English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
drayman U گاری بر چهارچرخه کش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
dray U گاری کوتاه بی لبه چهارچرخه بارکشی
Other Matches
schooner U گاری سفری گاری روپوش دار
schooners U گاری سفری گاری روپوش دار
four wheeled U چهارچرخه
wheeled U چهارچرخه
four wheel U چهارچرخه
sidecars U درشکه چهارچرخه
sidecar U درشکه چهارچرخه
quadricycle U چهارچرخه یابی
barouche U نوعی درشکه چهارچرخه
clarence U درشکه چهارچرخه پوشیده
fiacre U کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
stanhope U درشکه چهارچرخه بدون کروک وسبک
zamboni U دستگاه چهارچرخه برای صاف کردن یخ
drayage U چهارچرخه یاگاری مخصوص بارگیری وباراندازی
landdau U یکجور گردونه چهارچرخه که پوشش ان دارای دو قسمت است
handcar U چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
dogcarts U گاری سگ کش
drayman U گاری کش
carted U گاری
tumbril U گاری
dogcart U گاری سگ کش
gharry U گاری
driver U گاری چی
carts U گاری
carting U گاری
drivers U گاری چی
cart U گاری
van U گاری
vans U گاری
paracaisson U گاری دوچرخ
dumb waiter U گاری تاقچهدار
wain U گاری واگن
mail cart U گاری پست
tumbrel U گیوتین گاری
applecart U گاری سیب
cartwright U گاری ساز
wainwright U گاری ساز
carter U راننده گاری
shopping cart U گاری خرید
foot sweep U فن اوسوتو گاری
cartage U حمل با گاری
dumb waiters U گاری تاقچهدار
carthorse U اسب ارابهو گاری
camion U گاری کوتاه بی لبه
cartage U کرایه گاری مکاری
lorries U اتومبیل باری گاری
joltwagon U گاری یا ارابه پرتکان
paracaisson U گاری مهمات کش دستی
piety U پرهیز گاری خداترسی
lorry U اتومبیل باری گاری
pietist U وابسته به پرهیز گاری پارسا
cartful U انچه دریک گاری جا بگیرد
hackney coach U کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
tailboard U تخته عقب گاری وکامیون برای تخلیه بار
golf cart U گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
to be broken on the wheel U روی چرخ گاری مردن [نوعی مجازات اعدام در قرون وسطی]
unhorse U از اسب افتادن یا پیاده شدن اسب را از گاری یا درشگه باز کردن
trolley U گاری بارکش اتومبیل بارکش کوتاه
trolleys U گاری بارکش اتومبیل بارکش کوتاه
trolly U گاری بارکش اتومبیل بارکش کوتاه
jigger U درشکه یک اسبه گاری تک اسبه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com