English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
school age children U کودکان واجب التعلیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
obligatory U واجب
absolute <adj.> U واجب
fundametal U واجب
essential U واجب
inalienable <adj.> U واجب
indispensable U واجب
indispensable <adj.> U واجب
inevitable <adj.> U واجب
essentials U واجب
necessary U واجب
unalterable <adj.> U واجب
of obligation U واجب
unalienable <adj.> U واجب
momentous U واجب
necessitous U واجب
self existent U واجب الوجود
individual duty U واجب عینی
behoove U واجب بودن
self existence U واجب الوجودی
behove U واجب بودن
collective duty U واجب کفایی
entitled to maintenance U واجب النفقه
optional contract U غیر واجب
personal duty U واجب عینی
inessentials U غیر واجب
that must be observed U واجب الرعایه
inessential U غیر واجب
vital U واجب اساسی
payable U واجب الاداء
obligatory U فرض واجب
due U واجب الاداء مقتضی
necessitated U واجب کردن مجبورکردن
necessitate U واجب کردن مجبورکردن
inviolability U واجب الحرمت بودن
gallows bird U جانی واجب الاعدام
mature U واجب الادا شدن
to be essential [necessary] U ضروری [واجب] بودن
necessitates U واجب کردن مجبورکردن
bounden duty U وفیفه واجب یا لازم
necessitating U واجب کردن مجبورکردن
matures U واجب الادا شدن
vital to life U واجب برای زندگی
it is necessary for him to go U براو واجب است که برود
matures U واجب الادا تکمیل کردن
i alone bear the brunt of it U خدمت انها بر من واجب می اید
mature U واجب الادا تکمیل کردن
pedobaptism U تعمید کودکان
pediatrics U پزشکی کودکان
pediatrics U امراض کودکان
play fellow U همبازی کودکان
exceptional children U کودکان استثنایی
touch wood U یکجوربازی کودکان
biddy basketball U بسکتبال کودکان
child's play U بازی کودکان
disadvantaged children U کودکان محروم
wading pool U استخر کودکان
matron U سرپرست کودکان
disturbed children U کودکان پریشان
infantile paralysis U فلج کودکان
institutionalized children U کودکان پناهگاهی
puerile breathing U تنفس خرخری کودکان
playroom U اتاق بازی کودکان
undies U زیر پوش کودکان
playground ball U توپ پلاستیکی کودکان
pemphigus U تاول کوفتی کودکان
piadology U شناسایی حالات کودکان
pedology U مبحث بهداشت کودکان
child labor laws U قوانین کار کودکان
children's apperception test U ازمون اندریافت کودکان
doggie U سگ بزبان کودکان سگ کوچک
nursery rhyme U اشعار مخصوص کودکان
paedophilia U میل جنسی به کودکان
puds U دست در زبان کودکان
infant mortality U مرگ و میر کودکان
nursery rhymes U اشعار مخصوص کودکان
pud U دست در زبان کودکان
pediatric U مربوط به امراض کودکان
pediatrician U ویژه گر بیماریهای کودکان
playrooms U اتاق بازی کودکان
baby farm U محل نگهداری کودکان
little pitchers have long ears U کودکان غالبا گوششان تیزاست
child death rate U نرخ مرگ و میر کودکان
PO U پبشاب دان بزبان کودکان
poliomyelitic U وابسته به بیماری فلج کودکان
poliomyelitic U مبتلا به بیماری فلج کودکان
floor hockey U هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
unicef (= united nations international U یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
nursery governess U بانویی که کودکان را هم پرستاروهم اموزگاراست پرستار اموزگار
hornbook U کاغذی که در ان الفباء برای کودکان دبستان می نوشتند
Mentally retarded children. U کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
Guilt for poorly behaved children usually lies with the parents. U بد رفتاری کودکان معمولا اشتباه از پدر و مادر است.
leading string U ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
stockinette U پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
scaramouch U دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
pediatrics or pae U شاخهای از علم طب که ازبهداشت و ناخوشیهای کودکان گفتگو میکند
stockinet U پارچه کشباف مخصوص لباس کودکان وزخم بندی
scaramouche U دلقک بزدل وکتک خور منایش کودکان ایتالیا
roller coaster U راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
roller-coaster U راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
roller-coasters U راه اهن مرتفع و پیچ و خم دار تفریحگاههای کودکان وغیره
Santa Claus U شخص موهومی که کودکان گمان میبرند درشب عیدمیلادمسیح میاید
wppsi U مقیاس هوشی وکسلر برای کودکان پیش اموزشگاهی ودبستانی
minor league U دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
sand man U لولویی که خاک درچشم کودکان پاشیده انهارا خواب الود میکند
go cart U چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
oedipal U وابسته به احساسات و علائق کودکان 3 تا 6 ساله نسبت بوالدین جنس مخالف خود
walking chair U چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
night gown U جامه خواب زنان و کودکان پیراهن خواب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com