English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
danish gambit U گامبی دانمارکی در بازی مرکزی شطرنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
goring gambit U گامبی گورینگ در بازی شطرنج اسکاتلندی
steinitz gambit U گامبی اشتاینیتس در بازی شطرنج وینی
lesser bishop's gambit U گامبی فیل کوچک در گامبی شاه شطرنج
albin counter gambit U گامبی متقابل البین در گامبی وزیر شطرنج
philidor gambit U گامبی گرکو-فیلیدور در گامبی شاه شطرنج
kieseritzky gambit U گامبی کیزریتسکی در گامبی شاه شطرنج
hanstein gambit U گامبی هانشتاین در گامبی شاه شطرنج
allgaier gambit U گامبی الگایر در گامبی شاه شطرنج
breyer gambit U گامبی بریر در گامبی شاه شطرنج
muzio gambit U گامبی موتسیو در گامبی شاه شطرنج
cunningham gambit U گامبی کانینگم در گامبی شاه شطرنج
king's bishop gambit U گامبی فیل شاه در گامبی شاه شطرنج
paris gambit U گامبی پاریس شطرنج
queen's gambit U گامبی وزیر شطرنج
king's gambit U گامبی شاه شطرنج
greco counter gambit U گامبی لاتویایی شطرنج
becker's defence U دفاع بکر در گامبی شاه شطرنج
ragozin system U سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
anti meran gambit U گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
prague variation U واریاسیون پراگ در گامبی وزیر شطرنج
benko gambit U گامبی بنکو در دفاع بنونی شطرنج
morra gambit U گامبی مورا در دفاع سیسیلی شطرنج
gambit of aleppo U نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
canal's variation U واریاسیون کانال در گامبی وزیر شطرنج
ragozin variation U واریاسیون راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
falkbeer counter gambit U گامبی متقابل فالکبیر درگامبی شاه شطرنج
blackmar diemer gambit U گامبی بلکمر- دیمر در پیاه وزیر شطرنج
alfred wolf gambit U گامبی الفرد وولف در گشایش رتی شطرنج
milner bary gambit U گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
alekhine's variation U واریاسیون الخین در گامبی وزیر پذیرفته نشده شطرنج
centre pawns U پیادههای مرکزی شطرنج
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
adams gambit U گامبی ادامز در بازی وینی
mason gambit U گامبی میسن در گامبی شاه گامبی کرس
reti gambit U گامبی رتی در گشایش رتی شطرنج
scotch gambit U گامبی اسکاتلندی درگشایش اسکاتلندی شطرنج
centre game U بازی مرکزی
crampet game U بازی شطرنج
endings U اخر بازی شطرنج
to play at chess U شطرنج بازی کردن
gambit U شروع بازی شطرنج
gambits U شروع بازی شطرنج
brilliancy U بازی درخشان شطرنج
vienna game U بازی وینی شطرنج
endgame U اخر بازی شطرنج
consultation chess U بازی شطرنج مشورتی
open game U بازی باز شطرنج
over the board U بازی شطرنج حضوری
counterplay U بازی شطرنج متقابل
ending U اخر بازی شطرنج
correspondence chess U بازی شطرنج مکاتبهای
five minute chess U بازی شطرنج 5 دقیقهای
annotating U شرح و تفسیر بازی شطرنج
semi open game U بازی شطرنج نیمه باز
blitzing U بازی شطرنج برق اسا
blitzes U بازی شطرنج برق اسا
blitzed U بازی شطرنج برق اسا
scotch four knights' game U بازی چهاراسب اسکاتلندی شطرنج
annotates U شرح و تفسیر بازی شطرنج
annotated U شرح و تفسیر بازی شطرنج
queen's pawn game U بازی پیاده وزیر شطرنج
blitz U بازی شطرنج برق اسا
half giuoco game U بازی نیمه جوئوکو شطرنج
annotate U شرح و تفسیر بازی شطرنج
sealed move U حرکت ثبتی در بازی شطرنج ناتمام
spanish game U بازی شطرنج اسپانیایی روی لوپس
italian game U بازی شطرنج ایتالیایی جوئوکو پیانو
gothic defence U دفاع گوتیک در بازی سه اسب شطرنج
giuoco piano U جوئوکو پیانو در بازی شطرنج ایتالیایی
maroczy system U سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
frankenstein dracula variation U واریاسیون فرانکشتاین-دراکولا در بازی شطرنج وینی
lucena position U پوزیسیون لوسنا در اخر بازی رخ و پیاده شطرنج
pillsbury variation U واریاسیون پیلزبری در بازی چهار اسب شطرنج
rice gambit U گامبی رایس در گامبی کیزریتسکی
danish U دانمارکی
dane U دانمارکی
jarl U امیر دانمارکی یا نروژی
sicilian attack U حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
cpu time U مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
headquarters U شعبه مرکزی اداره مرکزی
paching central U سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
gambits U گامبی
gambit U گامبی
lemberg gambit U گامبی لمبرگ
keres gambit U گامبی میسن
evans gambit U گامبی اونز
alleppo gambit U گامبی حلب
lemberg gambit U گامبی زوکرتورت
philidor gambit U گامبی فیلیدور
polish gambit U گامبی زوکرتورت
polish gambit U گامبی لهستانی
gambit of aleppo U گامبی حلب
polerio's gambit U گامبی پولریو
alleppo gambit U گامبی الپو
lvov gambit U گامبی لووف
alfred wolf gambit U گامبی لاندشتراسه
evans gambit U گامبی اوانس
keres gambit U گامبی کرس
zukertort gambit U گامبی زوکرتورت
counter gambit U گامبی متقابل
lvov gambit U گامبی زوکرتورت
latvian gambit U گامبی لاتویایی
greco counter gambit U گامبی متقابل گرکو
benoni counter gambit U گامبی متقابل بنونی
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
queen's pawn counter gambit U گامبی متقابل پیاده وزیرشطرنج
queen's gambit declined U گامبی وزیر پذیرفته نشده
tarrasch defence U دفاع تاراش در گامبی وزیرشطرنج
queen's gambit accepted U گامبی وزیر پذیرفته شده
lasker's defence U دفاع لاسکر در گامبی وزیرشطرنج
staunton gambit U گامبی استاونتن در دفاع هلندی
orthodox defence U دفاع ارتودکس در گامبی وزیرشطرنج
king's gambit declined U گامبی شاه پذیرفته نشده
tchigorin defence U دفاع چیگورین در گامبی وزیرشطرنج
slav defence U دفاع اسلاو در گامبی وزیرشطرنج
westphalia defence U دفاع وستفالی در گامبی وزیرشطرنج
pillsbury attack U حمله پیلزبری در گامبی وزیرشطرنج
marshall defence U دفاع مارشال در گامبی وزیرشطرنج
volga gambit U گامبی ولگا در پیاده وزیرشطرنج
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
central postal directory U دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
staunton defence U دفاع استاونتن در گامبی متقابل بنونی
hennig schara gambit U گامبی هنیگ- شارا دردفاع تاراش
capablanca's freeing manoeuvre U مانوررهایی بخش کاپابلانکادر گامبی وزیر
blamenfeld counter gambit U گامبی متقابل بلومنفند دردفاع بنونی
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
centrical U مرکزی
cores U مرکزی
core U مرکزی
focal line U خط مرکزی
cl U خط مرکزی
centre pocket U مرکزی
central U مرکزی
focal U مرکزی
centerline U خط مرکزی
axial U مرکزی
central pumping station U مرکزی
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
rooks U رخ شطرنج
rook U رخ شطرنج
al fil U شطرنج
chess U شطرنج
chequer U شطرنج
central site U سایت مرکزی
central station U نیروگاه مرکزی
center U گروه مرکزی
head office U اداره مرکزی
concourse U تالار مرکزی
centralized plan U پلان مرکزی
centralists U مرکزی نگر
central processing unit U واحدپردازنده مرکزی
central processor U پردازنده مرکزی
central processor U پردازشگر مرکزی
centralist U مرکزی نگر
fovea centralis U فرورفتگی مرکزی
fore and aft center line U خط مرکزی سراسری
centrically U بطور مرکزی
nuclei U لب هسته مرکزی
nucleus U لب هسته مرکزی
axial pressure U فشار مرکزی
central heating U حرارت مرکزی
central heating U گرمایش مرکزی
central U کامپیوتر مرکزی
eccentricities U برون مرکزی
central focusing wheel U چرخهزوم مرکزی
directrix U خط تیر مرکزی
boost coil U کوئل مرکزی
centrum U جسم مرکزی
eccentricity U برون مرکزی
centrosymmetric U متقارن مرکزی
centripetal U جانب مرکزی
centrifugal U گریز از مرکزی
central U تلفن چی مرکزی
central canal U مجرای مرکزی
central government U حکومت مرکزی
central head U فشار مرکزی
subcentral U زیر مرکزی
centralism U مرکزی نگری
center distance U فاصله مرکزی
central limit theorem U قضیه حد مرکزی
mainframe U پردازنده مرکزی
central fissure U شیار مرکزی
mainframes U پردازنده مرکزی
state government U دولت مرکزی
central city U شهر مرکزی
spherical angle U زاویه مرکزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com