked junction U گذرگاه زیر و زبر
busing U بااتوبوس رفتن گذرگاه
mid channel buoy U بویه میان گذرگاه
input output bus U گذرگاه ورودی- خروجی
bussed U بااتوبوس رفتن گذرگاه
busses U بااتوبوس رفتن گذرگاه
bussing U بااتوبوس رفتن گذرگاه
way U راه عبور گذرگاه
address bus گذر آدرس گذرگاه نشانی
pass U گذرگاه کارت عبور گذراندن
diasy chain U انتشار سیگنالها در طول یک گذرگاه
middle ground buoy U بویه زمین میان گذرگاه
gorge U گذرگاه تنگ بین دو کوه
gorged U گذرگاه تنگ بین دو کوه
bypassing U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypasses U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
passed U گذرگاه کارت عبور گذراندن
bypassed U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
passes U گذرگاه کارت عبور گذراندن
bypass U کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
gorging U گذرگاه تنگ بین دو کوه
gorges U گذرگاه تنگ بین دو کوه
absorption U [گذرگاه بین جرز و سطح دیوار]
dromos U [راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
tubal U وابسته به لوله رحمی یا گذرگاه تخم
ppd U Device Protection Port دستگاه حفافت گذرگاه
daisy chain interrupt U یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
by pass U گذرگاه فرعی مسیر فرعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com