English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
baggier U کیسهای متورم
baggiest U کیسهای متورم
baggy U کیسهای متورم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
saccular U کیسهای
sacciform U کیسهای
cystic U کیسهای
cystiform U کیسهای
cystoid U کیسهای
follicular U کیسهای
encysted U کیسهای
pouchy U کیسهای
bagging U پارچه کیسهای
fyke U دام کیسهای
purse seine U دام کیسهای
satchel charge U خرج کیسهای
vesicular U کیسهای مثانهای
burlap U پارچه کیسهای
vesiculate U کیسهای مثانهای
multisection charge U خرج چند کیسهای
ventricose U متورم
dropsical U متورم
inflated U متورم
strumose U متورم
protuberant U متورم
turgescent U متورم
gouty U متورم
tumefactive U متورم
inflamed U متورم
strumous U متورم
torose U متورم
trawled U باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawl U باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawls U باتور کیسهای ماهی گرفتن
trawling U باتور کیسهای ماهی گرفتن
turgid <adj.> U متورم شده
tumorous U متورم مغرور
swell U متورم کردن
puffy <adj.> U متورم شده
tumid <adj.> U متورم شده
goutily U بطور متورم
inflater U متورم کننده
puffed out <adj.> U متورم شده
inflator U متورم کننده
puffed <adj.> U متورم شده
turgid U متورم متسع
inflate U متورم شدن
swells U متورم کردن
bulged U متورم شدن
distends U متورم شدن
distending U متورم شدن
distend U متورم شدن
swelled U متورم کردن
bulges U متورم شدن
inflates U متورم شدن
bulge out U متورم شدن
bulge U متورم شدن
belly out U متورم شدن
adipoma U پیه متورم
tumescent U متورم ورقلنبیده
inflating U متورم شدن
bulging U متورم شدن
trawls U کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawling U کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
nine ball billiard U بیلیارد کیسهای با 9 گوی شماره دار
trawled U کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawl U کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
cribbage billiard U بیلیارد کیسهای با کیسه انداختن هر 2 گوی
purse net U دام کیسهای برای خرگوش گیری
purse seine U تور کیسهای برای ماهی گیری
tumidly U به طور متورم یا اماسیده
tumid U ورم کرده متورم
tumify U اماس کردن متورم ساختن
bags U باد کردن متورم شدن
bag U باد کردن متورم شدن
one and nine balls billiard U بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
gastrea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
gastraea U رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
codpiece U روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
poker pocket billiards U بیلیارد کیسهای دونفره یابیشتر با گوی اصلی و 61گوی شماره دار
codpieces U روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
cowboy billiard U بیلیارد کیسهای با گوی اصلی و 3 گوی به شمارههای 1و 3 و 5
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com