Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
enchilada
U
کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scrapple
U
خوراک مرکب از گوشت سرخ کرده وادویه
sausages
U
روده محتوی گوشت چرخ شده
sausage
U
روده محتوی گوشت چرخ شده
salad dressings
U
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
salad dressing
U
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
salami
U
گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
picalilli
U
ترشی هندی که باسبزی وادویه تند درست می کنند
marinades
U
اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinaded
U
اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinade
U
اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
marinading
U
اب نمک که سرکه وشراب وادویه بان زده وگوشت ماهی را دران می خوابانند
pomace
U
گوشت سیب گوشت میوه
club steak
U
قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
cultural
U
فرهنگی
culturally
U
فرهنگی
educational
U
فرهنگی
phlistinism
U
بی فرهنگی
culture shock
U
کوبهی فرهنگی
cultural anomie
U
بی هنجاری فرهنگی
culture shock
U
ضربهی فرهنگی
lettered
U
فرهنگی باسواد
subversives
U
اجتماعی و فرهنگی
subversive
U
اجتماعی و فرهنگی
cross-cultural
U
میان فرهنگی
cross cultural
U
میان فرهنگی
cultural tourism
U
گردشگری فرهنگی
transcultural
U
بین فرهنگی
cultural development
U
توسعه فرهنگی
cultural lag
U
پس افتادگی فرهنگی
cultural fad
U
هوس فرهنگی
cultural deprivation
U
محرومیت فرهنگی
cultural psychiatry
U
روانپزشکی فرهنگی
cultural anomy
U
بی هنجاری فرهنگی
cuttural attache
U
وابسته فرهنگی
sociocultural
U
اجتماعی- فرهنگی
cultural heritage
U
میراث فرهنگی
cultural parallelism
U
توازی نگری فرهنگی
cross cultural psychiatry
U
روانپزشکی میان فرهنگی
cultural absolutism
U
مطلق نگری فرهنگی
cultural relativism
U
نسبی نگری فرهنگی
cross cultural psychology
U
روانشناسی میان فرهنگی
cultural anthropology
U
انسان شناسی فرهنگی
renaissance
U
دوره تجدد ادبی و فرهنگی رنسانس
intercultural
U
وابسته به فرهنگ دو کشور بین فرهنگی
criteria
U
محتوی
contenting
U
محتوی
container
U
محتوی
content
U
محتوی
hydrous
U
محتوی اب
contents
U
محتوی
filler
U
محتوی
fillers
U
محتوی
containers
U
محتوی
outside art
U
[هنری که خارج از چهارچوب رسمی و فرهنگی اجتماع باشد]
contained
U
محتوی بودن
copper bearing
U
محتوی مس حاوی مس
aluminous
U
محتوی الومینیوم
contains
U
محتوی بودن
contain
U
محتوی بودن
platinous
U
محتوی پلاتین
sanguinolent
U
محتوی خون
gas content
U
محتوی گاز
bottle
U
محتوی یک بطری
bottles
U
محتوی یک بطری
contenting
U
خرسند کردن محتوی
pouncet box
U
قوطی محتوی گردخوشبو
content
U
خرسند کردن محتوی
saccharine
U
قندی محتوی قند
docketed
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
docketing
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
bottled gas
U
بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
binary alloy
U
الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
dockets
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
clearest
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
clears
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
content addressable
U
نشانی پذیر از روی محتوی
palls
U
تابوت محتوی مرده حائل
palling
U
تابوت محتوی مرده حائل
palled
U
تابوت محتوی مرده حائل
pall
U
تابوت محتوی مرده حائل
camera magazine
U
جعبه محتوی فیلم عکاسی
clearer
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
content addressed
U
نشامی یافته از روی محتوی
compressed gas cylinder
U
سیلندر محتوی گاز متراکم
clear
U
تغییر محتوی یک خانه حافظه
docket
U
فهرست محتوی بسته ارسالی
music box
U
جعبه محتوی ساز کوکی
tea bag
U
پاکت محتوی چای فوری
tea bags
U
پاکت محتوی چای فوری
poster color
U
شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
quartzite
U
سنگ شنی محتوی کوارتز
subversion
U
نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
time capsule
U
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
megasporangium
U
هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
rogatory letters
U
نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
urn
U
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
myoglobin
U
پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
sketchbook
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
swizzle
U
انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
scandal sheet
U
نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
epos
U
مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
urns
U
گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
seabag
U
کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
sketchbooks
U
کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
glossarist
U
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
hematoma
U
توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
dumpling
U
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
dumplings
U
نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
doorplate
U
پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
puddings
U
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
pudding
U
دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
Molotov cocktail
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktails
U
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
compressed air tunnel
U
تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
child
U
یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
cases
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
case
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
guinea pepper
U
فلفل قرمز هندی فلفل فرهنگی
offertory
U
سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
contains
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contain
U
در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
behind the times
<idiom>
U
از مد افتاده عقب افتاده فرهنگی
flesh-and-blood
U
گوشت
meat
U
گوشت
meats
U
گوشت
brawn
U
گوشت
flesh
U
گوشت
granulation tissue
U
گوشت نو
basting
U
گوشت
proud flesh
U
گوشت نو
viand
U
گوشت
preserved meat
U
گوشت
pulpless
U
بی گوشت
flesh and blood
U
گوشت
declaratory statute
U
قانون تاکیدی قانونی است که محتوی مطلب جدیدی نیست بلکه لازم الاجرابودن یک قانون سابق را تاکیدو تصریح میکند
fuzz ball
U
گوشت زیادی
blowfly
U
مگس گوشت
butchery business
U
گوشت فروشی
meat fly
U
مگس گوشت
pot roast
U
گوشت اب پزشده
brisket
U
گوشت سینه
pot roasts
U
گوشت اب پزشده
beef tea
U
جوهریاشیره گوشت
gambrel
U
قلاب گوشت
pancreas
U
خوش گوشت
pancreases
U
خوش گوشت
carrion
U
گوشت گندیده
green meat
U
گوشت کهنه
gravy
U
شیره گوشت
luncheon meat
U
گوشت ساندویچی
flab
U
گوشت اضافی
flab
U
گوشت شل و آویزان
fruit pulp
U
گوشت میوه
carneous
U
گوشت مانند
carnification
U
گوشت سازی
sarcophagous
U
گوشت خوار
the pulp of an apple
U
گوشت سیب
fleshmonger
U
گوشت فروش
flesher
U
گوشت فروش
flesh hook
U
قلاب گوشت کش
flash hook
U
قلاب گوشت
stringers
U
چنگک گوشت
goose
U
گوشت غاز
stringer
U
چنگک گوشت
diastasc
U
اب خوش گوشت
shins
U
گوشت قلم پا
top round
U
گوشت کبابی
carnosity
U
گوشت زیاد
surloin
U
گوشت مازه
caruncle
U
گوشت پاره
spareribs
U
گوشت دنده
french chop
U
گوشت دنده
pork
U
گوشت خوک
collop
U
برش گوشت
pemican
U
گوشت خشکانده
pemmican
U
گوشت خشکانده
consomme
U
اب گوشت تنگاب
sirloins
U
گوشت راسته
sirloin
U
گوشت راسته
ham
U
گوشت ران
venison
U
گوشت گوزن
meatman
U
گوشت فروش
red meat
U
گوشت گاووگوسفند
mutton
U
گوشت گوسفند
dripping
U
چکیده گوشت
mince
U
گوشت قیمه
minces
U
گوشت قیمه
veal
U
گوشت گوساله
shin
U
گوشت قلم پا
lappet
U
گوشت اویخته
rib
U
گوشت دنده
chopping board
U
تختهسبزیو گوشت
leal meat
U
گوشت لخم
lenten
U
بی گوشت لاغر
shoulder
U
گوشت سردست
leg
U
گوشت ران
chop
U
گوشت دنده
chop
U
گوشت کتلت
masher
U
گوشت کوب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com