Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
institutionalized children
U
کودکان پناهگاهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
custodial
U
پناهگاهی
residential care
U
مراقبت پناهگاهی
play fellow
U
همبازی کودکان
wading pool
U
استخر کودکان
exceptional children
U
کودکان استثنایی
infantile paralysis
U
فلج کودکان
pedobaptism
U
تعمید کودکان
touch wood
U
یکجوربازی کودکان
pediatrics
U
پزشکی کودکان
child's play
U
بازی کودکان
pediatrics
U
امراض کودکان
disturbed children
U
کودکان پریشان
matron
U
سرپرست کودکان
disadvantaged children
U
کودکان محروم
biddy basketball
U
بسکتبال کودکان
pediatric
U
مربوط به امراض کودکان
pediatrician
U
ویژه گر بیماریهای کودکان
puds
U
دست در زبان کودکان
pud
U
دست در زبان کودکان
nursery rhymes
U
اشعار مخصوص کودکان
nursery rhyme
U
اشعار مخصوص کودکان
child labor laws
U
قوانین کار کودکان
pedology
U
مبحث بهداشت کودکان
pemphigus
U
تاول کوفتی کودکان
piadology
U
شناسایی حالات کودکان
undies
U
زیر پوش کودکان
playground ball
U
توپ پلاستیکی کودکان
puerile breathing
U
تنفس خرخری کودکان
school age children
U
کودکان واجب التعلیم
doggie
U
سگ بزبان کودکان سگ کوچک
paedophilia
U
میل جنسی به کودکان
baby farm
U
محل نگهداری کودکان
infant mortality
U
مرگ و میر کودکان
children's apperception test
U
ازمون اندریافت کودکان
playrooms
U
اتاق بازی کودکان
playroom
U
اتاق بازی کودکان
little pitchers have long ears
U
کودکان غالبا گوششان تیزاست
poliomyelitic
U
مبتلا به بیماری فلج کودکان
PO
U
پبشاب دان بزبان کودکان
child death rate
U
نرخ مرگ و میر کودکان
poliomyelitic
U
وابسته به بیماری فلج کودکان
floor hockey
U
هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
unicef (= united nations international
U
یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
hornbook
U
کاغذی که در ان الفباء برای کودکان دبستان می نوشتند
nursery governess
U
بانویی که کودکان را هم پرستاروهم اموزگاراست پرستار اموزگار
Mentally retarded children.
U
کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
scaramouch
U
دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents.
U
بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.
leading string
U
ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
pediatrics or pae
U
شاخهای از علم طب که ازبهداشت و ناخوشیهای کودکان گفتگو میکند
stockinette
U
پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
stockinet
U
پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
scaramouche
U
دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
Santa Claus
U
شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
roller-coasters
U
راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
roller coaster
U
راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
minor league
U
دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
roller-coaster
U
راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
wppsi
U
مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیش اموزشگاهی ودبستانی
sand man
U
لولویی که خاک درچشم کودکان پاشیده انهارا خواب الود میکند
go cart
U
چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
oedipal
U
وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
walking chair
U
چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
night gown
U
جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com