Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 13 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
infancy
U
کودکی
childhood
U
کودکی
imfancy
U
کودکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
man and boy
U
چه در کودکی چه در بزرگی
infantile amnesia
U
یادزدودگی کودکی
dementia infantilis
U
زوال عقل کودکی
infantile
U
مربوط بدوران کودکی
infantile sexuality
U
میل جنسی دوره کودکی
To adopt a child ( an infant ) .
U
کودکی را بفرزندی قبول کردن
nursling or nurse
U
کودکی به دست دایه یا پرستار سپرده شده است
handy dandy
U
بازی بچگانه که دران کودکی چیزی رادریکی ازدودست بسته خودنگاه
latchkey child
[کودکی که معمولا در خانه بخاطر مشغله پدر مادر تنها است]
His new luxury mansion is a dar cry from the one bedroom cottage he lived in as a child.
U
عمارت لوکس جدیدش کجا و کلبه یک خوابه ای که کودکی اش را در آن به سر برد کجا.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com