Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rissole
U
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
rissoles
U
کوفته گوشت یا ماهی که باخمیرنان سرخ کنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fish ball
U
کوفته ماهی وسیب زمینی
meat safe
U
قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
oleomargarine
U
کره تقلیدی که از گوشت گاودرست می کنند
gill
U
نهر کوچک گوشت ماهی
pickerel
U
اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
sparling
U
ماهی قزل الا دارای گوشت لذید
timbale
U
خوراکی مرکب از گوشت ماهی وجوجه وپنیر وغیره
smokehouse
U
محل دود دادن گوشت ماهی وپوست دباغی وغیره
matelote
U
یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
fish cake
U
نان شیرینی که از ماهی خورد کرده وپوره سیب زمینی درست کنند
salami
U
گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
to provoke somebody until a row breaks out
<idiom>
U
کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
noncompatibility
U
دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessing system
U
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
When brothers quarrel, only fools believe.
<proverb>
U
برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
rissole
U
کوفته
rissoles
U
کوفته
modes
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode
U
حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
bruise
U
کوفته شدن
bruises
U
کوفته شدن
bruising
U
کوفته شدن
bruised
U
کوفته شدن
to beat black and blue
U
کوفته یاکبودکردن
quenelle
U
کوفته ریزه
spent
U
از پا درامده کوفته
contuse
U
کوفته کردن
worn out
U
خسته و کوفته
worn-out
U
خسته و کوفته
croquette
U
کوفته برنجی
croquettes
U
کوفته برنجی
livid
U
کبود شده کوفته
pomace
U
گوشت سیب گوشت میوه
pomfret
U
یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse
U
موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
collision detection
U
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
heck
U
ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
He fell off his bike and bruised his knee.
U
او
[مرد]
از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته
[کبود]
شد.
escolar
U
نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
club steak
U
قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
mackerel
U
ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
fish
U
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
guppy
U
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
fishes
U
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fished
U
ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock
U
ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
guppies
U
ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
CSMA CD
U
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
grayfish
U
نوعی ماهی روغن سگ ماهی
companding
U
دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
wayworn
U
خسته و مانده در اثر سفر خسته و کوفته
sea calf
U
گوساله ماهی سگ ماهی
teleost
U
ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
proud flesh
U
گوشت نو
flesh and blood
U
گوشت
flesh-and-blood
U
گوشت
preserved meat
U
گوشت
granulation tissue
U
گوشت نو
pulpless
U
بی گوشت
meats
U
گوشت
brawn
U
گوشت
flesh
U
گوشت
viand
U
گوشت
basting
U
گوشت
meat
U
گوشت
white meat
U
گوشت سفید
diastasc
U
اب خوش گوشت
meaty
U
گوشت دار
venison
U
گوشت گوزن
sirloin
U
گوشت راسته
mince
U
گوشت قیمه
chopping board
U
تختهسبزیو گوشت
consomme
U
اب گوشت تنگاب
top round
U
گوشت کبابی
ham
U
گوشت ران
incarnant
U
گوشت نو اور
collop
U
برش گوشت
meatiest
U
گوشت دار
meatier
U
گوشت دار
horseflesh
U
گوشت اسب
minces
U
گوشت قیمه
fleshmonger
U
گوشت فروش
flesher
U
گوشت فروش
flesh hook
U
قلاب گوشت کش
veal
U
گوشت گوساله
flash hook
U
قلاب گوشت
mutton
U
گوشت گوسفند
red meat
U
گوشت گاووگوسفند
rib
U
گوشت دنده
flab
U
گوشت شل و آویزان
sarcophagous
U
گوشت خوار
flab
U
گوشت اضافی
luncheon meat
U
گوشت ساندویچی
outgrowth
U
گوشت زیادی
emaciated
U
گوشت رفته
beefy
U
گوشت الو
grills
U
گوشت کباب کن
grilling
U
گوشت کباب کن
brisket
U
گوشت سینه
meat fly
U
مگس گوشت
blowfly
U
مگس گوشت
beef tea
U
جوهریاشیره گوشت
surloin
U
گوشت مازه
chop
U
گوشت کتلت
the pulp of an apple
U
گوشت سیب
pancreas
U
خوش گوشت
pancreases
U
خوش گوشت
shoulder
U
گوشت سردست
leg
U
گوشت ران
chop
U
گوشت دنده
gravy
U
شیره گوشت
grill
U
گوشت کباب کن
lamb
U
گوشت بره
caruncle
U
گوشت پاره
lambs
U
گوشت بره
carnosity
U
گوشت زیاد
carnification
U
گوشت سازی
carneous
U
گوشت مانند
sirloins
U
گوشت راسته
pork
U
گوشت خوک
butchery business
U
گوشت فروشی
beefed up
U
گوشت گاو
beef
U
گوشت گاو
pot roast
U
گوشت اب پزشده
dripping
U
چکیده گوشت
pot roasts
U
گوشت اب پزشده
carrion
U
گوشت گندیده
french chop
U
گوشت دنده
goose
U
گوشت غاز
gambrel
U
قلاب گوشت
murrain
U
گوشت مرده
pulpous
U
گوشت دار
fruit pulp
U
گوشت میوه
killcalf
U
گوشت فروش
lappet
U
گوشت اویخته
lenten
U
بی گوشت لاغر
green meat
U
گوشت کهنه
haslet
U
گوشت کبابی
leal meat
U
گوشت لخم
mangler
U
گوشت خرد کن
masher
U
گوشت کوب
stringer
U
چنگک گوشت
shin
U
گوشت قلم پا
meatman
U
گوشت فروش
pemmican
U
گوشت خشکانده
spareribs
U
گوشت دنده
pemican
U
گوشت خشکانده
fuzz ball
U
گوشت زیادی
shins
U
گوشت قلم پا
stringers
U
چنگک گوشت
spare ribs
U
گوشت دنده با استخوان
Firm muscles ( flesh ) .
U
عضلات (گوشت ) محکم
tenderloin
U
گوشت پشت مازو
steak
U
باریکه گوشت کبابی
short ribs
U
گوشت با استخوان دنده
steaks
U
باریکه گوشت کبابی
fries
U
گوشت سرخ کرده
fry
U
گوشت سرخ کرده
frying
U
گوشت سرخ کرده
Her flesh is flabby.
U
گوشت بدنش شل است
abscission
U
قطع پوست و گوشت
parve
U
بدون گوشت وشیر
grating
U
گوشت ریز ساینده
gratings
U
گوشت ریز ساینده
omophagous
U
گوشت خام خور
cold cuts
U
گوشت پخته سرد
at the but cher's
U
در دکان گوشت فروشی
granulet
U
گوشت نوبالا اورده
pork butcher
U
گوشت خوک فروش
mince pies
U
کلوچه گوشت دار
carunculate
U
دارای گوشت پاره
sirloins
U
گوشت کمرگوسفند یا خوک
mince pie
U
کلوچه گوشت دار
sirloin
U
گوشت کمرگوسفند یا خوک
meat tea
U
چایی یا عصرانه با گوشت
broiled meat
U
گوشت سرخ کرده
ball of toe
U
گوشت زیر پنجه پا
outgrwth
U
برامدگی گوشت زیادی
collop
U
تکه کوچک گوشت
beef steak
U
گوشت ران گاو
cicatrize
U
گوشت نو بالا اوردن
dainty
U
گوشت یا خوراک لذیذ
pareve
U
بدون گوشت وشیر
luncheon meat
U
گوشت پیش آماد
fricassees
U
راگوی گوشت پرنده
lob
U
گوشت یا پوست اویخته
putrid flesh
U
گوشت گندیده یا بو گرفته
foreshank
U
گوشت ساق گاو
roast beef
U
گوشت گاوکباب شده
beefsteak
U
گوشت ران گاو
westphalian ham
U
گوشت دودزده خوک
lobbed
U
گوشت یا پوست اویخته
fry
U
سرخ کردن
[گوشت]
luncheon meat
U
گوشت پخته و آماده
omophagic
U
گوشت خام خور
omophagia
U
گوشت خام خوری
fricassee
U
راگوی گوشت پرنده
gobbet
U
تکه گوشت خام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com