Perdic | گذرنامه پناهنده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 44 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	refugee travel document U	گذرنامه پناهنده
	refugee's travel document U	گذرنامه پناهنده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	passports U	گذرنامه
	passport U	گذرنامه
	pass U	جواز گذرنامه
	passport number U	شماره گذرنامه
	passport of residence U	گذرنامه اقامت
	passes U	جواز گذرنامه
	passed U	جواز گذرنامه
	visa U	روادید گذرنامه ویزادادن
	visas U	روادید گذرنامه ویزادادن
	To cancel ( an invitation , a passport, a cheque). U	باطل کردن (دعوت ،گذرنامه ،چک )
	Your passport is no longer valid.	گذرنامه شما دیگر اعتبار ندارد.
	Is your passport in order ? U	آیا گذرنامه ات مرتب وآماده است ؟
	refugees U	پناهنده
	internee U	پناهنده
	defectors U	پناهنده
	immigrant U	پناهنده
	internees U	پناهنده
	immigrants U	پناهنده
	refugee U	پناهنده
	fugitives U	پناهنده
	fugitive U	پناهنده
	defector U	پناهنده
	refugees U	پناهنده سیاسی
	interned U	پناهنده جنگی
	fugitiveness U	پناهنده یا فراری
	economic refugee U	پناهنده اقتصادی
	shelter U	پناهنده شدن
	to shelter oneself U	پناهنده شدن
	take reffuge U	پناهنده شدن
	displaced persons U	اشخاص پناهنده
	refugee U	پناهنده سیاسی
	shelters U	پناهنده شدن
	sheltering U	پناهنده شدن
	sheltered U	پناهنده شدن
	recognized refugee U	پناهنده قبول شده
	to seek refuge U	پناه بردن پناهنده شدن
	take sanctuary U	پناهنده شدن به اماکن مقدسه
	asylee U	پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
	recognized asylum seeker U	پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
	person entitled to asylum U	پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
	environmental refugee U	پناهنده محیط زیستی [بوم شناسی ] [سیاست]
	clientship U	حالت پاسمت کسیکه بدیگری پناهنده شده یا اوراوکیل خودکرده است

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy