Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fleas i. doges and cats
U
کیک هاسگ و گربه را اذیت می کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to provoke somebody until a row breaks out
<idiom>
U
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
genet
U
جانور پستاندارکوچک گوشت خواری شبیه گربه زباد یا گربه معمولی
feline
U
وابسته به تیره گربه گربه صفت
noncompatibility
U
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
When brothers quarrel, only fools believe.
<proverb>
U
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
modes
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
collision detection
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
tomcat
U
گربه نر
the cat has nine lives
U
گربه
neko
U
گربه
felid
U
گربه
grimalkin
U
گربه
ventus's shell
U
کس گربه
gib cat
U
گربه نر
flue
U
گربه رو
flues
U
گربه رو
tom cat
U
گربه نر
tomcats
U
گربه نر
puss
U
گربه
malkin
U
گربه
moggy
U
گربه
cat
گربه
air drain
U
گربه رو
cats
U
گربه
inconvenienced
U
اذیت
nuisances
U
اذیت
harassment
U
اذیت
nuisance
U
اذیت
inconvenience
U
اذیت
harming
U
اذیت
aggro
U
اذیت
harms
U
اذیت
harmed
U
اذیت
teased
U
اذیت
harm
U
اذیت
injury
U
اذیت
teases
U
اذیت
annoyance
U
اذیت
fret
U
اذیت
inconveniencing
U
اذیت
frets
U
اذیت
vexations
U
اذیت
vexation
U
اذیت
inconveniences
U
اذیت
devilment
[British E]
U
اذیت
hurtless
U
بی اذیت
teaze
U
اذیت
tease
U
اذیت
persecution
U
اذیت
mischievousness
U
اذیت
to lead one a dance
U
گربه رقصاندن
cowry
U
نوعی کس گربه
cathead
U
کله گربه
abyssinian
U
نژادی از گربه
cattily
U
گربه وار
cattiness
U
گربه صفتی
civet
U
گربه زباد
meow
U
صدای گربه
kitling
U
بچه گربه
cowries
U
نوعی کس گربه
lead one a dance
U
گربه رقصاندن
felinity
U
گربه صفتی
felidae
U
تیره گربه
lemon grass
U
گربه دشتی
cats eye
U
چشم گربه
tabby
U
گربه ماده
caracal
U
گربه صحرایی
galeophobia
U
گربه هراسی
wildcats
U
گربه وحشی
gatophobia
U
گربه هراسی
mewing
U
صدای گربه
mew
U
صدای گربه
mewed
U
صدای گربه
reflecting stud
U
چشم گربه
ailurophobia
U
گربه هراسی
wildcat
U
گربه وحشی
catling
U
بچه گربه
cat's paw
U
پنجه گربه
kitty
U
بچه گربه
silure
U
گربه ماهی
cattish
U
گربه وار
catlike
U
گربه وار
sheat fish
U
گربه ماهی
meaow
U
صدای گربه
cat's paws
U
پنجه گربه
tabbies
U
گربه ماده
foumart
U
گربه قطبی
catty
U
شبیه گربه
catty
U
گربه صفت
to pull the strings
U
گربه رقصاندن
kitten
U
بچه گربه
kittens
U
بچه گربه
cattiest
U
گربه صفت
heating flue
U
تنوره گربه رو
felid
U
گربه مانند
kit
U
بچه گربه
cattiest
U
شبیه گربه
cattier
U
گربه صفت
cattier
U
شبیه گربه
foumart
U
گربه شمالی
fitchet
U
گربه قطبی
toms
U
جنس نر گربه نر
tom
U
جنس نر گربه نر
gib
U
گوه گربه نر
pussy
U
گربه وار
grimalkin
U
گربه ماده
pussies
U
گربه وار
tabby cat
U
گربه خط دار
kits
U
بچه گربه
Persian cat
U
گربه ایرانی
cri du chat
U
گربه اوایی
cowrie
U
نوعی کس گربه
catfish
U
گربه ماهی
tiger cat
U
گربه وحشی
kitties
U
بچه گربه
gib cat
U
گربه اخته
chivvying
U
اذیت کردن
chivied
U
اذیت کردن
offend
U
اذیت کردن
hurts
U
صدمه اذیت
persecute
U
اذیت کردن
persecutors
U
اذیت کننده
hurting
U
صدمه اذیت
hurting
U
اذیت کردن
hurt
U
صدمه اذیت
offends
U
اذیت کردن
chivvies
U
اذیت کردن
chivvied
U
اذیت کردن
chivies
U
اذیت کردن
harms
U
اذیت کردن
chivvy
U
اذیت کردن
hurt
U
اذیت کردن
offended
U
اذیت کردن
persecutor
U
اذیت کننده
harming
U
اذیت کردن
pestered
U
اذیت کردن
to get on ones nerves
U
اذیت کردن
annoyance
U
اذیت کردن
pester
U
اذیت کردن
bedevils
U
اذیت کردن
to get hurt
U
اذیت شدن
worry
U
اذیت کردن
worries
U
اذیت کردن
chivying
U
اذیت کردن
pestering
U
اذیت کردن
bedevilling
U
اذیت کردن
bedevil
U
اذیت کردن
hassling
U
اذیت کردن
hassles
U
اذیت کردن
persecuted
U
اذیت کردن
pesters
U
اذیت کردن
persecutes
U
اذیت کردن
persecuting
U
اذیت کردن
hassled
U
اذیت کردن
harmed
U
اذیت کردن
hassle
U
اذیت کردن
harm
U
اذیت کردن
chew out
U
اذیت کردن
ornary
U
اذیت کننده
get hurt
U
اذیت شدن
mischief
U
اذیت شیطنت
hurts
U
اذیت کردن
bedevilled
U
اذیت کردن
harmlessly
U
بطوربی اذیت
teaser
U
اذیت کننده
teasers
U
اذیت کننده
chive
U
اذیت کردن .
onery
U
اذیت کننده
nuisance
U
اذیت کردن
hock
U
اذیت کردن
ornery
U
اذیت کننده
hindrances
U
اذیت ازار
i hurt my self
U
اذیت شدم
hindrance
U
اذیت ازار
nuisances
U
اذیت کردن
caterwauls
U
صدای شیون گربه
caterwauling
U
صدای شیون گربه
leopards
U
پلنگ گربه وحشی
gib
U
گربه صفت بودن
kittenish
U
مثل بچه گربه
They fight like cat and dog.
U
مانند سگ و گربه به هم می پرند.
caterwauled
U
صدای شیون گربه
catamount
U
یکجور گربه دشتی
pussies
U
ریم الود گربه
pussy
U
ریم الود گربه
caterwaul
U
صدای شیون گربه
to pull the wires
U
گربه رقصانی کردن
miaou
U
صدای گربه میومیو
leopard
U
پلنگ گربه وحشی
tabby cat
U
گربه ببری یا پلنگی
viverrine
U
شبیه گربه زباد
viverrine
U
خانواده گربه زباد
neko ashi dachi
U
ایستادن گربه سان
miaowed
U
صدای گربه میومیو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com