English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
least U کوچکترین
juniority U کوچکترین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
minims U کوچکترین ذره
minim U کوچکترین ذره
least squares U کوچکترین مربعات
biting angle U کوچکترین زاویه اصابت
minimum U کوچکترین مقدار چیزی
lowest common multiple U کوچکترین مضرب مشترک
floppy U کوچکترین فضا روی دیسک
floppies U کوچکترین فضا روی دیسک
floppy discs U کوچکترین فضا روی دیسک
taxeme U کوچکترین واحد ساختمان لغوی
floppy disk U کوچکترین فضا روی دیسک
floppy disks U کوچکترین فضا روی دیسک
penny U کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
pennies U کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
azimuth resolution U اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
taxeme U کوچکترین قسمت صرف ونحوی کلمه
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
atoms U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
light quantum U کوچکترین ذره حامل انرژی درنورواشعه تابشی
atom U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
element U کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
elements U کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
bits U کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
bit U کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
unit cell U کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
colours U کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
colour U کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
available U کوچکترین واحد یا نقط ه صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است
elements U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است
element U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است
pixel U کوچکترین واحد مجزا یا نقط ه از صفحه نمایش که رنگ و شدت نور آن قابل کنترل باشد
picture element U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picture U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictured U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictures U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picturing U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
ascended U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascend U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascends U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
atoms U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atom U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
morpheme U واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
best fit U 1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
atoms U کوچکترین ذره ذره تجزیه ناپذیر
atom U کوچکترین ذره ذره تجزیه ناپذیر
sectors U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector U کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com