Perdic | گام سریع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 301 (15 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	quickstep U	گام سریع

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	click U	دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
	clicked U	دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
	clicks U	دو عمل سریع نگه داشتن و آزاد کردن دکمه mouse برای شروع یک برنامه یا انتخاب
	minimum U	سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد
	database U	ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
	databases U	ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
	accelerator U	سریع
	accelerators U	سریع
	rather U	سریع تر
	backbone U	شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
	backbones U	شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
	jet U	پرش اب جریان سریع
	jets U	پرش اب جریان سریع
	jetted U	پرش اب جریان سریع
	jetting U	پرش اب جریان سریع
	number U	پردازنده خاص برای محاسبات سریع
	number U	انجام محاسبات سریع
	numbers U	پردازنده خاص برای محاسبات سریع
	numbers U	انجام محاسبات سریع
	cut U	تغییر سمت سریع
	cuts U	تغییر سمت سریع
	shoot U	جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
	shoots U	جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
	prompt U	سریع کردن
	prompt U	سریع عاجل
	prompt U	سریع
	prompted U	سریع کردن
	prompted U	سریع عاجل
	prompted U	سریع
	prompts U	سریع کردن
	prompts U	سریع عاجل
	prompts U	سریع
	thin U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	thinned U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	thinners U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	thinnest U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	thins U	وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
	slave U	بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
	slaved U	بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
	slaves U	بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
	slaving U	بخشی از حافظه سریع که دادهای که CPU به سرعت دستیابی میکند را ذخیره میکند
	advanced U	روش ذخیره سازی داده روی دیسک سخت که سریع تر و کاراتراز RLL است
	high U	روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
	highest U	روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
	highs U	روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
	racer U	مسابقه دهنده سریع السیر
	racers U	مسابقه دهنده سریع السیر
	math U	CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
	maths U	CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
	stencil U	ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
	stenciled U	ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
	stenciling U	ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
	stencilled U	ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
	stencilling U	ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
	stencils U	ورقه پلاستیکی با نشانههای بریده شده روی آن برای رسم سریع و ساده فلوچارت
	time U	روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
	timed U	روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
	times U	روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
	bullet	توپ سریع
	bullets U	توپ سریع
	speedy U	سریع السیر سریع
	speedboat U	کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
	speedboats U	کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
	multiple U	معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند
	universal U	کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
	sweep U	تجسس هوایی سریع منطقه دشمن
	despatched U	انجام سریع
	despatches U	انجام سریع
	despatching U	انجام سریع
	dispatch U	انجام سریع
	dispatched U	انجام سریع
	dispatches U	انجام سریع
	cache U	بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
	cache U	بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
	caches U	بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند.
	caches U	بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
	jig U	جست و خیز سریع شیرین کاری
	jigs U	جست و خیز سریع شیرین کاری
	array U	کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
	arrays U	کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود
	peripheral U	باس سریع طراحی شده توسط Intel که تا چند مگاهرتز گنجایش دارد و در کامپیوترهای شخصی بر پایه Pentum برای آداپتورهای شبکه یا گرافیکی استفاده میشود
	express U	سریع السیر
	express U	سریع صریح
	expressed U	سریع السیر
	expressed U	سریع صریح
	expresses U	سریع السیر
	expresses U	سریع صریح
	expressing U	سریع السیر
	expressing U	سریع صریح
	gale U	باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
	gales U	باد تند و سریع که درارتفاعات بالاتر از 02 متری سطح زمین میوزد
	post U	ارسال سریع پست کردن
	post- U	ارسال سریع پست کردن
	posted U	ارسال سریع پست کردن
	posts U	ارسال سریع پست کردن
	optimum U	سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و بازیابی را به داده ذخیره شده دارد
	word perfect U	یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
	word-perfect U	یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
	echo U	در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط
	echoed U	در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط
Other Matches

	rollover U	استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
	marine express U	کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
	dma U	اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
	dma U	CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
	snap pass U	پاس سریع با پیچش سریع مچ
	speediness U	سریع السیر سریع
	spankings U	سریع
	rapid U	سریع
	spanking U	سریع
	swifts U	سریع
	wing footed U	سریع
	sweepy U	سریع
	swift U	سریع
	swifter U	سریع
	galloping U	سریع
	sudden U	سریع
	swiftest U	سریع
	gleg U	سریع
	snell U	سریع
	accelerated depreciation U	استهلاک سریع
	high speed traffic U	ترافیک سریع
	high speed traffic U	امد شد سریع
	high velocity drop U	بارریزی سریع
	converts U	پاسکاری سریع
	highflier U	دلیجان سریع
	highflyer U	دلیجان سریع
	fasts U	سریع السیر
	fastest U	سریع السیر
	fasted U	سریع السیر
	fast U	سریع السیر
	accelofilter U	صافی سریع
	high speed printer U	چاپگر سریع
	convert U	پاسکاری سریع
	converted U	پاسکاری سریع
	high speed U	سریع السیر
	converting U	پاسکاری سریع
	high speed U	دنده سریع
	fast neutron U	نوترون سریع
	speeds U	سریع کارکردن
	fast moving depression U	کمفشاری سریع
	speeding U	سریع کارکردن
	pirouette U	چرخ سریع
	pirouettes U	چرخ سریع
	rapid access U	با دستیابی سریع
	fast access U	با دستیابی سریع
	speed U	سریع کارکردن
	continuate U	سریع الاتصال
	fleets U	عبور سریع
	quickest U	تند و سریع
	scampered U	پرواز سریع
	scamper U	پرواز سریع
	ripostes U	ضربت سریع
	riposte U	ضربت سریع
	riposting U	ضربت سریع
	precipitate U	خیلی سریع
	precipitated U	خیلی سریع
	precipitates U	خیلی سریع
	scampering U	پرواز سریع
	scampers U	پرواز سریع
	riposted U	ضربت سریع
	quicker U	تند و سریع
	quicker U	جلد سریع
	slap U	ضربت سریع
	quick U	تند و سریع
	quick U	جلد سریع
	slapped U	ضربت سریع
	slapping U	ضربت سریع
	slaps U	ضربت سریع
	precipitating U	خیلی سریع
	slash U	ضربه سریع
	raided U	تک نفوذی سریع
	raid U	تک نفوذی سریع
	quickest U	جلد سریع
	braid U	حرکت سریع
	braided U	حرکت سریع
	braids U	حرکت سریع
	fleet U	عبور سریع
	couriers U	پیک سریع
	raiding U	تک نفوذی سریع
	raids U	تک نفوذی سریع
	glimpsing U	نگاه سریع
	slashed U	ضربه سریع
	slashes U	ضربه سریع
	glimpse U	نگاه سریع
	glimpsed U	نگاه سریع
	glimpses U	نگاه سریع
	fleetingly U	سریع الزوال
	fleeting U	سریع الزوال
	rough and ready U	سریع العمل
	courier U	پیک سریع
	hotshot U	بارکشی سریع
	skitter U	حرکت سریع
	rapid scanning U	تقطیع سریع
	progressive chess U	شطرنج سریع
	rapid flow U	جریان سریع
	rapid fire U	تیر سریع
	quick recovery U	بهبود سریع
	snapback U	بهبودی سریع
	sneak raid U	دستبرد سریع
	winder U	دویدن سریع
	repost U	ضربت سریع
	windstorm U	باد سریع
	wind sprint U	تمرین دو سریع
	rathe U	زود رس سریع
	rath U	زود رس سریع
	rapid transit U	شطرنج سریع
	posthaste U	سریع السیر
	polypnea U	تنفس سریع
	operation immediate U	اقدام سریع
	lightning chess U	شطرنج سریع
	accelerated depreciation U	استهلاک سریع
	quick recovery U	رونق سریع
	hypernoea U	تنفس سریع
	quick fire U	تیر سریع
	pattering U	بطور سریع وردخواندن
	whirled U	چرخیدن گردش سریع
	wind sprint U	دوهای سریع و کوتاه
	umbilical cord U	سیم سریع الاتصال
	umbilical cords U	سیم سریع الاتصال
	Making fast progress. U	سریع ترقی کردن
	whizzbang U	خمپاره سریع الانفجار
	whizbang U	خمپاره سریع الانفجار
	tide race U	جذر و مد سریع اب دریا
	snick U	ضربت سریع زدن
	whirl U	چرخیدن گردش سریع
	streamliner U	قطار سریع وشیک
	yerk U	حرکت سریع و شدید
	zonk out <idiom> U	سریع به خواب رفتن
	stop dead/cold <idiom> U	سریع توقف کردن
	keep pace <idiom> U	سریع السیر رفتن
	scud U	حرکت سریع ابر
	scudded U	حرکت سریع ابر
	scuds U	حرکت سریع ابر
	bring something on <idiom> U	دلیل افزایش سریع
	line surge U	جریان سریع و غیرعادی خط
	dispatch order U	سفارش حمل سریع
	honker U	نوعی اتومبیل سریع
	rapid eye movements U	حرکات سریع چشم
	flying U	پردار سریع السیر
	speedway U	جاده سریع السیر
	perishable U	کالای سریع الفساد
	swoops U	حرکت سریع نزولی
	swooping U	حرکت سریع نزولی
	swooped U	حرکت سریع نزولی
	quick break switch U	کلید قطع سریع
	fast break U	حمله سریع به دروازه
	high speed trafic U	رفت و امد سریع
	make flush U	شستن با جریان سریع
	promptitude U	سریع العملی زرنگی
	quicksort U	مرتب کردن سریع
	quick access memory U	حافظه دستیابی سریع
	quick break fuse U	فیوز قطع سریع
	goods of perishable nature U	اموال سریع الفساد
	fruit clipper U	کشتی سریع میوه بر
	fast shuttle U	نقل و انتقال سریع
	swoop U	حرکت سریع نزولی
	rapid transit U	حمل و نقل سریع
	jerks U	تکان سریع دادن
	surges U	جریان سریع وغیرعادی
	surged U	جریان سریع وغیرعادی
	surge U	جریان سریع وغیرعادی
	scatback U	توپدار سریع و فراری
	flips U	پاس سریع و کوتاه
	flipped U	پاس سریع و کوتاه
	skiff U	قایق سریع السیر
	flip U	پاس سریع و کوتاه
	whirls U	چرخیدن گردش سریع
	patter U	بطور سریع وردخواندن
	pattered U	بطور سریع وردخواندن
	jerking U	تکان سریع دادن
	jerked U	تکان سریع دادن
	jerk U	تکان سریع دادن
	sally U	جواب سریع و زیرکانه
	sally U	حرکت سریع شلیک
	sallies U	جواب سریع و زیرکانه
	sallies U	حرکت سریع شلیک
	patters U	بطور سریع وردخواندن
	rubdown U	مالش سریع بدن
	whirling U	چرخیدن گردش سریع
	flash U	معدن موازی سریع A/D.
	whisked U	حرکت سریع و جزیی
	whisking U	حرکت سریع و جزیی
	whisks U	حرکت سریع و جزیی
	raid U	تک سریع تاخت و تاز
	raided U	تک سریع تاخت و تاز
	raiding U	تک سریع تاخت و تاز
	whisk U	حرکت سریع و جزیی
	flashed U	معدن موازی سریع A/D.
	flashes U	معدن موازی سریع A/D.
	wildfire U	اتش سریع و پر زور
	quenching U	سریع خنک کردن
	slew U	گردش سریع توپ
	raids U	تک سریع تاخت و تاز
	agile U	زیرک سریع الانتقال
	jabs U	ضربه سریع مستقیم
	ageing U	سخت کنندگی سریع
	jabbing U	ضربه سریع مستقیم
	jabbed U	ضربه سریع مستقیم
	jab U	ضربه سریع مستقیم
	rapid U	سریع العمل چابک