English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
nlq U کیفیت تقریبا" عالی
Other Matches
retrain U ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
garbage U اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
gigo U اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
letter quality printer U چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
not much of <idiom> U تقریبا بد
neared U تقریبا
nearest U تقریبا
nearer U تقریبا
nearing U تقریبا
nears U تقریبا
feckly U تقریبا
near- U تقریبا
near U تقریبا
proximately U تقریبا"
pretty much U تقریبا
nighly U تقریبا
sort of U تقریبا
next door to U تقریبا
inexactly U تقریبا
approx U تقریبا
wellnigh U تقریبا
almost U تقریبا
just about <idiom> تقریبا
well-nigh U تقریبا
roughly U تقریبا"
much U تقریبا
nearly U تقریبا
approximately U تقریبا
circa U تقریبا
roughly <adv.> U تقریبا
practically U تقریبا"
about <adv.> U تقریبا
by a U تقریبا
all but U تقریبا
well nigh U تقریبا
about two years U تقریبا`
some U تقریبا
next to impossible U تقریبا نشدنی
semi U تقریبا نصف
approximately U تقریبا به درستی
gravel blind U تقریبا کور
about two years U تقریبا` دو سال
nip and tuck U تقریبا برابر
semis U تقریبا نصف
sort of <idiom> U تقریبا تا یک حدی
subovate U تقریبا بیضی
squarish U تقریبا مربع
near vertical U تقریبا عمودی
scarcely ever U تقریبا هیچوقت
around 3 in the morning U تقریبا ساعت ۳ صبح
go near to do something U تقریبا کاری را کردن
thereabout U درهمان نزدیکی تقریبا
it is much the same U تقریبا همان است
nigh U تقریبا نزدیک شدن
disobedience U تقریبا" معادل desertion
about as high U تقریبا` همان اندازه بلند
anasarca U ورم تقریبا شدید پشام
approximate U نه دقیق ولی تقریبا درست
approximated U نه دقیق ولی تقریبا درست
approximates U نه دقیق ولی تقریبا درست
approximating U آنچه تقریبا درست است
roughly speaking U تقریبا بدون رعایت دقت
two cents <idiom> U تقریبا هیچ ،چیزی بی ارزش
It's about 2 miles from ... آن تقریبا 2 مایل دور از ... است.
whyŠthere is the answer U شرط در امده تقریبا معنی میدهد
side cast U پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
jetstream U باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
The book runs to nearly 600 pages. U این کتاب تقریبا بالغ بر ۶۰۰ صفحه می شود.
kind U کیفیت
kindest U کیفیت
feature U کیفیت
featured U کیفیت
features U کیفیت
featuring U کیفیت
kinds U کیفیت
how U کیفیت
color U کیفیت
modalities U کیفیت
modality U کیفیت
quality U کیفیت
qualities U کیفیت
stating U کیفیت
state U کیفیت
states U کیفیت
stated U کیفیت
state- U کیفیت
differentiating cicuit U مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
fjeld U فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
magnetic quantity U کیفیت مغناطیسی
print quality U کیفیت چاپ
gestaltqualitat U کیفیت گشتالتی
certificate of quality U گواهی کیفیت
ubiety U کیفیت مکان
letter quality U کیفیت حرفی
outness U کیفیت خارجی
letter quality U کیفیت حرف
quality assurance U اطمینان از کیفیت
image quality U کیفیت تصویر
quality control U کنترل کیفیت
drawing quality U کیفیت کشش
qualitatively U از لحاظ کیفیت
spiritusoity U کیفیت معنوی
cutting quality U کیفیت برش
quality certificate U گواهی کیفیت
circumstances U چگونگی کیفیت
grade U کلاس کیفیت
grades U کلاس کیفیت
number U بیان کیفیت
quality engineering U مهندسی کیفیت
numbers U بیان کیفیت
qualities U بهترین کیفیت
quality U بهترین کیفیت
acceptable quality level U کیفیت مناسب
Quality Control کنترل کیفیت
high quality cast iron U چدن با کیفیت عالی
high quality steel U فولاد با کیفیت خوب
quality control approval U تایید کنترل کیفیت
stamping quality U کیفیت قالب گیری
air quality criterion U معیار کیفیت هوا
letter quality U چاپ با کیفیت خوب
gross national quality U کیفیت ناخالص ملی
specialty U اختصاص کیفیت ویژه
signal quality detector U اشکارگر کیفیت سیگنال
specialities U اختصاص کیفیت ویژه
playing U کیفیت یاسبک بازی
plays U کیفیت یاسبک بازی
speciosity U کیفیت معین ومشخص
fair average quality U کیفیت متوسط مناسب
played U کیفیت یاسبک بازی
play U کیفیت یاسبک بازی
ambient quality standard U استاندارد کیفیت پرمون
speciality U اختصاص کیفیت ویژه
quality control U کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
quality assurance U عملیات اطمینان از کیفیت جنس
photorealistic U که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
thread fineness U [ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
finest U کیفیت بسیار بالا و عالی
fined U کیفیت بسیار بالا و عالی
fine U کیفیت بسیار بالا و عالی
degradation U کیفیت پایین سیگنال یا تصویر
telemetry U اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
high quality sheet steel U ورق فولادی با کیفیت خوب
contractor quality control U سیستم کنترل کیفیت پیمانها
control chart U جدول کنترل کیفیت تولید
acceptable quality level U سطح کیفیت قابل قبول
nihilism U شورش و شدت عمل را توصیه کند مفهومی تقریبا" معادل نهیلیسم و انارشیسم از خودگذشتگی و تن به فنا دادن
drafted U چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
performance U قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
high U وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
carat U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
printed U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
print U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
draft U چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
carats U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
drafts U چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
highest U وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
highs U وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
performances U قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
layer U لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
prints U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
layers U لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
qualities U بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
correspondence quality U چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
draft mode U چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
zygosity U کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
quality U بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
outwardness U کیفیت فاهر دلبستگی بچیزهای خارجی یامادی
to effuse U از خود بیرون [بروز] دادن [مانند مایع نور بو یا کیفیت]
ecdysiast U زن رامشگری که در حین رقص تکه تکه لباس خود رادرمی اورد و تقریبا عریان می رقصد
traffics U مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
sub woofer U هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
CD quality U چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
to p off an awkward situation U حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
TFT screen U روش ایجاد صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا در کامپیوترهای Laptop
traffic U مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
trafficking U مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
trafficked U مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
preventive detention U تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد
guarantee U متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
image U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
images U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
guarantees U متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guaranteed U متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
image printer U چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
vectors U که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector U که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
cumulus U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumuli U ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
transport U لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transported U لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
multipass overlap U سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
letter quality printing U چاپ با چاپگر matrix-dot که نوشتار با کیفیت بهتر دارد به خوبی ماشین تایپ با افزایش فاصله بین نقاط
letter quality printing U خصوصیت برخی چاپگرهای matria-dot که حروف با کیفیت یکسان با ماشین تایپ را با نقاط بسیار نزدیک به هم تامین میکند
transporting U لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transports U لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
monitor U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitored U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitors U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com